تاريخچه مکه و مکانهاي مختلف کعبه و مسجد الحرام و شهر مکه

تاريخچه مکه و مکانهاي مختلف کعبه و مسجد الحرام و شهر مکه

 

«مکه» ، «بکه» يا «ام القري» محل نزول وحي، محل ولادت رسول گرامي اسلام (ص) و «کعبه» محل تولد علي ابن ابي طالب (ع) ميباشد.

نامگذاري کعبه

از امام صادق (ع) پرسيدند: چرا کعبه را کعبه ناميدند. فرمود: براي اين که چهارگوش و مربع است، و کعبه چهار گوش است، چون محاذي بيت المعمور است و بيت المعمور چهارگوش است، چون محاذي عرش است و عرش چهارگوشه است، چون کلماتي که دين اسلام بر آن استوار است، چهار است:
« سبحان الله - الحمد لله - لا اله الا الله - الله اکبر »

سه روايت از امام صادق (ع) در رابطه با مکه

مكه حرم خدا حرم رسول خدا و حرم اميرالمومنين (ع) است. يك نماز در مكه برابر با صد هزار نماز و يك درهم خرج كردن در راه خدا در آن سرزمين برابر با صدهزار درهم است.

همانا صد و بيست رحمت خداوند در اطراف كعبه است. شصت رحمت براي طواف كنندگان، چهل رحمت براي نماز گذاران، و بيست رحمت براي كساني كه فقط به كعبه نگاه مي كنند.

كسي كه در مكه قرآن را ختم كند، نمي ميرد، مگر اينكه رسول خدا را زيارت كند و جايگاهش را در بهشت ببيند.

مکانهاي داخل مسجد الحرام و کعبه

ارکان کعبه : به هريک از چهار گوشه کعبه، رکن گويند و کعبه بر چهار رکن بنا گرديده، که عبارتند از:

  • ركن اسود
  • ركن عراقي
  • ركن شامي
  • ركن يماني

ركن يماني : قبل از رکن اسود قرار دارد.
امام صادق (ع) فرمودند : خداوند فرشته اي را نزد ركن يماني گمارده، كه كارش آمين گفتن به دعاي مومنان است .


حجر الاسود :

سنگ سياه آسماني است که به دست رسول گرامي اسلام، قبل از درب کعبه در رکن اسود نصب گرديده ومحل شروع طواف حجاج ميباشد.


درب کعبه :
در دوران حضرت ابراهيم دو درگاه بدون در، هم سطح زمين، براي کعبه گشوده شد.

در دوران جواني پيامبر که کعبه بازسازي شد، براي اولين بار درب چوبي توسط قريش، براي کعبه، در محل فعلي که بالاتر از زمين قرار دارد نصب گرديد.

آخرين در کعبه که از چوب ساج و نقره خالص است و با طلا و جواهرات مزين شده، در دوران سعودي تعويض شده است.

ملتزم : فاصله بين ركن حجرالاسود تا درب كعبه را ملتزم گويند.

امام علي ( ع ) فرمودند : كسي كه در اين مكان به گناه خود اقرار كند و از خداوند طلب آمرزش كند بر خداوند است كه او را ببخشد.

مستجار : محلي است پشت درب كعبه، كمي مانده به ركن يماني، محل ورود فاطمه بنت اسد به داخل كعبه براي ولادت علي ابن ابي طالب ميباشد.

شاذروان : برآمدگي شيب دار كوتاهي است كه در قسمت پايين ديوار كعبه وجود دارد.

حجر اسماعيل:
نيم دايره اي است كه از ركن عراقي تا ركن شامي را شامل مي شود. در اين مكان حضرت هاجر و اسماعيل و نيز حدود هفتاد پيامبر دفن شده اند.

ناودان طلا : در بالاي حجر اسماعيل و بر روي بام کعبه قرار دارد.


مقام ابراهيم :
سنگي است به طول و عرض 40 سانتيمتر كه جاي پاي حضرت ابراهيم (ع) روي آن به چشم مي خورد و مقابل درب کعبه قرار دارد.

حجاج بعد از طواف واجب، ميبايست در پشت مقام ابراهيم، دو رکعت نماز طواف به جاي آورند.

نماز طواف نسا نيز پشت مقام ابراهيم، خوانده ميشود.


حطيم : مساحت ميان حجرالاسود و زمزم و مقام ابراهيم و قسمتي از حجر اسماعيل را حطيم مي گويند. در اين مكان حدود يكصد تن از انبيا از جمله حضرت آدم، نوح، صالح، اسحاق، يوسف و شعيب دفن شده اند و نفرين مظلومان بر ظالمان در اينجا به اجابت مي رسد.

چاه زمزم : در نزديكي مقام ابراهيم و در هجده متري كعبه، در زيرزمين واقع است و آب آن توسط پمپ از طريق لوله كشي به زائرين مي رسد.
پيش از اين، حجاج مي توانستند، از پله هاي داخل حياط مسجد الحرام، به محل چاه زمزم وارد شوند، ولي اکنون اين محل بر روي زايرين بسته شده است.

امام صادق (ع) فرمود: آب زمزم داروي درد كسي است كه آن را به قصد درمان بنوشد.

صفا و مروه : کوه صفا مکاني است که حجاج، بعد از طواف و نماز طواف، جهت ادامه اعمال، به آنجا ميروند و هفت مرتبه سعي بين صفا و مروه به جا مي آورند و در دور آخر، در کوه مروه تقصير ميکنند. توضيح اينکه، فقط در عمره مفرده و عمره تمتع، تقصير در اين محل انجام ميگردد و تقصير در حج تمتع فقط در سرزمين منا انجام ميشود.
فاصله بين دو كوه صفا و مروه 380 متر است و محل سعي زائران است. كوه ابوقبيس متصل به آن بوده . كوه صفا مكاني است كه پيامبر رسالت خويش را با جمله قولوا لا اله الا الله تفلحوا از فراز آن كوه به جهانيان اعلام كرد .

مکانهای مختلف مکه


شعب ابي طالب : دره اي است كه قبيله بني هاشم در آن مستقر بودند و محل محاصره اقتصادي پيامبر گرامي اسلام و مسلمانان بوده است. محل فعلي آن در محدوده توسعه يافته مقابل صفا و مروه است.

مكتبه المكه المكرمه : محل ولادت و سكونت پيامبر گرامي اسلام بوده. قبلا نيز داخل شعب ابي طالب بوده و اكنون كتابخانه مكه مكرمه است.

قبرستان ابوطالب يا حجون : در كنار پل حجون واقع شده. محل دفن عبدالمطلب جد پيامبر، ابوطالب عموي پيامبر و پدر اميرمومنان علي (ع)، حضرت خديجه همسر گرامي پيامبر اسلام، قاسم فرزند رسول خدا، و بنا به قولي آمنه بنت وهب مادر پيامبر، و بنا به قولي ديگر وي در نزديكي جحفه در منطقه اي به نام ابواء دفن شده است.

مسجد جن يا مسجد الحرس : اين مسجد با فاصله كمي از پل حجون در خيابان اصلي واقع شده.
خداوند آيات سوره جن را در اين مكان بر پيامبر گرامي اسلام نازل فرمودند.


مسجد تنعيم يا مسجد عمره : به فاصله 6 كيلومتري تا مسجدالحرام قرار دارد و يكي از ميقاتها است.
افرادي كه در داخل مكه قصد دارند عمره مفرده به جا آورند به اين مسجد رفته و محرم مي شوند.


جبل النور و غارحرا :
جبل النور در شرق مكه واقع است و غار حرا در بالاي آن قرار دارد. پيامبر گرامي اسلام، چهل شبانه روز در داخل اين غار به عبادت مشغول بودند و بعد از اين مدت، جبرئيل امين در 27 ماه رجب بر پيامبر نازل و ايشان به فرمان خدا به پيامبري مبعوث گرديدند.


جبل ثور و غار ثور : اين كوه درشرق مكه واقع است و در سال 13 بعثت زماني كه سران قريش نقشه قتل پيامبر را كشيدند، خداوند حضرت را آگاه ساخت و در شب موعود ( ليلة المبيت ) حضرت علي (ع) در بستر ايشان خوابيدند و ايشان همراه ابوبكر در اين غار مخفي و پس از سه شبانه روز به مدينه هجرت نمودند.

عرفات : يعني شناختن و آگاهي يافتن. فاصله عرفات تا مكه كمتر از 20 كيلومتر است. در اين سرزمين حجاج از ظهر روز عرفه تا مغرب وقوف مي كنند. وقوف در عرفات از ارکان حج مي باشد.

جبل الرحمه : كوه رحمت در عرفات واقع شده و همان كوهي است كه حضرت امام حسين (ع) در روز عرفه در بالاي آن كوه رفته زيارت عرفه را خواندند، و حج خود را تبديل به عمره نموده و به فرمان خدا به طرف كربلا رفتند.


مسجد نمره : اين مسجد در عرفات و وادي نمره قرار دارد. محل توقف پيامبر اسلام و حضرت ابراهيم در روز عرفه است.

مشعر الحرام يا مزدلفه :
مشعر يعني مكان شعور و درك و فهم و مزدلفه يعني محل پيش رفتن به سوي منا و مكه. مسجد مزدلفه در اين محدوده واقع است. حجاج شب دهم تا طلوع آفتاب در اين مكان وقوف مي كنند و سنگ ريزه جهت رمي جمرات جمع آوري مي نمايند.


وادي محسر : ميان مشعر و منا قطعه زميني است كه عرض آن نزديك يكصد متر است و وادي محسر نام دارد. حاجيان كه در مشعر وقوف مي كنند، قبل از طلوع آفتاب نبايد وارد وادي محسر شوند.

منا : منا ميان مزدلفه و مكه است و حجاج در روز عيد قربان در اين سرزمين جمره عقبه را رمي، سپس قرباني كرده و پس از تقصير از احرام خارج مي شوند و تا ظهر شرعي روز دوازدهم در منا مي مانند و ضمن وقوف در دو روز پي در پي، هر سه جمره را رمي مي نمايند.
وقتي حضرت آدم به منا آمد از وي پرسيدند چه تمنا و آرزويي داري؟ آدم تمناي آمرزش كرد. از اين جهت اين سرزمين به منا معروف شد.

 

مسجد خيف : اين مسجد در سرزمين منا و نزديك جمره اولي واقع است و حدود 25 هزار متر مربع مساحت دارد و حدود 30 هزار نمازگزار را درون خود جاي مي دهد.

امام صادق (ع) فرمودند 700 پيامبر در مسجد خيف نماز خواندند و بنا به روايتي 70 پيامبر از جمله حضرت آدم در اين مسجد دفن شده اند.


جمرات : جمرات اولي، وسطي، و عقبه در منا قرار دارند و محلهايي هستند كه شيطان بر حضرت آدم و ابراهيم و اسماعيل ظاهر شد. هر سه بار هفت سنگ به سوي اوپرتاب كردند و شيطان از فريب دادن آن حضرت مايوس شد. حجاج، در سه روز متوالي، جمرات را رمي مي نمايند.
توضيح اينکه، در سال 1383، وسعت هر سه جمره حدود 28 برابر بزرگتر شده و حجاج براي رمي جمرات مشکلي نخواهند داشت.

 

قربانگاه (مسلخ) :
در اين مکان حجاج در روز عيد قربان پس از رمي جمره عقبه، قرباني يا ذبح نموده و پس از آن تقصير کرده و از احرام خارج ميشوند.

فايل هاي پاورپوينت به مكه شناسي و مدينه شناسي

فايل هاي پاورپوينت بسيار پر كاربرد مربوط به مكه شناسي و مدينه شناسي است

مكه شناسي :

اینجا

کلیک نمایید.

 

مدينه شناسي :

 

اینجا

کلیک نمایید.

آشنایی با اماکن زیارتی مکه مکرمه

آشنایی با اماکن زیارتی مکه مکرمه

برای دسترسی به مطالب روی عنوان مربوطه کلیک نمایید.

 

آشنایی با اماکن زیارتی مدینه منوره

آشنایی با اماکن زیارتی مدینه منوره

ام البنين

تاريخچه مکه و مکانهاي مختلف کعبه و مسجد الحرام و شهر مکه

 

                 تاريخچه مکه و مکانهاي مختلف کعبه و مسجد الحرام و شهر مکه

 

 

«مکه» ، «بکه» يا «ام القري» محل نزول وحي، محل ولادت رسول گرامي اسلام (ص) و «کعبه» محل تولد علي ابن ابي طالب (ع) ميباشد.

(برای دیدن اماکن + تصاویر به ادامه مطلب مراجعه نمایید.)

         

   

 

ادامه نوشته

سفر مجازی به سرزمین وحی



سفر مجازی به سرزمین وحی

عکس های پاناروما


سفر مجازي به خانه خدا
کعبه را ابتدا حضرت آدم ساخت و سپس ابراهیم(ع) به کمک پسرش اسماعیل(ع) آن را بازسازی کرد. کعبه در زمان رسول خدا(ص) و قبل از بعثت، به دست قریش و با همکاری رسول خدا، دوباره بازسازی شد. علی(ع) در کعبه به دنیا آمد و امروز مثل گذشته، کعبه مظهر بندگی انسان به خداست . بیایید با هم به خانه خدا سفر کنیم . تصاوير سه بعدی و پانوراماي 180 × 360 درجه ما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد.
با دريافت اين تصاوير مي توانيد خود را به طور كاملا واقعي در آن محيط احساس كنيد.

0kabe.jpg

و اما خانه خدا یا بیت الله الحرام كجاست ؟

به کعبه، خانه خدا، بیت الله الحرام، بیت العتیق ، بیت الحرم و مسجدالحرام نیز می‌گویند. دلیل نامگذاری کعبه به بیت الحرام این است که خداوند ورود مشرکان را به این مکان مقدس حرام و ممنوع فرموده است.
بیت الله الحرام در شهر مکه قرار دارد و در تاریخ، مورد احترام همگان بوده است. بنا بر آیاتی از قرآن و روایات معصومان علیهم السلام خانه کعبه نخستین و مقدس‌ترین بنا و اولین مسجدی است که بر روی زمین ساخته شده است.
در احادیث آمده است که در آغاز آفرینش سراسر زمین را آب فرا گرفته بود و نخستین خشکی که آفریده شد زمین زیر کعبه بود که خشکی‌های دیگر از آن گسترده گشت. بر اساس روایات اسلامی، کعبه را ابتدا حضرت آدم ساخت و سپس حضرت ابراهیم علیه السلام به کمک پسرش اسماعیل علیه السلام تعمیر و بازسازی کرد. کعبه در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و قبل از بعثت، به دست قریش و با همکاری رسول خدا، بر اساس بنای اولیه ابراهیم علیه السلام، دوباره بازسازی شد.  
خداوند کعبه و اطراف آن را «حرم» قرار داده است؛ یعنی مقدس شمرده و ارتکاب گناه و قتل و شکار و تجاوز به جان و مال مردم و جنگ و دزدی و راهزنی و ... را در آن جایز ندانسته است. وقتی مجرمی به آنجا پناه ببرد کسی حق مواخذه او را ندارد.
واقعه مهمی که در دوران عبدالمطلب، سرپرست و تولیت کعبه، رخ داد، نجات معجزه آسای آن از ویرانی به دست سپاه ابرهه و اصحاب فیل بود.
دومین حادثه مهم، تولد امیر مؤمنان علی علیه السلام در آن بود. مقارن با ظهور اسلام، صدها بت فلزی و چوبی و سفالی در شکل‌های گوناگون در داخل و بیرون و بر روی دیوارها و سقف کعبه بود، اما در روز فتح مکه که در رمضان سال هشتم هجری رخ داد، رسول خدا وارد کعبه شد و همه بت‌ها را از بین برد.
ساختمان کعبه به شکل مربع مستطیل و دارای چهار ضلع است که هر ضلع آن را رُکن می‌نامند. به مجموع چهار ضلع ارکان کعبه می‌گویند که سه رکن آن چنین نام دارند: رکن یمانی، رکن شامی و رکن عراقی.
ساختمان کعبه 85 / 14 متر ارتفاع دارد، طولش 58 / 11 و عرضش 22 / 10 متر است. بنای کعبه از سنگ‌های سیاه و سختی ساخته شده است که پرده سیاهی بر روی آن قرار دارد.
می گویند نخستین بار حضرت اسماعیل علیه السلام پرده ای بر کعبه کشید و بعدها قریش نیز چنین کردند و پرده‌داری، منصبی ویژه برای آنان محسوب می‌شد. اکنون نیز آن پرده به صورتی خاص بافته و بر روی کعبه نهاده می‌شود.
این بنای شریف بخش‌های دیگری هم دارد؛ همچون حجر الاسود، ملتزم، مستجار، حطیم و حجر اسماعیل. در نزدیکی آن نیز مقام ابراهیم و چاه زمزم واقع است.


جهت دريافت تصاوير و انجام سفر مجازي از طريق زير اقدام نماييد :

5makke-rooz.jpg

5makke-shab.jpg


سفر مجازي به مسجد جن
این بار به محلی سفر می کنیم که آیاتی از سوره جن بر پیامبر نازل گشت و برای اولین بار گروهی از طایفه جنیان به دین اسلام گرویدند . تصاوير سه بعدی و پانوراماي 180 × 360 درجه ما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد.
با دريافت اين تصاوير مي توانيد خود را به طور كاملا واقعي در آن محيط احساس كنيد.

مسجد جن كجاست ؟
مسجد جن يکى از مساجد مهم و تاريخى مکه است که برخلاف بسيارى از آثار تاريخى همچنان باقي مانده؛ سوره جن در اين مکان بر پيامبر اکرم (ص) نازل شده است.
حضرت محمد (ص) در حال بازگشت از طائف، پس از طى مسيرى طولانى با قلبى شکسته و نااميد در مکان اين مسجد که به نخله معروف بود، کنار نخل خرمايى نشست و نيمه شب به عبادت و تلاوت قرآن پرداخت. در اين حال 7 نفر از جنيان با شنيدن صداى قرآن متوقف شده و آيات آن را به گوش ‍ ساير جنيان رساندند.
پيامبر بعدها نيز چندين بار همراه عبدالله بن مسعود به اين مکان آمد و آيات قرآن را بر جنيان خواند. در شبى سوره جن بر پيامبر نازل شد و خداوند آن حضرت را از اسلام آوردن جنبان با خبر کرد. آيات اول سوره جن به اين موضوع يعني ايمان آوردن جنيان اشاره شده است.
«قل اوحى الى انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرانا عجبا يهدى الى الرشد فامنا نشرک بربنا احدا» (سوره جن-1و2)
«(اى رسول ما) بگو به من وحى رسيده است که گروهى از جنيان آيات قرآن را شنيده و گفتند که ما از قرآن آيات عجيبى مى شنويم، اين قرآن خلق را به راه و صلاح هدايت مى کند بدين سبب ما به آن ايمان آورده و هرگز به خداى خود شرک نخواهيم ورزيد.»
اين مکان در حجون و دامنه شعب ابى دب قرار داشت. بعدها به ياد آن حادثه بزرگ، مسجدى ساخته و آن را «مسجد جن» ناميدند. نام ديگر اين مسجد حرس است به اين دليل که در گذشته پاسداران مناطق مختلف مکه هنگام گشت شبانه در نزديکى مسجد جن با يکديگر ملاقات و پس از تبادل اطلاعات به محل مأموريت خود باز مى گشتند. همچنین به آن مسجد بيعتنیز می گویند ، به این علت که بيعت طايفه جن با رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) در اين نقطه بوده است .
اين مسجد در شهر مکه در 200 متري قبرستان ابوطالب به سمت حرم قرار دارد و حدود 50 متر بعد از پل حجون در داخل خيابان است. مساحت اين مسجد 600 متر مربع و در آن هميشه باز است و کسي که از قبرستان ابوطالب به سمت مسجدالحرام حرکت مي ‌کند، پس از گذشتن از پل، مسجد در سمت راست او قرار دارد.
خيابان کوچکي در کنار مسجد با نام ‏"شارع مسجد الجن‏" است که هنوز تابلوى قديمى آن بر ديوار وجود دارد، مسجد نيز با شماره ‌اي مشخص شده است. در شرق مسجد، خيابان مسجد الحرام و در غرب آن، خيابان جن قرار دارد و مسجد تقريبا در محل تلاقى اين دو خيابان قرار گرفته است. بناى مسجد محکم و مناره‏ اى در رکن شمال شرقى آن قرار دارد.
از تاريخ بناى اين مسجد، اطلاعى در دست نيست، اما مسجد در قرن دوم و پس از آن، به همين نام بوده و مورخان در طول قرون مختلف از آن ياد کرده ‏اند.
گفته مي شود که در گذشته نام مسجد جن بر آن ديده مى شده ولى حکومت آل سعود به دليل عدم توجه به اماکن تاريخي و اسلامي، نام اين مسجد و ساير مساجد تاريخى را برداشته و آنها را شماره گذاري کرده است.

جهت دريافت تصوير و انجام سفر مجازي از طريق زير اقدام نماييد :
masjed-jen.jpg

دريافت تصوير سه بعدي مسجد جن با حجم 2.11 MB


سفر مجازي به سرزمین مِنا
این سرزمین محلی است که ابراهیم (ع) شیطان را سه مرتبه از خود دور ساخت . اینجا همان مكانى است كه ابراهيم اسماعيل خويش را به قربانگاه برد تا به فرمان ايزدى امتحان سختى را پس دهد. اینجا سرزمین مِناست . و اگرچه برای ما حضور حقیقی ممکن نیست بیایید حضوری مجازی را در آن احساس کنیم . تصاوير سه بعدی و پانوراماي 180 × 360 درجه ما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد .
با دريافت اين تصاوير مي توانيد خود را به طور كاملا واقعي در سرزمین مِنا احساس كنيد.
سرزمین مِنا كجاست ؟
مِنا ( مِنی )، محلی است در یک فرسخی شهر مکه که بیشترین اعمال حج در آن جا انجام می شود.
رمى جمرات در منا از مهم ترين اركان اعمال ايام تشريق است و در روايات آمده است كه ابليس براى بار اول در جمره عقبه خود را بر حضرت ابراهيم (عليه السلام) نماياند و آن حضرت با سنگريزه هايى او را از خود دور ساخت و ابليس ديگر بار در جمره وسطى و اولى راه را بر او بست و ابراهيم (عليه السلام) بار ديگر او را با پرتاب سنگ گريزان كرد. و ابليس به هنگام فرار به سرعت گريخت. و جمره و اجمار به معناى شتاب كردن و گريختن است; زيرا كه شيطان در اين مكان از برابر ابراهيم گريخت و لذا افراد باید در این محل با رمى جمره و انداختن سنگ بر شيطان ظاهر، شيطان درون را نيز سركوب كنند تا از شيطان پيروى نكند.
از ديگر وظايف زائر در منا ذبح قربانى است ، در همان مكانى كه ابراهيم اسماعيل خويش را به قربانگاه برد تا به فرمان ايزدى امتحان سختى را پس دهد.انسان همراه با وظيفه قربانى به ظاهر گوسفند در راه خدا، بايد نفس خود را بكشد و هواى خويش را سرببرد تا چشمش به دنيا و جمال آن نيفتد. تمام اعمال حج، جلوه معنوى و ملكوتى مخصوص به خود را همراه دارد.
قربانى در ظاهر، قربانىِ باطن مى طلبد. اگر زائرى در منا سرخود را مى تراشد و به زيبايى اش لطمه مى زند. در اصل، غرور و تكبرش را منكوب مى كند.حاجى به هنگامى كه از قربانگاه منا برمى گردد، بايد سر به زير تيغ بگذارد و زيبايى ظاهرى خود را در راه خدا فدا كند.
اذن ورود به حرم پس از انجام اعمال مواقف سه گانه، زائر از پروردگار خويش اذن ورود به حرم و بازگشت به مكّه را مى طلبد تا براى انجام اعمال حجّ تمتع آماده شود.
از نظر موقعیت جغرافیایی ، نزدیکترین موقعیت منا به مکه، جمره عقبه است؛ جایی که نخستین بار مسلمانان یثرب با رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بیعت کردند و بیعت آنان با نام « بیعة العقبه » شهرت یافت.
دورترین قسمت آن نیز وادی محسّر است که میان مزدلفه و منا قرار دارد در وجه نامگذاری آن اختلاف است. برخی می گویند: هنگامیکه جبرئیل خواست از آدم علیه السلام جدا شود به وی گفت « تمَن» از خدای خود چیزی بخواه؛
آدم گفت : « اتمنی الجنه» بهشت را آرزو دارم و به نقلی جبرئیل به حضرت ابراهیم علیه السلام چنین پیشنهادی کرد، او آرزو کرد ای کاش به جای اسماعیل علیه السلام خداوند قربانی شدن گوسفندی را بپذیرد.
بنابراین چون این دو ماجرا هر دو در همین سرزمین اتفاق افتاد به آن « منی » گفته اند، یعنی سرزمین تمنا و آرزوی آدم و ابراهیم علیه‌السلام.

جهت دريافت تصوير و انجام سفر مجازي از طريق زير اقدام نماييد :
mena.jpg

دريافت تصوير سه بعدي سرزمین منا با حجم 2.45 MB



سفر مجازي به غار ثور

يقيناً بسياري از كاربران گرامي تاكنون موفق به حضور در غار ثور نشده اند و اگرچه حضور واقعی میسر نیست اما بیایید حضوری مجازی را احساس کنیم . تصاوير سه بعدی و پانوراماي 180 × 360 درجه ما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد .
با دريافت اين تصاوير مي توانيد خود را به طور كاملا واقعي در حوالی غار ثور احساس كنيد.
غار ثور كجاست ؟
در جنوب شرقی مسجد الحرام و در فاصله نسبتاً دوری از شهر مکه، سه کوه متصل به یکدیگر وجود دارد که در سومین کوه غاری است به نام «ثور».  
زمانی که مشرکان مکه قصد کشتن رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را داشتند، پیامبر علی بن ابیطالب علیه السلام را به جای خود در مکه گذاشت و خود به امر خداوند از خانه خارج شد. در بین راه ابوبکر نیز به ایشان پیوست و از شهر خارج شدند. پیامبر برای مخفی نگاه‌ داشتن مسیر، به جای حرکت به سوی شمال مکه که به یثرب می‌رفت، راهی جنوب مکه شد و به غار ثور که در دل کوه ثور قرار داشت پناه برد. آنان به مدت سه روز در آن غار مخفی بودند.
مشرکان در پی پیامبر تا نزدیکی غار ثور آمدند، اما به اعجاز الهی، عنکبوتان تارهایی را بر در غار تنیدند و مشرکان گمان کردند سال‌هاست کسی به داخل غار نرفته، و از رفتن به درون آن منصرف شدند. در قرآن از این غار یاد شده است.

جهت دريافت تصاوير و انجام سفر مجازي از طريق زير اقدام نماييد :

ghare-sowr-1.jpg
ghare-sowr-2.jpg

دريافت تصوير سه بعدي کوه ثور با حجم 3.61 MB


سفر مجازي به غار حرا
این بار به کوه نور سفر می کنیم . آنجا که آسمان بر زمین فرود آمد . آنجا که اولین آیات قرآن بر خاتم پیامبران (ص) نازل شد . و اگرچه حضور واقعی میسر نیست اما بیایید حضوری مجازی را احساس کنیم . تصاوير سه بعدی و پانوراماي 180 × 360 درجه ما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد .
با دريافت اين تصاوير مي توانيد خود را به طور كاملا واقعي در کوه نور و غار حرا احساس كنيد.
0hara.jpg

و اما غار حرا كجاست ؟
حراء نام کوهی است در شمال شرقی مکه که حدود 5/4 کیلومتر با این شهر فاصله دارد.  
در کوه حراء غاری است که عبادتگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیش از بعثت بوده است. پیامبر سالی یک ماه در آن غار به عبادت خدا می‌پرداخت و پس از پایان ماه، ابتدا به کنار کعبه می‌رفت و هفت بار یا بیشتر طواف می‌کرد، آنگاه به خانه بازمی‌گشت.
پس از سال‌ها عبادت، سرانجام جبرئیل به دستور خداوند اولین آیات قرآن ( آیه‌های نخست سوره علق ) را در این غار بر او نازل کرد.
کوه حراء که به آن «جبل النور»، «جبل القرآن» و «جبل الاسلام» نیز می‌گویند از مهم‌ترین و متبرک‌ترین نقاط مکه و از آثار مذهبی و مقدس باقیمانده از عصر رسالت به شمار می‌رود و بسیاری از مسلمانان در ایام حج و عمره، به زیارت غار حرا می‌روند.
درب غار به سمت ‏شمال است و فضای آن گنجایش تقریبی پنج نفر نشسته را دارد. ارتفاع غار نیز به اندازه قامت ‏یک انسان است.

جهت دريافت تصاوير و انجام سفر مجازي از طريق زير اقدام نماييد :

3hara-dakhel.jpg
3hara-paeen.jpg


سفر مجازي به صحرای عرفات
بسیاری از ما تاکنون موفق به انجام اعمال حج و حضور در صحرای عرفات نشده ایم . پس خالی از لطف نخواهد بود که حضوری مجازی را در عرفات احساس کنیم . تصاوير سه بعدی و پانوراماي 180 × 360 درجه ما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد.
با دريافت اين تصاوير مي توانيد خود را به طور كاملا واقعي در صحرای عرفات احساس كنيد.
0arafat.jpg

و اما صحرای عرفات كجاست ؟

عرفات نام صحرایی است وسیع و هموار، در دامنه کوهی به نام « جبل الرحمه » که در جنوب شرقی مکه مابین « ثویه » و « عرنه »، « نمره » تا « ذی المجاز » قرار دارد. طول تقریبی این صحرا دوازده کیلومتر و عرض آن 5/6 کیلومتر است. عرفات در 21 کیلومتری مکه واقع شده و بخش عمده آن از حرم خارج می باشد.
در وجه تسمیه آن اقوال مختلفی وجود دارد:
برخی آن را جمع « عرفه » و به معنی کوه و بلندی ذکر کرده اند، بعضی آن را از عرفان ، شناخت و معرفت دانسته و برای چنین نامگذاری نیز ریشه های تاریخی قائل شده اند. از جمله آن که حضرت آدم و حوا پس از هبوط به زمین و بعد از جدایی طولانی در این صحرا به یکدیگر رسیده و با هم آشنا شده اند. عده ای نیز گفته اند عرفات ( به معنای آشنایی ) به آن علت است که حضرت ابراهیم علیه السلام در این جا توسط جبرئیل با مناسک خود آشنا شد و به آنها عارف شد.
در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل شده که در وجه تسمیه عرفات فرمود: جبرئیل روز عرفه بر ابراهیم فرود آمد و به او گفت: به گناهانت اعتراف کن و مناسک را بشناس و لذا چون او اعتراف کرد آنجا را عرفات نامیدند.
وقوف در عرفات نه تنها یکی از ارکان اصلی مناسک حج است و حج بدون عرفه حج نیست، بلکه این وقوف دارای فضائل بسیار ارزشمندی است. تمام زائران خانه خدا در روز نهم ذی الحجه به این سرزمین مقدس می آیند و در آن وقوف می کنند.
پیامبر اکرم در روز عرفه، در « نمره » نزدیکی عرفات، کنار سنگ بزرگی فرود می آمدند. این سنگ، صخره ای در سمت راست عرفات بود و بعدها در مکان مورد نظر « مسجد نمره » ساخته شد. در منایع تاریخی آمده است که محل وقوف رسول خدا همان محل وقوف حضرت ابراهیم بوده است. قبیله قریش در دوران جاهلی و آغاز اسلام در عرفات وقوف نمی کردند، زیرا معتقد بودند اهل حرم هستند و باید بر خلاف سایر مردم در داخل حرم وقوف یابند، ولی خداوند دستور داد که همه باید در عرفات وقوف پیدا کنند.
در قرآن کریم نیز نام این سرزمین ذکر شده است: « ... فاذا افضتم من عرفات فاذکروالله عند مشعرالحرام؛ و هرگاه از عرفات برگشتید، خداوند را در مشعرالحرام یاد کنید ». (بقره: 198 )
در سال دهم هجری که پیامبر آخرین حج خود را موسوم به حجه الوداع را انجام داد، در سرزمین عرفات برای مسلمانان خطبه ای بسیار مهم ایراد فرمود که منشور حقوق بین المللی اسلام نام گرفته است. در این خطبه، آن حضرت برای آخرین بار بر تمامی ارزشهای جاهلی خط بطان کشیدند و خونهای جاهلی را تمام شده و سنتهای گذشته را مطرود ساخت.
از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: خداوند عزوجل زمین را از زیر کعبه گسترش داد تا منی، سپس آن را از منی به سوی عرفات گسترانید. پس زمین از عرفات است و عرفات از منی است و منی از کعبه است.
حضرت سیدالشهداء هنگامی که از مدینه به سوی مکه حرکت کرد، در روز عرفه در همین سرزمین دعایی خواند که سرشار از مضامین توحیدی بسیار عالی است. این دعا به دعای امام حسین علیه السلام در روز عرفه مشهور است.
شايسته است كسي كه در سرزمين عرفات به سر مي‌برد، از جبل‌الرحمه بالا رفته و دعاي خاص آن را بخواند. سالار شهيدان، حسين بن علي(ع) در قسمت چپ آن كوه، رو به كعبه ايستاد و آن دعاي معروف را خواند. راز و سرّ بالا رفتن از جبل الرحمه، اين است كه انسان بداند خداوند متعال براي هر زن و مرد مؤمن و رئوف و رحيم است. بالاي جبل‌الرحمه رفتن ، آدمي را به اين سر و راز و رمز، آشنا و عارف مي‌كند كه خداوند متعال، بر مرد و زن با ايمان و مسلمان رحمت و ولايت خاصي دارد.


جهت دريافت تصوير و انجام سفر مجازي از طريق زير اقدام نماييد :

arafat.jpg


سفر مجازي به مسجد شجره (میقات)
يقيناً بسياري از كاربران گرامي تاكنون موفق به حضور در مسجد شجره ، یعنی یکی از میقاتها و مساجد احرام نشده اند . تصاوير سه بعدی و پانوراماي 180 × 360 درجه شما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد.
شما با دريافت اين تصاوير مي توانيد خود را به طور كاملا واقعي در آن محيط احساس كنيد.

0shajare.jpg

و اما مسجد شجره كجاست ؟

مسجد شجره یکی از مساجد بسیار مهم خارج از مدینه بوده و به عنوان یکی از میقاتها و مساجد احرام از اهمیت بسزایی برخوردار است. کسانی که قصد ورود به مکّه معظمه و بیت الله الحرام را دارند چه ساکن و چه مسافر باشند، بدون بستن احرام حق ورود به این شهر را ندارند. نقاطی که حجاج در آن محرم می شوند، میقات گویند.
به تناسب مسیر ورود حجاج، شش میقات وجود دارد و مسجد شجره یکی از آنهاست.
پیامبر اکرم در سه سفر عمره و یک سفر حج تمتع در این میقات محرم شدند :
1- در سال صلح حدیبیه که موفق به انجام عمره نشدند (ششم هجری).
2- عمره ناشَدَه (سال هفتم هجری)
3- فتح مکه (سال هشتم)
4- حجة الوداع (سال دهم هجری)
وجه تسمیه آن به شجره نیز این است که پیامبر اکرم در این مکان، کنار درختی (شجره) به نام ‹‹سَمَره›› فرود آمده و احرام بستند. مسجد شجره به نامهای دیگر نیز مشهور است:
مسجد اِحرام: به سبب آنکه حاجیان برای تشرف به حج در این مسجد احرام می بندند، به ‹‹مسجدالاِحرام›› معروف گردیده است.
مسجد ذوالحُلیفه: حُلَیفه نام آبی بین ‹‹بنی جشم بن بکر›› از قبیله هوازن و بنی خفاجه العقیلین›› بوده که رسول خدا دوست داشت برای بستن احرام کنار درختی دراین محل فرود آید.
ابیار علی علیه السلام: از آن جهت به آن ابیار علی گفته اند که حضرت علی علیه السلام برای آبیاری نخلستانها، چاههای فراوانی در این منطقه حفر کرده و ابیار نیز اسم جمع بئر یعنی چاه است.
پیامبر اکرم پس از اقامت دو رکعت نماز در مسجد شجره، احرام بسته و می فرمود: ‹‹ لبیک،اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک، ان الحمد و النعمة لک و الملک، لاشریک لک لبیک››.
روایت شده، که رسول خدا نخستین بار، هنگام انجام حج، زیر درختی در این مکان فرود آمد که در سالهای بعد در آن محل مسجدی ساخته شد. آن حضرت در این مسجد به سمت ستون وسط نماز می خوانده است و این همان مکان درختی بود که ایشان قبلاً کنار آن نماز می گذارده است.
‹‹زین الدین الاستدار›› در سال 961 هـ. ق بنای مسجد را باز سازی و اطراف آن دیواری بزرگ کشید که تا پایان دوره عثمانی همچنان پا برجا بود. وی مأذنه گوشه شمال غربی آن را نیز بازسازی کرد و سبب اینکه مکان محراب اصلی مشخص نبود، محراب دیگری در وسط دیوار قبله قرار داد که شاید مکان اصلی محراب باشد. وی پله هایی نیز در سه جهت برای مسجد ساخت تا از ورود چهارپایان به داخل جلوگیری شود.
طول این مسجد از جنوب تا شمال 25 متر از شرق به غرب نیز به همین مقدار بوده است. در سالهای اخیر در دوران سعودی این مسجد به طرز بسیار زیبایی بازسازی شده مساحت آن به 88000 متر مربع رسیده است.

جهت دريافت تصاوير و انجام سفر مجازي از طريق زير اقدام نماييد :

masjed-shajare-menare.jpg


سفر مجازي به قبرستان بقيع
آیا تاکنون به مدینه سفر کرده اید ؟ آیا حس غریب حضور در قبرستان بقیع را درک کرده اید ؟ امروز می خواهیم سری به بقیع بزنیم . بهشتی که غربتش داغ دلهاست . اگرچه حضور واقعی میسر نیست اما می توان دیداری مجازی از آن سرزمین داشت . تصاوير سه بعدی و پانوراماي 180 × 360 درجه ما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد .
با دريافت تصاویر سه بعدی، مي توانيد خود را به طور كاملا واقعي در بقیع احساس كنيد.
و اما بقيع كجاست ؟
بقیع نام سرزمینی است در مدینه که به دستور رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به قبرستانی برای مسلمانان تبدیل شد.
اولین کسی که در آنجا به توصیه رسول خدا دفن شد عثمان بن مظعون بود که از دوستان نزدیک پیامبر و امیرالمؤمنین علی علیه السلام به شمار می‌رفت؛ علی علیه السلام در سخنانش او را بسیار یاد می‌کرد و از روی علاقه‌اش به او، نام یکی از فرزندانش را عثمان نهاد.
رسول خدا برخی از شهدای احد و نیز فرزندش، ابراهیم، را در آنجا دفن کرد و به این ترتیب بر شرافت آن افزود. بعدها که عثمان بن عفان در قبرستان یهودی‌های مدینه به اسم حس کوکب دفن شد، معاویه بقیع را به قدری گسترده ساخت که قبر عثمان در بقیع قرار گیرد.  
بقیع هم ‌اینک مزار چهار تن از امامان شیعيان ( امام حسن مجتبی(ع) ، امام سجاد(ع) ، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) ) است. همچنین قبر بیشتر زنان پیامبر(ص) و نیز عباس عموی پیامبر(ص) و فاطمه بنت اسد، مادر امام علی علیه السلام، و برخی دیگر از بزرگان در این قبرستان قرار دارد. بقیع قبرستانی است مورد احترام همه فرقه‌های اسلامی، و اکنون در چند قدمی حرم پیامبر قرار دارد.

جهت دريافت تصوير و انجام سفر مجازي از طريق زير اقدام نماييد :

1baghi.jpg


سفر مجازي به مساجد هفتگانه
به کوه سلع در شمال غربی مدینه می رویم ؛ به منطقه استقرار پیامبر در جنگ احزاب . به محلی که هفت مسجد در نزدیکی آن بنا شده و به مساجد هفتگانه شهرت یافته است . مسجد قبلتین ، مسجد فتح ، مسجد فاطمة الزهراء(س) ، مسجد امام علی بن ابی طالب(ع) ، مسجد سلمان ، مسجد ابوبکر و مسجد عمر . تصاوير سه بعدی و پانوراماي 180 × 360 درجه ما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد.
با دريافت اين تصاوير مي توانيد خود را به طور كاملا واقعي در آن محيط احساس كنيد.
07masjed.jpg

و اما مساجد هفتگانه (سبع مساجد) كجاست ؟

در شمال غربی مدینه ، کوهی وجود دارد به نام کوه سلع. در سمت غربی کوه و سپس در پایین آن تعدادی مسجد وجود دارد که آنها را به نام مساجد فتح می خوانند.این مساجد در حال حاضر شش عدد است.در همان سمت،مسجدی با نام مسجد قبلتین موجود دارد که همراه شش مسجد دیگر هفت مسجد می شود و مجموعا به نام «مساجد سبعه » ، یعنی «مساجد هفتگانه »شهرت یافته است. به طور گذرا به معرفی این مساجد هفت گانه می پردازیم :
1) مسجد قبلتین : مسجد قبلتین به دست طایفه بنو سواد بن غنم بن کعب ساخته شد و از آنجا که مربوط به مساله تغییر قبله است،باید در همان اوایل هجرت رسول خدا-ص-ساخته شده باشد.مساله تغییر قبله در پانزده شعبان سال دوم هجرت روی داد.تا پیش از آن مسلمانان به سوی بیت المقدس نماز می خواندند.طعنه یهودیان و دعای رسول خدا-ص-سبب شد تا خداوند ضمن آیات 142 تا 150 سوره بقره،تغییر قبله را به سوی کعبه بیان کند. این مسجد محرابی در جهت کعبه دارد و محل قبله پیشین آن نیز در داخل مسجد مشخص شده است. مسجد قبلتین در شمال غربی مدینه در فاصله 5/3 کیلومتری مسجد النبی قرار دارد و در طول روز،مانند مسجد قبا،در همه ساعات باز است.
2) مسجد فتح : مهمترین مسجد از مساجد فتح مسجدی است که به نام مسجد فتح یا مسجد الاعلی و مسجد الاحزاب شهرت دارد. این مسجد بر روی کوه واقع شده است. مسجد فتح بر روی کوهی قرار گرفته که پشت آن کوه مسیر حفر خندق در جنگ احزاب بوده است.در واقع این کوه محل استقرار رسول خدا(ص) در جریان جنگ احزاب بوده است. در آن مکان حضرت نمازهای یومیه خود را می خوانده اند و بعدها مانند موارد دیگر این مکان به مسجد تبدیل شده است. نکته مهم آن است که حضرت در این مکان دعا برای پیروزی سپاه کردند و این دعا مستجاب شد.روایت شده است که حضرت در روز دوشنبه دعا کردند و چهار شنبه شب بود که دعای حضرت مستجاب شده و احزاب شکست خورده مدینه را ترک کردند. این مسجد که نام دیگر آن مسجد الاعلی بوده از همان آغاز مورد عنایت مسلمانان بوده است. در این مسجد،بنا به نقل ابن شبه،دقیقا محلی که رسول خدا(ص) در آنجا دعا کرده اند،به صورت اسطوانه ای در صحن مسجد مشخص بوده است. مسجد فتح حدود 24 متر مربع و ارتفاع آن حدود سه متر است. این مسجد از مساجد مورد اعتنای مسلمانان به شمار می رود و در روایات اهل بیت و منابع شیعه،به نماز خواندن در آن،تاکید و سفارش فراوان شده است. در روایت دیگری آمده که سوره فتح در این مسجد بر رسول خدا(ص) نازل شد. از آنجا که مسجد فتح را با نام مسجد احزاب و مسجد خندق نیز می شناسند، طبعا باید با جنگ احزاب ارتباط داشته باشد نه با سوره فتح که در حدیبیه نازل شده است.این مسجد در قسمت جنوبی(قبله)دارای شبستان و در قسمت شمالی دارای صحن است.عرض و طول آن به ترتیب 50/8 و 10 متر است.
3) مسجد فاطمة الزهراء(س) : درباره این مسجد نیز اطلاعات تاریخی قدیمی وجود ندارد.گویا در این حدود مسجدی به نام سعد بن معاذ بوده که یا از میان رفته و یا همین مسجد است. از آنجا که این مساجد به عنوان مساجد سبع شهرت داشته،احتمال می رود که مسجدی مستقل با نام سعد بن معاذ وجود داشته است. در حال حاضر مسجد حضرت فاطمه-س-دارای 5/7 متر طول و حدود 5/2 متر عرض است و محراب کوچکی نیز در آن وجود دارد.
4) مسجد امام علی بن ابی طالب(ع) : از میان شش مسجد موجود ، مسجدی نیز اختصاص به علی بن ابی طالب(ع) دارد.آنچه از مساجد سبع در متون قرون نخستین هجری یاد شده،تنها مسجد فتح،مسجد سلمان و مسجد علی بن ابی طالب(ع) است.برخی از محققان بر آنند مسجدی که اکنون به نام ابوبکر شهرت دارد همان مسجد علی(ع) است،کما این که مسجدی که با نام مسجد علی(ع) شناخته می شود، مسجد ابوبکر است.می دانیم که امیر المؤمنین(ع) نقشی بسیار اساسی و مهم در جریان غزوه احزاب داشته و طبعا به نام او و سلمان،مسجدی از قدیم در این دیار باقی مانده است.
5) مسجد سلمان : یکی دیگر از مساجد این ناحیه،مسجدی است منسوب به سلمان فارسی.سلمان با پیشنهاد کندن خندق،نقش مهمی در جنگ احزاب داشته است.این مسجد در گذر زمان آباد شده و مورد عنایت زائران حرم نبوی بوده است.مورخان و سفرنامه نویسان نیز به وجود آن اشاره کرده اند.این مسجد دارای شبستان و صحن است و 50/8 متر طول و 7 متر عرض دارد.در منابع شیعی آمده است که در مسجد سلمان فارسی نماز خوانده شود.
6) مسجد ابوبکر: پایین تر از مسجد سلمان،مسجد ابوبکر قرار دارد.این مسجد نیز بر زمینی مرتفع قرار گرفته که با پشت سر گذاشتن چند پله می توان به آن رسید.ساختمان این مسجد،همانند مسجد فتح از دوره عثمانی باقی مانده است و اصلاحاتی در آن صورت گرفته است. مسجد دیگری نیز منسوب به ابو بکر در مناخه و در فاصله نزدیک با مسجد مصلی قرار دارد. محتملا این مسجد همانند برخی از مساجد دیگر همین منطقه به دست عمر بن عبد العزیز ساخته شده است.مساحت این مسجد در حدود 200 متر مربع است.
7) مسجد عمر : مسجد دیگر این منطقه که پایین تر از مسجد ابوبکر(جنوب شرقی آن) قرار گرفته،مسجد منسوب به عمر است.به نوشته یک محقق ، تا قرن نهم هجری ، هیچ نشانی از این مسجد در منابع دیده نشده است.همو احتمال قریب به یقین داده که مسجد اندکی قبل از سال 1303 قمری ساخته شده است.مساحت مسجد عمر 123 متر مربع است.به نام همین خلیفه مسجدی نیز در مناخه وجود دارد.


جهت دريافت تصاوير و انجام سفر مجازي از طريق زير اقدام نماييد :

سفر مجازي به مسجد قبلتین
نمی‌شود به سوی دیگری غیر از کعبه نماز گزارد، اما در این مسجد حادثه مهمی رخ داده است که از زمان صدر اسلام به مسجد دو قبله ای معروف شد. این مسجد همانجایی است که آیه 144 سوره مبارکه بقره بر پیامبر (ص) نازل گشت و قبله از بیت المقدس به سوی مسجدالحرام تغییر یافت .بیایید سری به آنجا بزنیم . تصاوير سه بعدی و پانوراماي 180 × 360 درجه ما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد.
با دريافت اين تصاوير مي توانيد خود را به طور كاملا واقعي در آن محيط احساس كنيد.
0gheblatein.jpg

و اما مسجد قبلتین كجاست ؟

در شمال غربی شهر مدینه، مسجدی وجود دارد که دارای دو محراب است، البته در دو جهت مخالف ـ ‌با اختلافی حدود 180 درجه . تعجب نکنید، 180 درجه!!، مگر می‌شود انسان به جهت و سوی دیگری غیر از مسجد الحرام نماز بگزارد؟!
نمی‌شود به سوی دیگری غیر از کعبه نماز گزارد، اما در این مسجد حادثه مهمی رخ داده است که از زمان صدر اسلام به مسجد قبلتین ـ دوقبله‌ای ـ معروف گردید و هم اکنون نیز بدین نام معروف است. زائران مسلمان کشورهای اسلامی که برای زیارت قبر پیامبر(ص) و ائمه بقیع(ع) به مدینه می‌آیند، یک روز را به زیارت مساجد مقدس تاریخی، از جمله مسجد قبلتین اختصاص می‌دهند و جهت ادای نماز تحیت مسجد به آن مکان مقدس مشرّف می‌شوند.
برای آگاهی کامل از این حادثه مهم، بایستی به تاریخ صدر اسلام برگردیم.
روز دوشنبه، پانزدهم ماه رجب، سال دوم هجرت، پیامبراکرم(ص) به همراه تنی چند از اصحاب به ‌منظور تسلیت گویی به مادری مسلمان به نام «اُمّ بشر» که فرزندش را از دست داده بود به طرف قبیله «بنی‌سَلمه» حرکت می‌کنند. خانه‌های این قبیله در قسمت شمال غربی شهر مدینه قرار دارد؛ «اُمّ بشر» به افتخار رسول خدا گوسفندی ذبح کرد و طعامی تهیه نمود.
هنگام ظهر فرا رسید، پیامبر با همراهان به نماز ایستادند…. ـ توجه داشته باشید که بیت‌المقدس قبله اول مسلمانان بوده و پیامبر اکرم(ص) از زمان بعثت بمدت پانزده سال (سیزده سال در مکّه و دو سال در مدینه) به سوی بیت المقدس نماز می‌گزاردند ـ.
متأسفانه یهودیان مدینه و اطراف آن به پیامبر و مسلمانان طعنه می‌زدند و می‌گفتند: دین شما دین کامل نیست، زیرا قبله شما همان قبله ما یهودیان است!
پیامبر(ص) از گفته آنان آزرده خاطر شد و همواره منتظر امر و دستور الهی بود تا به گونه‌ای از طعنه‌های یهودیان رهایی یابد، واسلام، این دین ابدی و جاودانه از یک قبله مستقل بهره‌مند شود.
آری، انتظار به پایان رسید، هنگامی که پیامبر اکرم(ص) و همراهان در خانه «اُم بشر» مشغول نماز ظهر بودند، جبرئیل براو نازل گردید و خبر جابجایی قبله را آورد:
«قَدْ نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّینَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ…؛ نگریستن تو را به اطراف آسمان می‌بینم. تو را به جانب قبیله‌ای که می‌پسندی می‌گردانیم؛ پس روی به سوی مسجد الحرام کن…» (سوره بقره، آیه 144)
پیامبر، بی‌درنگ به سمت جنوب روی گردانید و نماز‌گزاران نیز چنین کردند و پشت سر پیامبر(ص) قـرار گرفتند و رکعت باقیمانده را به جانب مسجد الحرام ـ قبله جدید ـ به پایان‌بردند.
به لحاظ جغرافیایی ، بیت‌المقدس و فلسطین نسبت به شهر مدینه، در شمال این شهر می‌باشد و مکه مکرمه در سمت جنوب و به فاصله 420کیلومتری مدینه قرار دارد.
خبر این حادثه مهم در سراسرمدینه و اطراف و نواحی آن پخش شد و مسلمانان از آن پس به سوی قبله جدید ـ مسجد‌الحرام ـ نماز گزاردند.
تعدادی از مردان قبیله بنی‌سلمه، از «اُم بشر» درخواست کردند تا خانه‌اش را بفروشد و به پاس بزرگداشت این واقعه عظیم، مسجدی بنام مسجد قبلتین احداث شود.
«اُمّ بشر» گفت: من خانه‌ام را نمی‌فروشم، آن را هدیه می‌کنم تا شما مسجد بسازید. وآنان اولین بنای مسجد قبلتین را برپا کردند.
پس از گذشت قرنها و تجدید بنای متعدد، هم اکنون مسجد قبلتین با دو گنبد، دو مناره بسیار زیبا و با دو جایگاه ویژه (محرابی زیبا به سوی مسجد الحرام و جایگاه محراب سابق به طرف بیت المقدس) چشمان بینندگان را خیره می‌کند و خاطره عطرآگین صدر اسلام را در ذهن باز‌دید کنندگان خود زنده می‌نماید.

جهت دريافت تصاوير و انجام سفر مجازي از طريق زير اقدام نماييد :

gheblatein-darbe-voroodi.jpg

 
gheblatein-menare.jpg

 
gheblatein-mehrab.jpg
 

 
gheblatein-dakheli.jpg


سفر مجازي به مسجد جمعه
این بار قصد داریم به محلی برویم که اولین نماز جمعه پیامبر اکرم(ص) در آن اقامه گردید. اینجا آیاتی چند از سوره جمعه بر پیامبر (ص) نازل گشت و نام آن را برای همیشه در تاریخ جاودانه کرد . تصاوير سه بعدی و پانوراماي 180 × 360 درجه ما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد.
با دريافت اين تصاوير مي توانيد خود را به طور كاملا واقعي در مسجد جمعه احساس كنيد.

0jome.jpg

و اما مسجد جمعه كجاست ؟

پیامبر(ص) در ادامه مسیر از قبا به مدینه ، در میان قبیله بنی سالم برای نخستین بار نماز جمعه را اقامه کردند و همین مساله سبب شد تا محل نماز خواندن رسول خدا(ص) به عنوان «مسجد الجمعه »شناخته شود .
نامهای دیگر آن،«مسجد عاتکه »و«مسجد الوادی »(وادی رانونا)است.این مسجد نظیر مسجد النبی از خشت و گل ساخته شده بود و سقفی کوچک داشت.مسجد جمعه بعدها با سنگ ساخته شد،اما تا قرن هشتم مساحت آن بسیار کم بود.در قرن نهم هجری،مسجد باز سازی شد و طول آن از شمال به جنوب 10 متر و عرض آن از شرق به غرب 25/8 متر بوده و شبستان مسقفی نیز داشته است.این مسجد در دوره عثمانی اندکی بزرگتر و از اساس بنا شد.قبل از بازسازی جدید آن،سید حسن شربتلی که این مسجد در میان باغ وی بوده آن را بازسازی مختصری کرده است.بنای فعلی آن،که بسیار مجلل ساخته شده،از دوره سعودی است.
در برخی نقلها آمده است که قبل از رسول خدا(ص) نیز مسلمانان مدینه ، اقامه جمعه می کرده اند.این مطلب چندان ثابت شده نیست. به هر حال،اولین نماز جمعه رسول خدا(ص) در همین مسجد اقامه شده است .

جهت دريافت تصاوير و انجام سفر مجازي از طريق زير اقدام نماييد :


سفر مجازي به منطقه جنگ احد
به احد می رویم ؛ آنجایی که جنگ احد صورت گرفت . آنجا که حمزه سیدالشهدا(ع) به درجه رفیع شهادت نائل شد ؛ آنجا که رسول الله (ص) زخمهایی سنگین برداشت و آنجا که علی علیه السلام بیش از 70 زخم بر تن گرفت . اینجا محلی است که ضرورت اطاعت از امر ولی بر همگان ثابت گشت . تصاوير سه بعدی و پانوراماي 180 × 360 درجه ما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد.
با دريافت اين تصاوير مي توانيد خود را به طور كاملا واقعي در آن محيط احساس كنيد.
0uhod.jpg
و اما منطقه احد كجاست ؟
احد نام كوه و منطقه اي در شمال مدينه منوره است كه جنگ معروف احد كه مسلمانان در آن خسارت بسياري ديدند ، در آوردگاهي در منطقه عمومي آن اتفاق افتاده است .
در اين جنگ حضرت حمزه سيد الشهدا (ع) عموي بزرگوار پيامبر اسلام (ص) به درجه رفيع شهادت نايل آمد ، رسول خدا آن چنان زخم هاي سنگيني برداشتند كه اصحاب براي در امان ماندن حضرت ايشان را در غاري پنهان كردند و نقل معتبر است كه امير المومنين حضرت علي (ع) در جنگ احد بيش از 70 زخم بر تن داشتند . وجه اصلي و درس احد براي هميشه تاريخ ، كه عدم عمل به آن خود موجب اين همه خسران شد ، و امت اسلامي هنوز هم از آن مي نالد ، ضرورت اطاعت از امر ولي و رهبر و فرمانده است .در پيرامون خود دقت كنيم نكند كه ما هم روزي مانند نگهبانان آن تنگه عمل كنيم .
ماجراي احد را يك بار ديگر با تامل و دقت بيشتر با هم مرور مي كنيم تا دريابيم چگونه عده اي كه از سوي رسول خدا ماموريت مراقبت از تنگه اي را داشتند چون فريب مال دنيا را خوردند و ‌آن گذرگاه به طلب غنيمت به دشمن واگذاشتند ، سبب ساز فاجعه بزرگ احد شدند .
جنگ احد یکی از غزوه های مشهور رسول خدا (ص) بود که در دامنه کوه احد، در 4 کیلومتری شمال مدینه و در روز شنبه هفتم شوال سال سوم هجری، بین مشرکان قریش و سپاه اسلام رخ داد.قریش به تلافی شکست در جنگ بدر و خونخواهی کشتگان خود با سه هزار مرد جنگی و دویست اسب و هزار شتر، به همراه جمعی از زنان از جمله هند جگرخوار، به قصد جنگ با مسلمانان راهی مدینه شدند و پس از ده روز راهپیمایی در دامنه کوه احد که در شمال مدینه و جای خوش آب و هوایی بود ، چادر زدند.
پیامبر که از طریق عمویش، عباس بن عبدالمطلب، از حرکت قریش اطلاع یافته بود، پس از مشورت با یاران خود آماده جنگ شد و به همراه هزار نفر از مسلمانان از مدینه بیرون آمد. اما در میان راه "عبدالله بن ابی" رئیس منافقان مدینه، با سیصد تن از یاران خود از صف مسلمانان خارج شد و به مدینه بازگشت. سرانجام رسول خدا با هفتصد تن از جنگجویان مسلمان (و تنها با دو اسب و صد تن زره‌پوش) شامگاه به احد رسید.
یک سال پس از جنگ بدر، غزوه احد با هدف مقابله با مشرکانی که برای انتقام‏گیری‏ از مسلمانان و جبران شکست‏ بدر به سمت مدینه آمده بودند ، آغاز گردید. حمزه و برخی دیگر از مسلمانان سلحشور، معتقد به جنگ برون‏ شهری بودند، حمزه به رسول خدا عرض کرد: سوگند به آن که قرآن را بر تو فرستاد امروز دست‏ به غذا نخواهم برد، مگرآنکه بیرون مدینه با شمشیر خود بر دشمن بتازم!
فردای آن روز جنگ تن به تن آغاز شد و در نهایت با یورش همگانی مسلمانان، قریش شکست خورد. پس از این پیروزی اولیه، هنگامی که مسلمین به جمع آوری غنایم مشغول بودند، محافظان و تیراندازانی که حفاظت تنگه مهم و سوق الجیشی احد را بر عهده داشتند، علی رغم تاکید شدید پیامبر به حفظ محل نگهبانی خود، به دنبال سهم خود از غنایم، مقر خویش را ترک کردند.
خالد بن ولید که در کمین همین فرصت بود با سواران خود از تنگه احد به مسلمانان حمله کرد و از پشت، بر قلب سپاه اسلام خنجر زد. به این ترتیب، پیروزی مسلمین به شکست تبدیل شد.
در این نبرد، دندان رسول خدا شکست، 74 تن از مسلمانان، از جمله حمزه سید الشهدا، به شهادت رسیدند و بسیاری نیز مجروح شدند.
حضرت حمزه (ع) از معدود قهرمانانی‏ بود که در جنگ، نشان بر خود می‏نهاد و بدین وسیله خود را به دوست و دشمن معرفی‏ می‏کرد. او نمونه‏ای از شجاعت و دلیری در میدان نبرد بود، خود را به اعماق صفوف‏ دشمن می‏رساند و با دشمن درگیر می‏شد، از قدرت بازوی برجسته‏ای بهره‌مند بود. دراحد با دو شمشیر پیش رسول خدا می‏جنگید و می‏گفت: من شیر خدا هستم!دراحد، به هنگام تهاجم دشمن، وفادار و ثابت‏ قدم از رسول خدا (ص) دفاع می‏کرد و توانست‏ سی مشرک جنگجو را به هلاکت‏ برساند.یکی از مشرکان به نام «وحشی»، زیر درختی در کمین آن سردار دلاور نشسته بود. حمزه او را دید و آهنگ او کرد. یکی از دشمنان راه‏ را بر او بست. حمزه به او حمله کرد و وی را به قتل رساند. سپس با شتاب به سوی ‏وحشی خیز برداشت ولی پایش در گل سر خورد و به زمین افتاد.
در این هنگام وحشی ‏زوبین به سویش پرت کرد و بدین ترتیب آن بزرگوار پس از عمری جهاد در راه خدا و یاری پیامبر گرامی به ملکوت اعلی پیوست و آن سردار رشید، شهید شاهد بارگاه ‏الهی شد.
رسول خدا (ص) در منزلت او فرمود: سالار شهیدان در روز قیامت نزد خداوند حمزه است‏. مزار آن سردار شهید و دیگرشهیدان احد همواره زیارتگاه عاشقان و عارفان الهی و الهام‏بخش جهاد و شهادت به مبارزان بوده است.

جهت دريافت تصاوير و انجام سفر مجازي از طريق زير اقدام نماييد :


سفر مجازي به منطقه جنگ بدر
به محلی می رویم که پیامبر اکرم(ص) به همراه 313 تن از یاران خویش و به پرچمداری علی ابن ابیطالب(ع) با امداد الهی بر قریشیان پیروز شدند و هفتاد تن از آنان را کشتند و هفتاد تن دیگر را به اسارت گرفتند. به محل شهادت 14 تن از یاران ناب اسلام می رویم . تصاوير سه بعدی و پانوراماي 180 × 360 درجه ما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد.
با دريافت اين تصاوير مي توانيد خود را به طور كاملا واقعي در آن محيط احساس كنيد.
0badr.jpg

و اما منطقه جنگ بدر كجاست ؟

«بدر» روستای کوچکی میان مکه و مدینه بود که چند غزوه از غزوات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را به نام آن روستا خوانده‌اند و مهم‌ترین آنها جنگ بدر کبری بوده است.
جنگ بدر کبری در ماه رمضان سال دوم هجری بین مسلمانان و مشرکان مکه در سرزمین بدر رخ داد. دلیل اصلی این جنگ آن بود که مشرکان مکه اموال مسلمانان مهاجر را مصادره کرده بودند و مسلمین مهاجر در شهر مدینه در تنگدستی و فقر به سر می‌بردند. از این رو وقتی رسول خدا خبر یافت کاروان تجاری قریش به سرپرستی ابوسفیان بن حرب از شام به مکه باز می‌گردد، تصمیم گرفت با سپاه مسلمین به کاروان حمله ببرد و به تلافی اموال مصادره‌شده‌ی مسلمانان مهاجر، اموال و کالاهای بازرگانان قریش را مصادره کند تا بنیه مالی مسلمانان تقویت شود.
رسول خدا در دوازدهم ماه مبارک رمضان به همراه 313 تن از یاران خویش از مدینه بیرون رفت. سپاه اندک مسلمانان با 20 شمشیر و هفتاد شتر و اسب در هفدهم ماه رمضان در بدر فرود آمدند. پرچم سپاه مسلمین را نیز علی ابن ابیطالب علیه السلام بر دوش داشت.
از سوی دیگر ابوسفیان وقتی از حرکت مسلمانان آگاه شد، پیکی را به مکه فرستاد و کمک خواست. سران قریش هم بی‌درنگ با سپاهی نهصد و پنجاه نفری عازم بدر شدند. ابوسفیان با کشاندن کاروان به بیراهه، آنان را از خطر رهانید و به قریش پیام داد که به مکه بازگردند اما ابوجهل با آگاهی از تعداد اندک مسلمانان و عدم آمادگی آنان برای این رویایی بزرگ، قریشیان را به نبرد تشویق کرد.
سرانجام جنگ درگرفت و مسلمانان با وجود تعداد اندک‌شان، با امداد الهی بر قریش پیروز شدند، هفتاد تن از آنان را کشتند و هفتاد تن را به اسارت گرفتند. ابوجهل و حنظله پسر ابوسفیان نیز در میان کشتگان بودند.
در جنگ بدر، حضرت علی علیه السلام پایمردی‌های بسیار کرد و در پیروزی مسلمانان سهم زیادی داشت، به طوری که گفته می‌شود 36 تن از مشرکان در آن نبرد به دست او کشته شدند.
در این جنگ، 14 تن از مسلمانان به شهادت رسیدند.

جهت دريافت تصوير و انجام سفر مجازي از طريق زير اقدام نماييد :

jange-badr.jpg

دريافت تصوير سه بعدي منطقه جنگ بدر با حجم 2.40 MB


قابليت هاي انحصاري اين تصاوير مي توان به موارد زير اشاره كرد :
1) قابليت چرخش سه بعدي تصاوير (180 × 360 درجه) با استفاده از موس
2) طبيعي بودن تصاوير و القاي حس واقعي حضور در محل
3) بررسي محل از نگاه خود
4) قابليت زوم بر روي تصاوير (با استفاده از غلطت بالا و پایین رونده موس)
5) قابليت استفاده از اين تصاوير براي محافظ صفحه نمايش (screen saver)
نحوه استفاده :
اگرچه اغلب کاربران در اولین نگاه متوجه امکانات این تصاویر خواهند شد اما بهتر است اشاره ای گذرا بر نحوه عملکرد آن داشته باشیم :
1) برای حرکت فقط باید ماوس را حرکت دهید تا به تمامی نقاط تصویر پاناروما دسترسی داشته باشید .
2) در این تصاویر شما می توانید به صورت مجازی لنز عکاسی را زوم کنید . از دکمه اسکرولر ماوس و یا کلیدهای PageUP و PageDown برای تعویض بزرگنمائی تصویر از لنز ۱۷ میلی متر تا لنز ۷۵ میلی متر استفاده کنید . ضمنا این کار را می توانید با نگاه داشتن کلید سمت راست ماوس و عقب و جلو کردن ماوس نیز انجام دهید .
3) برای انتخاب تصویر پاناروما ( سه بعدی ۱۸۰ در ۳۶۰ درجه ) به عنوان محافظ صفحه نمایش ( Screen Saver ) از کلید F5 استفاده کنید .(البته در ابتدا و قبل از اجرای تصویر آن را به محل مشخص و ثابتی انتقال دهید تا پس از فشردن کلید F5 ، تصویر همیشه از همانجا فراخوانی شود.)
4) برای خروج از کلید ESC استفاده کنید .

منبع:   www.ashoora.ir

دانلود مجموعه اشعار و مناجاتهای مكه و مدینه




برای دانلود

مجموعه اشعار مكه و مدینه


حجم فایل 27 KB

اینجا

کلیک نمایید.


دانلود مجموعه مناجاتهای زیبا


بخش اول

حجم فایل 125 KB

اینجا

بخش دوم

حجم فایل 52 KB

اینجا

کلیک نمایید.



دانلود فایل متنی و صوتی زیارت ائمّه بقیع عَلَیْهِمُ ‏السَّلام‏





زیارت ائمّه بقیع عَلَیْهِمُ ‏السَّلام‏

یعنى حضرت امام حسن مجتبى و امام زین‏ العابدین و امام محمد باقر و امام جعفر صادق‏ علیهم السلام. چون خواستى زیارت كنى این بزرگواران را باید به عمل آورى آن چه در آداب زیارات ذكر شد از غسل و طهارت و پوشیدن جامه‏ هاى پاك و پاكیزه و استعمال بوى خوش و رخصت ‏طلبیدن در دخول و نحو این ها و بگو نیز:

یا مَوالِىَّ یا اَبْناءَ رَسُولِ اللَّهِ، عَبْدُكُمْ وَابْنُ اَمَتِكُمُ الذَّلیلُ بَیْنَ اَیْدیكُمْ،

اى آقایان من اى فرزندان رسول خدا من بنده ی  شما و پسر كنیز شمایم كه

وَالْمُضْعِفُ فى ‏عُلُوِّ قَدْرِكُمْ،وَالْمُعْتَرِفُ بِحَقِّكُمْ جآئَكُمْ مُسْتَجیراً بِكُمْ، قاصِداً

ذلیل در برابرتان و فزاینده در علوّ قدر و منزلتتان و اعتراف كننده به حقّ شمایم؛ آمده‏ام به درگاهتان به حال پناه خواهى

اِلى‏ حَرَمِكُمْ،مُتَقَرِّباً اِلى‏ مَقامِكُمْ، مُتَوَسِّلاً اِلَى اللَّهِ تَعالى‏ بِكُمْ، ءَاَدْخُلُ یا

و حرم شما را قصد كرده و به وسیله ی مقام شما تقرّب جویم و متوسّل شوم به خداى تعالى. آیا داخل شوم اى سروران من‏؟

مَوالِىَّ،ءَاَدْخُلُ یا اَوْلِیآءَ اللَّهِ، ءَاَدْخُلُ یا مَلائِكَةَ اللَّهِ الْمُحْدِقینَ بِهذَا الْحَرَمِ،

آیا داخل شوم اى اولیای خدا؟ آیا داخل شوم اى فرشتگان خدا كه حلقه ‏وار اطراف این حرم را گرفته‏

الْمُقیمینَ بِهذَا الْمَشْهَدِ. ‏

و در این زیارتگاه رحل اقامت افكنده ‏اید

و بعد از خشوع و خضوع و رقّت داخل شو و پاى راست را مقدّم دار و بگو:

اَللَّهُ اَكْبَرُ كَبیراً، وَالْحَمْدُ للَّهِ‏ِ كَثیراً، وَسُبْحانَ اللَّهِ بُكْرَةً وَاَصیلاً،

خدا بزرگ تر است به بزرگى كامل و ستایش خاصّ خداست؛ بسیار منزّه است خدا در بامداد و پسین‏

وَالْحَمْدُ للَّهِ‏ِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الْماجِدِ الْأَحَدِ، الْمُتَفَضِّلِ الْمَنَّانِ، الْمُتَطَوِّلِ‏

و ستایش خاصّ خدا است كه یگانه و بى‏ نیاز و شوكت مند و یكتا و فزون بخش و نعمت ده و احسان‏ بخش‏

الْحَنَّانِ، الَّذى‏ مَنَّ بِطَوْلِهِ، وَسَهَّلَ زِیارَةَ ساداتى‏ بِاِحْسانِهِ، وَلَمْ‏

و مهرورز است خدایى كه منّت نهاد به وسیله ی احسان خود و آسان كرد برایم زیارت آقایانم را به احسان خود

یَجْعَلْنى‏ عَنْ زِیارَتِهِمْ مَمْنُوعاً، بَلْ‏تَطَوَّلَ وَمَنَحَ.

و از زیارتشان بازم نداشت بلكه تفضل و احسان فرمود.

پس ‏نزدیك ‏قبور مقدّسه‏ ی ایشان برو و پشت به قبله و رو به قبر ایشان كن و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ اَئِمَّةَ الْهُدى‏،

سلام بر شما پیشوایان هدایت‏

اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ اَهْلَ التَّقْوى‏، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ‏ اَیُّهَا الْحُجَجُ على‏ اَهْلِ‏

سلام بر شما شایستگان پرهیزكارى؛ سلام بر شما اى حجّت ها بر اهل‏

الدُّنْیا، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ اَیُّهَا الْقُوَّامُ فِى الْبَرِیَّةِ بِالْقِسْطِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ‏

دنیا سلام بر شما اى قیام كنندگان به عدل در میان مردم سلام بر شما اى

اَهْلَ الصَّفْوَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ آلَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ اَهْلَ‏

شایستگان برگزیدگى سلام بر شما اى آل رسول خدا سلام بر شما اى اهل‏

النَّجْوى‏، اَشْهَدُ اَنَّكُمْ قَدْ بَلَّغْتُمْ وَنَصَحْتُمْ وَصَبَرْتُمْ فى‏ ذاتِ اللَّهِ،

راز گواهى دهم كه شما بخوبى تبلیغ و خیرخواهى كردید و در مورد خدا شكیبایى كردید

وَكُذِّبْتُمْ وَاُسْیئَ اِلَیْكُمْ فَغَفَرْتُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ‏

با اینكه شما را تكذیب كرده و با شما بد كردند ولى شما آن ها را بخشیدید و گواهى دهم كه شمایید امامان راه بَر

الْمُهْتَدُونَ، وَاَنَّ طاعَتَكُمْ مَفْرُوضَةٌ، وَاَنَّ قَوْلَكُمُ الصِّدْقُ، وَاَنَّكُمْ‏

راه یافته و همانا اطاعت شما واجب است و گفتارتان راست است و به راستى شما

دَعَوْتُمْ فَلَمْ تُجابُوا، وَاَمَرْتُمْ فَلَمْ تُطاعُوا، وَاَنَّكُمْ دَعائِمُ الدّینِ،

مردم را به خدا دعوت كردید ولى اجابت نكردند و دستور دادید ولى اطاعت نكردند و همانا شمایید پایه‏ هاى دین‏

وَاَرْكانُ الْأَرْضِ، لَمْ تَزالُوا بِعَیْنِ اللَّهِ، یَنْسَخُكُمْ مِنْ اَصْلابِ كُلِّ مُطَهَّرٍ،

و ركن هاى زمین و همواره در زیر نظر خدا بودید كه برمى‏داشت شما را از صلب هاى هر شخص پاك‏

وَیَنْقُلُكُمْ مِنْ اَرْحامِ الْمُطَهَّراتِ، لَمْ تُدَنِّسْكُمُ الْجاهِلِیَّةُ الْجَهْلاءُ، وَلَمْ‏

و منتقلتان مى ‏ساخت به رحم هاى پاكیزه، آلوده نكرد شما را اوضاع جاهلیت غرق در نادانى و

تَشْرَكْ فیكُمْ فِتَنُ الْأَهْوآءِ، طِبْتُمْ وَطابَ مَنْبَتُكُمْ، مَنَّ بِكُمْ عَلَیْنا دَیَّانُ‏

شركت نكرد در شما فتنه‏ هاى هوا و هوس پاك بودید و پاك بود ریشه شما منّت نهاد به وسیله ی شما بر ما جزا ده‏

الدّینِ، فَجَعَلَكُمْ فى‏ بُیُوتٍ اَذِنَ اللَّهُ اَنْ تُرْفَعَ، وَیُذْكَرَ فیهَا اسْمُهُ، وَجَعَلَ‏

روز جزا پس نهادتان در خانه‏ هایى كه اجازه داد خدا بالا رود و یاد شود در آن ها نام او و قرار داد

صَلوتَنا عَلَیْكُمْ رَحْمَةً لَنا، وَكَفَّارَةً لِذُنُوبِنا، اِذِ اخْتارَكُمُ اللَّهُ لَنا، وَطَیَّبَ‏

درود فرستادن ما را بر شما رحمتى براى ما و كفّاره‏اى براى گناهانمان چون كه خدا شما را براى ما انتخاب فرمود و پاك كرد

خَلْقَنا بِما مَنَّ عَلَیْنا مِنْ وِلایَتِكُمْ، وَكُنَّا عِنْدَهُ مُسَمّینَ بِعِلْمِكُمْ،

خلقت ما را به وسیله ی آن چه منّت گذارد بر ما از ولایت شما و ما پیش خدا از نامبردگان به دانش شما

مُعْتَرِفینَ بِتَصْدیقِنا اِیَّاكُمْ، وَهذا مَقامُ مَنْ اَسْرَفَ وَاَخْطَاَ، وَاسْتَكانَ‏

و اعتراف كنندگان به تصدیقمان نسبت به شما بودیم و این جایگاه كسى است كه زیاده‏ روى و خطا كرده و مستمند شده‏

وَاَقَرَّ بِما جَنى‏، وَرَجى‏ بِمَقامِهِ الْخَلاصَ، وَاَنْ یَسْتَنْقِذَهُ بِكُمْ مُسْتَنْقِذُ

و به جنایت خود اقرار داشته و امید دارد بدین جایگاه خلاصى خود را و نجات دهدش خداوند به وسیله شما

الْهَلْكى‏ مِنَ الرَّدى‏، فَكُونُوا لى‏ شُفَعآءَ، فَقَدْ وَفَدْتُ اِلَیْكُمْ اِذْ رَغِبَ‏

نجات دادن هلاك شدگان از نابودى پس شما شفیعان من باشید كه من به شما وارد شدم در آنگاه كه دورى كردند

عَنْكُمْ اَهْلُ الدُّنْیا، وَاتَّخَذُوا آیاتِ اللَّهِ هُزُواً وَاسْتَكْبَرُوا عَنْها، یا مَنْ‏

از شما مردم دنیا و آیات خدا را مسخره گرفتند و تكبر ورزیدند از آنها اى‏

هُوَ قآئِمٌ لا یَسْهُو وَدآئِمٌ لا یَلْهُو، وَمُحیطٌ بِكُلِّشَىْ‏ءٍ، لَكَ الْمَنُّ بِما

پابرجایى كه سهو ندارد و پاینده ‏اى كه سرگرم نشود و به هر چیز احاطه دارد تو را است منّت بدان چه‏

وَفَّقْتَنى‏، وَعَرَّفْتَنى‏ بِما اَقَمْتَنى‏ عَلَیْهِ، اِذْ صَدَّ عَنْهُ عِبادُكَ، وَجَهِلُوا

مرا بدان موفق داشتى و شناساندى مرا بدان چه مرا بدان برپا داشتى در صورتى‏ كه بندگانت از آن روگرداندند و از شناختنش‏

مَعْرِفَتَهُ وَاسْتَخَفُّوا بِحَقِّهِ، وَمالُوا اِلى‏ سِواهُ، فَكانَتِ الْمِنَّةُ مِنْكَ عَلَىَ‏

نادان بودند و حقش را سبك شمردند و به غیر آن منحرف شدند پس منت دارى بر من‏

مَعَ اَقْوامٍ خَصَصْتَهُمْ بِما خَصَصْتَنى‏ بِهِ، فَلَكَ الْحَمْدُ اِذْ كُنْتُ عِنْدَكَ فى‏

با مردمى كه مخصوصشان داشتى بدانچه مرا بدان مخصوص كردى پس تو را است ستایش چون كه من در پیش تو در

مَقامى‏ هذا مَذْكُوراً مَكْتُوباً، فَلا تَحْرِمْنى‏ ما رَجَوْتُ وَلا تُخَیِّبْنى‏ فیما

این مقام یاد شده و نام برده شده بودم پس محرومم مكن از آن چه امیدوارم و نومیدم مساز در آنچه‏

دَعَوْتُ، بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّاهِرینَ وَصَلَّى اللَّهُ‏ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ.

تو را خواندم به حرمت محمد و آل پاكیزه ‏اش و درود خدا بر محمد و آل محمد.

پس دعا كن از براى خود به هر چه خواهى و شیخ طوسى‏ رحمه الله در تهذیب فرموده كه بعد از آن هشت ركعت نماز زیارت بكن یعنى از براى هر امامى دو ركعت.

مفاتیح الجنان



حجم فایل 3,520 KB

برای دانلود فایل صوتی

اینجا

کلیک نمایید.

پاورپوينت مكه شناسي و مدينه شناسي



فايل هاي پاورپوينت بسيار پر كاربرد مربوط به مكه شناسي و مدينه شناسي است

مكه شناسي :

اینجا

کلیک نمایید.


مدينه شناسي :


اینجا

کلیک نمایید.

مباحث اماکن تاریخی مکه مکرمه و مدینه منوره

برای دسترسی به مباحث

اماکن تاریخی مکه مکرمه و مدینه منوره

اینجا

کلیک نمایید.

مباحث تاریخی مکه مکرمه و مدینه منوره

برای دسترسی به مباحث

تاریخی مکه مکرمه و مدینه منوره

اینجا

کلیک نمایید.

دانلود کتاب آشنايى با احكام، اسرار و معارف عمره دانش‏ آموزى اثر: روربه برکت رضایی

برای دانلود کتاب

آشنايى با احكام، اسرار و معارف عمره دانش‏ آموزى

اثر: روزبه برکت رضایی

استفاده در موبایل

کلیک نمایید.

بانک فیلم و صوت حج و عمره مفرده و زیارت بعثه مقام معظم رهبری


برای دسترسی به

بانک فیلم و صوت حج و عمره مفرده و زیارت

بعثه مقام معظم رهبری


کلیک نمایید.

کتابخانه تخصصی  حج و عمره مفرده و زیارت  بعثه مقام معظم رهبری

کتابخانه تخصصی

حج و عمره مفرده و زیارت

بعثه مقام معظم رهبری

برای دسترسی به کتب

اینجا

کلیک نمایید.

فرهنگ كلمات سرزمين وحي


فرهنگ كلمات سرزمين وحي

1-   احرام: احرام عبارت است از كندن لباسهاي معمولي و پوشيدن دو قطعه پارچه سفيد و بي رنگ توسط مردان و لباسهاي معمولي و ساده و سفيد توسط بانوان. اين عمل همراه با نيت و توجه مخصوص است. و به منظور تحول روحي،‌ اخلاقي، اجتماعي و پاكي ظاهر و باطن انجام مي شود. يكرنگي لباسها نشان از آن دارد كه ما همه از هر مملكت و هر نژادي كه هستيم در وراي تقدس در برابر حق تعالي يكرنگيم و دو رنگي را دور نهاده ايم و در روز قيامت به همين شكل محشور مي شويم. نيت احرام: محرم مي شوم به احرام عمره مفرده قربه الي ا...


2-   اركان كعبه: ...

ادامه نوشته

آثار مذهبى و تاريخى مكّه مكرّمه

شِعْب ابى طالب

منطقه كوهستانى پيرامون مكه، سبب به وجود آمدن شِعْب هاى بسيارى در مكه و اطراف آن شده است. شِعْب به محدوده قرار گرفته ميان دو كوهِ نزديك به هم گويند و ممكن است وسعت آن به اندازه هاى مختلف باشد. گفتنى است فاصله دو كوه، كه مرز خروجى شهر است، «ثنيّه» ناميده مى شود.

وجود شعب هاى زياد در مكه، سبب پيدايش اين ضرب المثل شده است كه: «اهل مكة اعلم بشعابها»; «مردم مكه شعب هاى خود را بهتر از ديگران مى شناسند.»

پيشتر آورديم كه وقتى قُصَىّ بن كلاب بر مكه حاكم شد، هر خاندانى از قريش را در جايى از مكه سكونت داد. او وَجْه كعبه را، كه شامل شعب ابى طالب به سمت معلاة مكه بود، براى خاندان خود و فرزندانش عبدمناف و عبدالدار برگزيد. اين شعب، به لحاظ نزديكى به كعبه، بهترين نقطه مكه بوده و در اصل حد فاصل كوه ابوقبيس و كوه خَنْدمه است.

شِعْب مزبور در اختيار خاندان بنى هاشم بوده و در دوره هاى مختلف به نام هاى متفاوتى چون «شعب بنى هاشم»، «شعب ابى طالب»، «شعب على بن ابى طالب» و «شعب ابى يوسف» ناميده مى شده است. چهره هاى برجسته اين خاندان در اين شعب به دنيا

 

مولِدُ النبى (صلى الله عليه وآله)

خانه اى را كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در آن متولد شد و در محل شعب ابى طالب قرار داشت، «مولد النبى» مى نامند. در قرن دوم هجرى، خيزران، همسر هارون، آن محل را خريد و به مسجد تبديل كرد. در قرن هاى بعد، مسلمانان اين محل را بسيار گرامى و محترم مى داشتند و بهويژه در شب تولد رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مراسمى در آنجا برگزار مى كردند. سلاطين عثمانى به اين محل توجه زيادى داشتند. از جمله سلطان سليمان فرزند سليم، در سال 935 دستور بازسازى مولد النبى را داد. پيش از وى، الملك
المظفر غسانى حاكم يمن و پيش از او فرج بن برقوق از مماليك، و پيش از وى اشرف شعبان حاكم مصر و قبل از او، براى نخستين بار الناصر عباسى، در آنجا بناهايى ساخته
بودند.(1)

 

ـــــــــ

1 . منائح الكرم، ج 3، ص 264 و 265

همچنين سلطان محمدبن مراد عثمانى (م 1012)، به يكى از ]غلامان[ خود با نام غضنفرآغا دستور داد تا آنجا را بازسازى كند. او نيز با صرف پول فراوان، بنا و مناره بزرگى براى آن ساخت وموقوفاتى جهت آن در مملكت عثمانى معين كرد و براى آنجا، مؤذن و خادم و امام جماعت گمارد. مدرسى را نيز معين كردند تا هفته اى دو روز در آنجا تدريس كند.(1)

يك زائر كه در سال 1315 قمرى به زيارت اين خانه توفيق يافته، مى نويسد:

«روز جمعه، چهاردهم، به زيارت حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) در موضعى كه مشهور به مولد النبى(صلى الله عليه وآله) است، رفتيم و آن موضع واقع است در سوق الليل. از در
داخل شديم و تخميناً چهارده پله پايين رفتيم. وارد اتاقى شديم كه مسمّى به
مسجد است. بعد از آن، به اتاق ديگر رفتيم. در اين اتاق ضريحى است. درِ ضريح را خادم باز كرد. داخل در اين ضريح گودالى واقع است. در وسط آن سنگ سبزى بود كه محل تولد حضرت ختمى مرتبت بود. آن موضع مطهّر را تقبيل نموده و صورت را بر آن ماليده و به خاك پاك و غبار نور آثار آن مكان رفيع البنيان، كه رشك كحل الجواهر است، ديده را منوّر نموده، پس از آن در مسجد آمده هر يك دو ركعت نماز تحيّت بجا آورديم و از آن مكان بيرون آمديم.»(2)

 

در پى روى كار آمدن دولت سعودى، با اصرار «شيخ عباس قطان» (م1370) شهردار وقت مكه (از 1347 تا 1364 ق.) و درخواست وى از ملك عبدالعزيز، قرار بر آن شد تا در آنجا كتابخانه اى بنا كنند كه به آن «مكتبة مكّة المكرّمه» نام نهادند و تاكنون برقرار است.(3)

ـــــــــــ

1 . منائح الكرم، ج 3، ص 506

2 . سفرنامه ملابراهيم كازرونى، ميراث اسلامى ايران، دفتر پنجم، ص 366. وى در ادامه از زيارت خانه خديجه(عليها السلام) نيز سخن گفته است.

3 ـ فى رحاب بيت الله الحرام، ص 263 ; التاريخ القويم، صص 173 ـ 171

خانه حضرت خديجه كبرى(عليها السلام)

خانه منسوب به حضرت خديجه(عليها السلام)، محلّ زندگى مشترك پيامبر(صلى الله عليه وآله) و همسرش خديجه و محلّ تولد فاطمه زهرا(عليها السلام) بوده است. اين خانه مورد عنايت و توجّه مسلمانان بوده و يكى از بهترين مكان هاى مكه شناخته مى شده است. در نقشه اى كه از اين خانه وجود دارد، مصلاّى رسول خدا (صلى الله عليه وآله) و مولد فاطمه(عليها السلام) در آن مشخص گرديده است. بر اساس نقل هاى تاريخى، محل تولد حضرت زهرا(عليها السلام) در خانه مادرش خديجه بوده كه خانه ياد شده نيز در شعب ابى طالب قرار داشته است.

پس از هجرت پيامبر(صلى الله عليه وآله)، عقيل اين خانه را تصرف كرد; گويا نزديك تر از او به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) كسى نبوده تا در آن حيص و بيص فشار قريش، خانه را تصرف كند. بعدها معاويه، خانه ياد شده را از عقيل خريد و آن را تبديل به مسجد كرد. در نزديكى همين خانه، ابوسفيان نيز خانه اى داشته است. اين همان خانه اى است كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله)در فتح مكه فرمود: «دَخَلَ دَارَ أَبِي سُفْيَانَ فَهُوَ آمِنٌ».(1)

به نوشته محمدطاهر كُردى، روى اين محل، در گذر تاريخ، بناهاى فراوانى ساخته شده و آخرين آنها بنايى است كه به عنوان «محل ولادت حضرت زهرا(عليها السلام)» ساخته اند. بانى اين بنا نيز شيخ عباس قطان شهردار مكه بوده كه به سال 1368 قمرى، در آنجا محلى براى حفظ و قرائت قرآن بنا كرد. ابن بنا تا زمان تأليف كتاب كردى، به عنوان مدرسه حفظ قرآن برقرار بوده است.(2) پيش از اين، در دوره عثمانى، در محل خانه خديجه، تكيه اى ساخته شده بود كه به نام «تكية السيدة فاطمه» شهرت داشت.(3) در بازسازى هاى اخير، محل خانه خديجه و مدرسه ياد شده، از ميان رفته است.

 

ــــــــ

1 . تهذيب الأحكام، ج6، ص136 ; بحار الانوار، ج 21، ص 103

2 . التاريخ القويم، ص 174

3 . همان.

نكاتى در باره چند محل تولد

پيشتر گفتيم كه در مولد النبى كه در سوق الليل بوده، اكنون «مكتبة المكة المكرّمه» قرار دارد. اين بنا تنها بنايى است كه در فضاى باز پشت مسعى و روبروى كوه ابوقبيس برجاى مانده است. در فاصله اندكى از آن، محل خانه خديجه بوده كه در آنجا «مولد السيدة فاطمة الزهراء» بوده است.

فاسى مى نويسد: سه نقطه در اين خانه وجود دارد كه زيارت مى شود; نخست «مولد فاطمه»، دوم جايى كه آن را «قبّة الوحى» مى نامند و سوم «المختبأ». وى سپس مى افزايد: در آن، جاهاى ديگرى است كه صورت مسجد دارد. بنا به نقل محب الدين طبرى، اين خانه بهترينِ مكان ها، پس از مسجد الحرام در مكه است.(1)

نقطه اى ديگر از شعب ابى طالب، به عنوان «مولد على(عليه السلام)» شناخته شده كه البته در تعارض با اخبارى است كه محلّ تولد آن حضرت را در درون كعبه ذكر كرده است.(2)

جاى ديگرى از مكه به «مولد حمزه» مشهور است. محل آن بنا به نقل فاسى، در پايين مكه (مسفله) نزديك باب اليمن بوده است.

محل ديگرى به عنوان «مولد جعفر» در نزديكى دار ابى سعيد، نزديك دارالعجله بوده است. فاسى گويد: برخى آن را مولد جعفر بن ابى طالب مى دانند; اما بر بالاى آن كتيبه اى است كه بر رويش نوشته شده: «مولد جعفر الصادق و دخله النبى(صلى الله عليه وآله)». فاسى مى افزايد: منافاتى ندارد كه هم رسول خدا(صلى الله عليه وآله) به آن داخل شده باشد و هم مولد جعفر الصادق باشد.

خانه ارقم بن ابى ارقم

ارقم، هفتمين شخصى بود كه اسلام را پذيرفت. خانه او در كنار كوه صفا قرار

ـــــــــ

1 . العقد الثمين، ج 1، ص 98

2 . در اين باره بنگريد به كتاب: مولود كعبه، علامه محمدعلى اردوبادى، ترجمه عيسى اهرى، قم، رسالت، 1379

داشت و محل امنى براى مسلمانان محسوب مى شد. در نقلى آمده است كه زمانى چهل مرد و بيش از ده زن در آنجا مخفى شده بودند.(1)

به هر روى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در سال چهارم بعثت همراه يارانش در آنجا بسر مى برد و كسانى كه قصد مسلمان شدن داشتند، به آنجا، نزد آن حضرت هدايت مى شدند. اين خانه در تاريخ اسلام بگونه اى اهميت داشته كه به صورت يك مقطع تاريخى درآمده است و حوادث دوران مكه در كتاب هاى سيره با ذكر اينكه قبل از خانه ارقم رخ داده يا بعد از آن، مشخص مى شود.

اين خانه توسط خيزران، همسر هارون، كه در سال 171 به حج آمده بود، خريدارى شد و در تاريخ به نام او; يعنى «دار خيزران» شهرت يافت. مسلمانان با آگاهى نسبت به ارزش اين خانه، آن را مسجد كردند; شايد هم خود خيزران آن را به صورت مسجد درآورده است. محل ياد شده كه مركزى براى حفظ قرآن بچه ها بوده، در فاصله 48 مترى ابتداى سعى از كوه صفا قرار داشته و در سال 1375 هجرى قمرى در توسعه اى كه زمان سعود بن عبدالعزيز صورت گرفت، داخل مسجد گرديد.(2) اكنون به ياد آن، اولين درى كه از آن سمت به مسجد باز مى شود، به عنوان باب ارقم نامگذارى شده و احتمال داده شده است كه محل آن در جاى پله برقى باشد كه در اين قسمت ساخته شده است.

در نقل هاى تاريخى آمده است كه خانه ارقم بر روى صفا بوده است; «أَسْلَمَ الأرقم سابع سبعة و كانت دارُهُ عَلَى الصَّفا». مقصود از اين سخن، آن است كه خانه ارقم كه در دامنه صفا بوده، امروزه داخل مسجد شده و تنها بخشى از خود كوه صفا در ابتداى مسعى، برجاى مانده است.

در كتيبه اى كه از سال 555 روى اين خانه وجود داشته، آمده بوده است: اينجا محلّ اختفاى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و معروف به دار خيزران است كه بنده نيازمند درگاه خداى،

ـــــــــــــ

1 . فاكهى، اخبار مكه، ج 4، ص 14

2 . التاريخ القويم، ج 2، ص 88

جمال الدين شرف الإسلام ابوجعفر محمد بن على بن ابى منصور اصفهانى، وزير شام و موصل آن را به سال 555 بنا كرد.(1) طبعا بعد از آن، بارها تعميراتى در آنجا صورت گرفته است.

كوه و غار حِرا

كوه حرا به نام «جبل النور»، «جبل القرآن» و «جبل الاسلام» نيز شناخته مى شود. اين كوه كه يكى از مكان هاى مقدس مكه و از آثار مذهبى باقى مانده از عصر رسالت به شمار مى رود، در شمال شرق مكه واقع شده و دويست متر از سطح دريا ارتفاع دارد. بر روى اين كوه، گياه يا آبى ديده نمى شود. گفتنى است كه در امتداد اين كوه، كوه هاى اطراف عرفات قرار داشته و همچنين با كوه هاى طائف نيز پيوند دارد.

ــــــــــــ

1 . التاريخ القويم، ص 90

حدود پنجاه متر مانده به قله كوه، غار حِرا قرار دارد كه تنها فضايى به گنجايش نشستن پنج نفر داشته و در جايى از آن، تنها يك نفر مى تواند بايستد.

غار حِرا محل عبادت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بوده و آن حضرت چندى از ايام سال، بهويژه ماه مبارك رمضان را در آن بسر مى برده است. در همين غار بود كه نخستين بار بر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) وحى نازل شد و پنج آيه آغازين سوره علق براى آن حضرت فرود آمد: "  اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ * خَلَقَ اْلإِنْسانَ مِنْ عَلَق * اقْرَأْ وَ رَبُّكَ اْلأَكْرَمُ * الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ " . بنابراين، اين غار از بهترين و متبرّك ترين نقاط مكه محسوب مى شود; جايى كه مسلمانان آگاه و توانمند براى زيارت بدانجا مى روند و در آنجا نماز مى گزارند.

كوه ثَبير كه در برابر كوه حِرا در سوى ديگر جاده قرار دارد، از مكان هاى مقدس به شمار مى رود. گفته اند كه خداوند از اين كوه، گوسفندى را براى ذبح نزد اسماعيل(عليه السلام)فرستاده است.

كوه و غار ثور

كوه ثور، كوهى است بزرگتر از كوه حِرا كه در جنوب شرقى مسجدالحرام در راه طائف و در فاصله اى دورتر نسبت به مكه واقع شده است. مى گويند اين كوه به نام «ثوربن منات» خوانده شده است.

سه كوه متصل به يكديگر را به نام كوه ثور مى شناسند و غار ثور در سوّمين آنها قرار دارد. زمانى كه مشركان مكه به قصد كشتن رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بسيج شدند، آن حضرت پس از خروج از خانه، در حالى كه به طور اتفاقى ابوبكر را ديد، همراه وى به سمت جنوب مكه به راه افتاد. طبعا آن حضرت براى رفتن به يثرب مى بايست به شمال مكه مى رفت; اما براى گمراه كردن مشركان، راه جنوب را برگزيد و به كوه ثور رسيد. آن حضرت، به همراه ابوبكر وارد غار ثور شد و مدت سه روز در آن مخفى بود. مشركان تا نزديكى غار ثور آمدند، اما به اعجاز الهى، عنكبوتان تارهايى را بر درِ غار تنيدند تا مشركان را از رفتن به درون آن منصرف كنند; چراكه آنان با ديدن تارهاى عنكبوت

تصور كردند كسى وارد غار نشده است! خداوند در قرآن از اين غار ياد كرده است:

"  إِلاّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُود لَمْ تَرَوْها... " .

«اگر او ]پيامبر [را يارى ندهيد، ]بدانيد كه [خداوند او را هنگامى كه كافران آواره اش ساختند، يارى داد، آنگاه كه يكى از آن دو به هنگامى كه در غار بودند، به همراهش ]ابوبكر[ گفت: نگران مباش كه خدا با ماست. آنگاه خداوند آرامش خودش را بر او نازل كرد و به سپاهيانى كه نمى ديدشان، يارى داد.»(1)

كوه ثور در ميان چند خيابان، با نامهاى خيابان ثور، جاده طائف و جاده كدى قرار گرفته است. بيشتر مسير كوه به سمت غار، به صورت پله كان براى مشتاقانِ صعود آماده شده

ــــــــــ

1 . توبه : 40

است كه به طور طبيعى زمانى حدود 5/1 ساعت را براى رسيدن به غار طلب مى كند.
 

خود غار نيز دو مسير ورودى و خروجى دارد كه به احتمال، مسير اصلى آن سمت قبله آن بوده و مسير پشتى آن، كه از آنجا وارد غار مى شوند، بعدها درست شده است. در محدوده داخلى آن هم چند نفر مى توانند بنشينند و دست كم دو تا سه نفر مى توانند نماز نشسته به جاى آورند. در نزديكى غار ثور، غار كوچكترى نيز وجود دارد كه زير سنگى است كه بمانند نوعى كاسه وارونه قرار گرفته است. فاكهى در قرن سوم هجرى، از محل غار به عنوان مسجد غار ثور ياد كرده است.(1)

قبرستان مَعْلاة

قبرستان مَعلاة ـ محله بالا ـ يا حُجون كه در ميان ايرانيان به قبرستان ابوطالب شهرت يافته قبرستانى كهن است كه به دليل درآغوش گرفتن بسيارى از چهره هاى
 

ــــــــ

1 . اخبار مكه، ج 5، ص 35

 

برجسته و ممتاز از اجداد و اصحاب رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و علما و تابعين، پس از قبرستان بقيع، قبرستانى مورد توجه و اعتناى مسلمانان بوده و از زيارتگاه هاى عمومى زائرانِ خانه خدا به شمار مى آيد. اين مكان را در قرون اخير به نام «مقبره بنى هاشم» نيز مى شناسند. سنگى كه در مدخل ورودى قبرستان نصب شده نشان مى دهد كه قبرستان ياد شده در سال 1383 ق. تجديد بنا شده است. در حال حاضر، با كندن كوه حجون تلاش مى شود تا محدوده قبرستان در آن سمت نيز گسترش يابد. در گذشته ورود به قبرستان ممنوع بود، اما در حال حاضر امكان ورود به قبرستان براى مردان وجود دارد.

دفن شدگان در قبرستان معلاة

* عبدالمطّلب ـ گفته مى شود يكى از چهره هاى مهم بنى هاشم كه در قبرستان حجون دفن شده، عبدالمطّلب، جدّ پيامبر(صلى الله عليه وآله)است. او از افراد بسيار با شخصيت شهر مكه بود كه

ميان عرب ها نفوذى فراوان داشت. عبدالمطّلب دو سال سرپرستى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را عهده دار بود. برخى از اعمال او كه به احتمال قريب به يقين، برگرفته از سنّت ابراهيمى و از مكتب حُنَفا بود، همچون سنّتى در ميان عرب ها مورد پيروى قرار گرفت و حتى اسلام نيز شمارى از آنها را تأييد كرد. عبدالمطّلب را بايد يكى از احياگران آيين ابراهيمى دانست.

* ابوطالب ـ چهره شاخص ديگر، ابوطالب فرزند عبدالمطّلب و عموى پيامبر(صلى الله عليه وآله)است. وى در پرده تقيّه توانست حمايتى قابل ستايش از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در برابر فشار مشركان به عمل آورد. او در برابر تهديدهاى قريش، حاضر نشد رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را به آنان تسليم كند و حمايت آشكار خود را از آن حضرت در همه مراحل اعلام كرد. اشعار زيادى از ابوطالب بر جاى مانده كه، علاوه بر ايمان عميق او، نشان دهنده چهره ادبى اين بزرگمرد هاشمى است. اين اشعار، ضمن ديوان وى كه در قرن سوم فراهم آمده، موجود و به چاپ رسيده است. بر اساس اسناد دقيق تاريخى، وى بزرگترين حامى پيامبر(صلى الله عليه وآله) در سال هاى خفقان در مكه بود. ابوطالب در همان آغاز بعثت، فرزندانش على و جعفر را به خدمت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرستاد و خود نيز تا سال دهم بعثت كه زنده بود، هرگز در دفاع از آن حضرت كوتاهى نكرد.

* خديجه(عليها السلام) ـ چهره ديگر مدفون در قبرستان ابوطالب، حضرت خديجه است. او زنى فداكار و ايثارگر و نخستين زن مؤمن به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بود. وى تمامى اموال خود را وقف پيشبرد اسلام كرد و در برابر فشارى كه قريش بر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) وارد مى كردند، بهترين يار صميمى او در خانه محسوب مى شد. رسول خدا(صلى الله عليه وآله) هميشه از او به نيكى ياد مى كرد تا جايى كه حسادت برخى از همسران وى برانگيخته مى شد، اما آن حضرت از تحسين خديجه(عليها السلام) خوددارى نمى كرد.

گفتنى است كه روى قبر حضرت خديجه بقعه اى بوده كه آن را خراب كرده اند. همين طور بقعه هاى ديگرى روى برخى از مزارهاى ديگر وجود داشته كه تخريب

شده است.(1)

اين كه بقعه ها دقيقا روى محل دفن اجداد پيامبر(صلى الله عليه وآله) ساخته شده باشد، ترديدهايى وجود دارد، زيرا تا پيش از قرن دهم، مورخان مكه از محل قبر اين بزرگواران در قبرستان ياد شده، سخن نگفته اند. اما بر اساس آنچه در منابع تاريخى آمده، شكى نيست كه اين افراد در قبرستان ياد شده دفن شده اند. و اين مطلب در منابع تاريخى آمده است.

* عالمان شيعه ـ بسيارى از عالمان شيعه نيز كه در مكه درگذشته يا به شهادت رسيده اند در اين قبرستان مدفونند. يكى از آنها سيد زين العابدين كاشانى است كه از بانيان تجديد بناى كعبه در سال 1039 هجرى است. در آن سال كعبه در سيل خراب شد و اين روحانى سيد، با كمك شمارى ديگر آن را بازسازى كرد.(2)

* مشاهير شيعه و سنّى ـ محيى لارى در قصيده بلند خود با نام «فُتُوح الحَرَمَيْن»، از برخى از چهره هاى زاهد و صوفى ياد كرده كه در اين قبرستان دفن شده اند. از آن جمله شيخ على كرمانى، خواجه فُضَيل عياض و شيخ اسماعيل شيروانى است. لارى به قبر عبدالله بن زبير هم اشاره كرده است. عبدالله بن زبير در سال 73 در كنار همين قبرستان توسط حَجّاج بدار آويخته شد. قبر عبدالله بن عمر نيز به گفته لارى در همين حوالى بوده است. به نقل فاكهى، مورخ شهير مكه، فرزند عمر در باغ خرمانيه ـ جايى كه اكنون شهردارى مكه است ـ دفن شده كه در حال حاضر، محل قبر وى بر كسى دانسته نيست.(3) منصور عباسى هم كه در مكه درگذشت، در همين قبرستان مدفون شده است.

گاهى به غلط ـ و البته تنها ميان ايرانيان ـ از اين قبرستان به عنوان شِعْب ابى طالب نام برده مى شود. همان گونه كه گفته شد، محل واقعى شعب ابى طالب جايى است كه

ــــــــــ

1 ـ درباره خراب كردن آن و آثار بجاى مانده، ملاحظه فرماييد گزارش فارسى كتاب «فى منزل الوحى» از محمد حسين هيكل را در مجله ميقات، ش 9، ص 222 . در باره قبرستان ابوطالب نگاه كنيد به مقاله «جنة المعلاة» از سيدعلى قاضى عسكر در فصلنامه «ميقات حج»، ش 4، صص174 ـ 165

2 . پيش از اين در باره اين شخص توضيحاتى داده شد.

3 ـ فاكهى، اخبار مكه، ج 3، صص 89 و 90

اكنون با نام شعب على شناخته مى شود و از فضاى باز خارج مسعى تا انتهاى سوق الليل ـ خانه هاى روبروى مسعى در بلنداى كوه ـ امتداد مى يابد; به عبارت ديگر، حدّ فاصل ميان كوه ابوقبيس، تونل كنار آن، كوهى كه در كنار تونل واقع شده تا «مكتبة المكّة المكرمه»، تا بناى دورات مياه كه مركز آن محل ايستگاه اتوبوس است، شعب ابى طالب نام دارد. در كنار آن سوق الغزّه و شعب عامر است كه در كنار كوه خندمه واقع شده است.

مقبره شهداى فخّ

حسين بن على بن حسن بن حسن بن على بن ابى طالب، در سال 169 هجرى، قيامى را بر ضد هادى عباسى (خلافت از 169 ـ 170) در منطقه فخ از شهر مكه ترتيب داد. وى قيامش را در مدينه آغاز كرد و پس از تسلط بر اين شهر، از آنجا كه زمان حج نزديك بود، همراه سيصد تن از شيعيان و نزديكانش به سوى مكه حركت كرد. وى در منطقه فخ با سپاه عباسيان مواجه شد و در نبردى كه صورت گرفت به شهادت رسيد. همراه وى شمار ديگرى از سادات حسنى نيز به شهادت رسيدند.

شهيد فخ، در شمار علويان حَسَنى، شهيدى است كه از سوى امامان شيعه(عليهم السلام) مورد تأييد قرار گرفته است. به علاوه ضمن رواياتى كه نقل شده، خبر شهادت او از زبان پيامبر(صلى الله عليه وآله) نيز نقل شده است. از جمله آن كه:

ابوالفرج اصفهانى روايتى از امام باقر(عليه السلام) نقل كرده كه حضرت فرمود: رسول خدا(صلى الله عليه وآله)زمانى كه از فخ مى گذشت، ايستاد، ركعتى نماز گزارد و وقتى ركعت دوم را خواند گريه كرد. اصحاب نيز گريه كردند، وقتى دليلش را پرسيدند، حضرت فرمود:
جبرئيل به من خبر داد كه: «يا محمد اِنّ رجلا مِنْ وُلْدك يُقْتَل في هذا المكان و أجر الشهيد مَعَهُ، اجر الشهيدين».(1) «اى محمد، مردى از فرزندان تو در اين جا كشته مى شود كه

ــــــ
1 . مقاتل الطالبيين، ص 367

اجر شهيد همراه او، اجر دو شهيد است.»

همو روايت ديگرى نقل كرده است كه وقتى حضرت به موضع فخ رسيد، با اصحابش نماز ميّت خواند و سپس فرمود:

«يُقْتَلُ هاهُنا رَجُلٌ مِنْ أهل بَيْتي في عصابة مِنَ المؤمنين، ينزل لهم بأكفان و حنوط من الجنة، تسبق أرواحهم أجسادهم اِلَى الجَنّة».(1)

«در اينجا شخصى از اهل بيت من با جمعى از يارانش به شهات مى رسند كه كفن
و كافور آنان از بهشت مى رسد و ارواحشان زودتر از اجسادشان به سوى بهشت
مى شتابد.»

همچنين نقل شده است كه در سفرى كه امام صادق(عليه السلام) به مكه داشتند، به يكى از اصحاب فرمودند: وقتى به فخ رسيديم، مرا آگاه گردان. وقتى به آنجا رسيدند، حضرت پياده شده، وضو گرفتند و نمازى خواندند و سپس سوار شدند. آن صحابى علت اين كار را پرسيد. حضرت روايت سابق الذكر را از پيامبر(صلى الله عليه وآله) براى او نقل كردند.(2)

زمانى كه سرهاى شهدا را نزد هادى آوردند، موسى بن جعفر(عليهما السلام) و شمارى از علويان حاضر بودند. حضرت در باره شهيد فخ فرمود: «مَضى والله مُسْلِماً صالحاً صوّاماً قوّاماً آمِراً بالمعروف، ناهِياً عَنِ المُنْكر».(3)

در حال حاضر اين مقبره در خيابان شهدا قرار دارد كه تمامى آن منطقه را به نام منطقه شهدا مى شناسند و اين نام هم دقيقا به خاطر شهادت شهيد فخ در آنجاست. يك خيابان فرعى از خيابان شهدا به فاصله نزديكى از تقاطع شهدا ـ تنعيم به سمت مقبره مى رود. مقبره مزبور در پايين كوهى قرار گرفته كه اكنون يك سمت آن مقبره و سمت ديگر آن ميدان فوتبال است. اين مقبره به عبارتى در پشت مسجد البوقرى واقع است.

 

ــــــــــ

1 ـ مقاتل الطالبيين، ص 366

2 ـ همان.

3 ـ مقاتل الطالبيين، ص 380 ; بحارالأنوار، ج48، ص164

مقبره مزبور به خاطر راه، سه پاره شده و يك مثلث كوچك آن، در حال از بين رفتن است. بخشى از آن با يكى دو متر ارتفاع از سطح خيابان قرار دارد. اين بخش، در خرداد و تير سال 1381 با ايجاد يك چهارديوارى در اطراف آن و با تابلوى مقبرة
عبدالله بن عمر رقم (2) از طرف شهردارى ساخته شده است. طبق نوشته فاكهى مقبره عبدالله بن عمر در منطقه محصب بوده است كه شرح آن خواهد آمد. روشن نيست وجه نامگذارى آن به اسم اين شخص، با چه هدفى صورت گرفته است.

بخش اصلى برجاى مانده از قبرستان شهداى فخ در يك چهارديوارى قديمى، در جنب كوه واقع شده و درى مسدود دارد. در ميانه اين چهارديوارى، مقبره نيمه مخروبه اى نيز هست كه از بالاى كوه تا اندازه اى قابل رؤيت است. قاعدتاً همانجا بايد مقبره حسين بن على، شهيد فخ باشد كه حاكمان آن ديار به دلايل مذهبى، آن را
بسته اند.

محصَّب

منطقه محصّب در راه حرم به منا (در طريق مسجدالحرام) واقع است، ميان پل حُجون تا جايى كه اكنون شهردارى مكه واقع شده; يعنى امانة العاصمة المقدسه. به عبارتى از ميدان معابده تا پل حجون.

رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در بازگشت از منا به همراه مسلمانان در اين منطقه توقف كرده است. در باره حدود اين منطقه اقوال مختلفى وجود دارد،(1) با اين حال تعريف فوق نسبتاً دقيق است.

دليل انتخاب محصّب براى نزول رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آن بود كه زمانى در اين منطقه قريشيان قراردادى بر ضد آن حضرت امضا كردند. رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود ما، مخصوصاً پس از ورود به مكه، در آنجا كه خيف بنى كنانه است، فرود خواهيم آمد; «اِذا قَدمنا مَكّة اِنْ شاءَ اللهُ تَعالى نَزَلْنا بِالْخَيف الَّذي تَحالفُوا عَلَينا فِيه».(2)

در اين محل مسجدالاجابه قرار دارد كه در جاى ديگر به آن پرداخته ايم. مسجد ديگرى هم وجود دارد كه هيچ اشاره اى به نماز خواندن رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در آنجا نشده و اكنون كتيبه اى بر در آن است كه بازسازى آن را در عهد ملك عبدالعزيز در سال 1362 نشان مى دهد. اين مسجد روبروى ريع ذاخر در اين سوى خيابان و در كنار قصر السقاف قرار دارد. گويا اين همان مسجدى است كه در آن بر ابوجعفر منصور خليفه عباسى بعد از مردنش در مكه نماز خوانده شده است.(3) منصور در قبرستان مَعْلاة يا حجون دفن شده و قبر او هنوز هم مشخص است.

در انتهاى حىّ جُمَّيْزه (محله پشت قبرستان معلاة; همان محلّه اى كه اكنون مدخل ورودى قبرستان در ابتداى آن باز مى شود) محله جعفريه قرار دارد كه گويا به نام

ــــــــــ

1 . فاكهى، اخبار مكه، ج 4، صص 72 و 73

2 . ازرقى، اخبار مكه، ج 2، ص 162

3 . فاكهى، اخبار مكه، ج 4، ص 75

ابوجعفر منصور است. يكى از زائران پر سابقه اظهار مى كرد: سى سال پيش، در اين
محل خانه اى بود به نام خانه امام جعفر صادق(عليه السلام) كه همراه برخى از مطوفى ها به آنجا رفته است. روزى همراه ايشان به آنجا رفتيم امّا يافتن و شناسايى آن محل برايش ممكن نبود. در باره حدود مَعْلاة و مسفله، فاكهى و ازرقى توضيحاتى را آورده اند. در حدود معلاة از دار جعفر ابن محمد، بدون هيچگونه توضيحى ياد شده است.(1) محتمل است كه اين خانه، خانه جعفر بن محمد بن سليمان امير مكه باشد نه خانه امام صادق(عليه السلام) و يا حتى منسوب به ابوجعفر منصور.

جايى كه اكنون امانة العاصمه است تا حدود ابتداى ريع ذاخر، حائط يا باغ خرمان است كه بخشى از آن قبرستان بوده و به اعتقاد فاكهى عبدالله بن عمر در آنجا دفن شده است.(2) بنابر اين، اين عقيده كه وى در مقبره شهداى فخ يا قبرستان ابوطالب مدفون است، درست به نظر نمى رسد. اين در حالى است كه اخيرا تابلوى مقبره عبدالله بن عمر دركنار مقبره شهداى فخ نصب شده است.

     

ابولهب عموى پيامبر(صلى الله عليه وآله) و در عين حال يكى از تندخوترين دشمنان آن حضرت بود كه وجود ايشان را در طايفه بنى هاشم اسباب ضعف اين طايفه و عاملى براى دشمنى طوايف ديگر با بنى هاشم مى دانست. به همين دليل مى كوشيد تا با مبارزه با رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آن حضرت را از فعاليت باز دارد. همين دشمنى ها بود كه خداوند، از ميان دشمنان آن حضرت، تنها نام ابولهب را در قرآن ياد كرد و در سوره اى كه نازل شد وى و همسرش را سخت توبيخ نمود. زمانى كه سپاه قريش براى نبرد بدر از مكه خارج شده بود، وى در اين شهر درگذشت و جنازه اش را در گودالى دفن كردند. نكته در اين است

ـــــــــ

1 . فاكهى، اخبار مكه، ج4، ص 130 ; ازرقى، اخبار مكه، ج 2، صص 93، 266

2 . فاكهى، اخبار مكه، ج 3، صص 89 و 90

مكه مكرمه

مكه مكرمه

حج امانتى الهى و چهارمين ركن اسلام است، سه ركن پيش از آن عبارتند از «نماز»، «زكات»، و «روزه». در اهميت حج همين بس كه در روايت آمده است: «اگر مسلمانى مستطيع شود و به مكه نرود و بميرد، شايسته نام مسلمانى نيست و يهودى يا نصرانى از دنيا خواهد رفت.»

 شبه جزيره عربستان

عربستان سعودى دو ميليون و دويست و چهل هزار كيلومتر مربع مساحت دارد و جمعيت آن حدود 13 ميليون نفر است. اين كشور در جنوب غربى آسيا واقع شده و از شمال به كشور اردن هاشمى، عراق و كويت و از شرق به‏

خليج فارس و شيخ نشين‏هاى جنوبى آن و درياى عمان، و از جنوب به جمهورى يمن و از مغرب به درياى سرخ محدود است. پادشاهى در عربستان موروثى است و شخص پادشاه بر وزيران رياست دارد. پايتخت عربستان رياض است و مراكز دينى اين كشور دو شهر مكه و مدينه‏اند. ساكنان عربستان مسلمانند اما در فروع، پيرو مذهب احمد بن محمد بن حنبل (م - 242) و در اصول اعتقاد، پيرو مكتب ابوالحسن اشعرى (م - 330) مى‏باشند. گروهى از آنان پيروان محمد بن عبدالوهاب‏اند. وى در شهر «عُيَيْنه» از بلاد نجد متولد شد. فقه حنبلى را از پدر خويش آموخت و سرانجام بر اثر خواندن كتاب‏هاى ابن تيميه (661 - 728) و شاگرد او ابن قيم (691 - 751) روش آنان را پذيرفت. اين دو در اصطلاح، معروف به ظاهرى هستند؛ يعنى بر ظاهر معناى قرآن و احاديث اعتماد مى‏كنند. محمد بن سعود سر سلسله خاندان سعودى، كه در دهكده درعيه (نزديك رياض فعلى) اقامه داشت، به وى گرويد و پس از او نيز پادشاهان ديگر از وى پيروى كردند. محمد بن عبدالوهاب و گرويدگان به وى، ساختن قبر و هر گونه نما روى قبرها را بدعت و كفر مى‏دانند و بدين‏

جهت آثار قبرهايى را كه در «بقيع»، «اُحُد»، «مكه» و ديگر جاها بود ويران كرده، قبرها را با زمين هموار ساختند. در عربستان سعودى پيروان ديگر مذاهب اسلامى نيز وجود دارند؛ و از جمله در مدينه، مكه و قطيف، اقليت شيعه زندگى مى‏كنند.

 مكه

‏ مكه ‏ام القرى و مركز ظهور دين اسلام است و گذشته از شرافت و قداستى كه از آغاز خلقت و به خصوص از زمان حضرت ابراهيمعليه السلام داشت، نخستين آيه‏هاى قرآن كريم نيز در آنجا بر رسول خداصلى الله عليه وآله فرود آمد. و نيز آنجا زادگاه آن حضرت و امير مؤمنانعليه السلام و فاطمه زهراعليها السلام است. مكه در ارتفاع 330 متر از سطح دريا قرار دارد و رشته كوه‏هاى متعددى آن را فرا گرفته است. فاصله مكه تا بندر جده حدود هشتاد كيلومتر و درجه حرارت آن در زمستان و تابستان ميان 18 تا 47 درجه بالاى صفر متغير است. هر چند اين شهر از هزاران سال پيش به قداست معروف بوده اما سراسر اين تاريخ جز آغاز و آخر آن به درستى روشن نيست. به فرموده قرآن كريم، نخستين كس ابراهيم بود كه خانواده خود را در اين سرزمين بى آب و

علف جاى داد تا اين كه در دوره‏هاى پس از آن، گروهى به نام «عماليق» بر آن مسلط شدند. در سده چهارم ميلادى بر اثر به هم خوردن اوضاع اجتماعى و اقتصادى جنوب عربستان، دسته‏هايى از مردم جنوب به ديگر نقاط شبه جزيره مهاجرت كردند. تيره‏اى كه به نام «جُرْهم» معروف بودند در مكه ساكن شدند و كار اداره شهر را به عهده گرفتند. پس از آنان تيره «خزاعه» بر آنجا سلطه يافتند و در آغاز سده ششم ميلادى قصى فرزند كلاب، جدّ اعلاى رسول خداصلى الله عليه وآله قريش را، كه در بيابان‏ها و دره‏هاى بيرون مكه مى‏زيستند، به شهر آورد و رياست مكه را در دست گرفت و «دار الندوه» را تأسيس كرد. دار الندوه نخستين و تنها مجلس مشاوره در سراسر عربستان بود. اين مجلس سپس منزلگاه خلفا و امرا گرديد، سپس اندك اندك بناى آن رو به ويرانى نهاد و سرانجام جزو مسجد گرديد و امروزه هيچ نشانى از آن نمانده است.

مسجد الحرام‏

 نام مسجدى است كه گرداگرد كعبه قرار دارد و قديمى‏ترين و معروفترين مسجد در تاريخ اسلام به شمار مى‏رود. تاريخ نشان مى‏دهد كه تا پس از رحلت رسول‏

گرامىصلى الله عليه وآله مردم خانه‏هاى خود را نزديك به خانه كعبه مى‏ساختند، سپس در دوران خلفا از آن جلوگيرى كرده و به تدريج بر مساحت مسجد افزودند؛ به شكلى كه هم اكنون حدود يكصد و هشتاد هزار متر مربع مساحت دارد. شصت و دو در بزرگ و كوچك براى آن ساخته‏اند؛ سه در اصلى و بزرگ آن به نام‏هاى «باب العمره»، «باب السلام» و «باب ملك عبد العزيز» معروف است و بر هر يك دو مناره به ارتفاع 92 متر با قاعده‏اى به ابعاد 7 * 7 متر قرار دارد و بر تارك هر مناره، هلالى به ارتفاع 6/5 متر از برنز طلاكارى است. هفتمين مناره مسجد بر در «باب الصفا» است. دو مناره بزرگ نيز كه هر يك به ارتفاع 89 متر است در ضلع غربى مسجد، در توسعه اخير بنا گرديده است كه بدين ترتيب تعداد آنها به نُه عدد رسيده است. مسجد با وسعت فعلى گنجايش حدود 820 هزار نمازگزار را دارد.

 خانه كعبه‏

 كعبه ساختمان چهار گوشه مسقفى است در داخل مسجد الحرام كه نماى ظاهرى آن را سنگ‏هاى مايل به رنگ خاكسترى تشكيل مى‏دهد و در تمام مدت سال، با

پرده‏اى سياه كه حاشيه فوقانى آن با نخ‏هاى طلايى قلاب دوزى شده، پوشيده است. بلندى خانه كعبه تقريباً 15 متر است. طول ضلع درِ كعبه، يعنى از ركن اسود تا ركن عراقى 68/11 متر طول ركن عراقى تا شامى؛ طرفى كه حجر اسماعيل در آن قرار دارد 9 متر و 90 سانتى متر طول ركن شامى تا ركن يمانى 04/12 متر و طول ركن يمانى تا ركن اسود 18/10 متر است. درِ خانه بر ضلع شرقى قرار دارد و بلندى آن از زمين دو متر است. و در تمام سال، جز هنگامى كه بخواهند داخل خانه را شستشو كنند، و يا ميهمانى بلند پايه از كشورهاى اسلامى داشته باشند بسته است.

 اركان كعبه

‏ هر يك از چهار ضلع خانه يا چهار ركن آن، به نامى موسوم است، ركن شمالى را «عراقى»، ركن غربى را «شامى»، ركن جنوبى را «يمانى» و ركن شرقى را «اسود» گويند. خانه كعبه مربع شكل و مسقف و داخل آن داراى سه ستون است. در بازسازى سال 1375 ه ش. ديوارهاى داخلى آن را تعمير و سنگ‏هاى جديد بر آن نصب كرده‏اند.

حجر الاسود

حجر الاسود كه در ركن شرقى است و به ارتفاع تقريبى يك و نيم متر از زمين قرار گرفته، سنگى است سياه مايل به سرخى و بيضى شكل به قطر سى سانتيمتر كه در آن نقطه‏هاى قرمز ديده مى‏شود و در پوششى از نقره قرار گرفته است.

ناودان

‏ ناودان بر بام خانه، ميان ركن عراقى تا شامى و بر فراز حجر اسماعيل واقع است. گويند آن را نخست حجاج بن يوسف نهاد تا باران بر بام خانه جمع نشود. در روايت آمده است كه دعا در زير ناودان كعبه مستجاب است.

حجر اسماعيل‏

 حجر اسماعيل ميان ركن شامى و عراقى و با ديواره‏اى به صورت نيم دايره، به ارتفاع 30/1 و عرض 50 سانتيمتر قرار دارد. گويند هاجر و اسماعيل و حدود 70 پيامبر در آنجا مدفون اند.

مُلْتَزَم

‏ آن قسمت از ديوار خانه، كه ميان حجر الأسود و درِ خانه كعبه واقع است را ملتزم نامند؛ زيرا حاجيان خود را موظف و ملزم مى‏دانند كه در آنجا دعا كنند.

مستجار

 مستجار در كنار ركن يمانى و در قسمت مقابل درِ كعبه واقع شده و آن زمان كه كعبه دو در داشته، درِ ديگر آن در اين محل بوده و سپس مسدود گرديده است و گويند همان جايى است كه براى فاطمه بنت اسد هنگام ولادت مولود كعبه، علىعليه السلام شكافته شد.

شاذروان

‏ برآمدگى كوتاهى را كه در اطراف ديوار كعبه - جز سمت حجر اسماعيل - وجود دارد «شاذروان» نامند.

مقام ابراهيم

‏ در فاصله حدود 13 مترى ديوار كعبه و در سمت حجر الاسود، بنايى با قبه‏اى كوچك و طلايى رنگ وجود دارد. درون آن سنگى است كه جاى پايى در آن ديده مى‏شود و آن‏منسوب به‏جاى پاى‏ابراهيمعليه السلام است. در گذشته، بر روى اين محل قبه‏اى بزرگ از آجر و سنگ و چوب بنا شده بود

كه اطراف آن را با آيات قرآن مزين كرده بودند و چون از فضاى مطاف مى‏كاست در سال 1385 ه . ق. به دستور دولت سعودى تخريب و به جاى آن ضريحى كوچك به شكل كنونى ساخته شد.

 پرده كعبه

‏ بر روى كعبه پوششى است سياه رنگ كه آن را «كسوه» و يا «پرده كعبه» مى‏نامند. نخستين كسى كه خانه كعبه را پرده پوشانيد به قولى «تُبع حميرى» پادشاه يمن بود. اميرمؤمنان على بن ابى طالبعليه السلام نيز همه ساله از عراق براى كعبه پرده‏اى مى‏فرستاد. چون مهدى عباسى به خلافت رسيد خادمان كعبه از انبوهى پرده‏ها بر روى كعبه شكايت كردند و گفتند بيم آن مى‏رود كه خانه صدمه ببيند. مهدى دستور داد پرده‏ها را بردارند و تنها يك پرده بر آن بگذارند و سالى يك بار آن را عوض كنند اين سنت تا به امروز ادامه دارد. و بر آن آيه‏هايى از قرآن كريم قلاب دوزى شده است.

زمزم

هنگامى كه ابراهيم همسرش هاجر و اسماعيل را به مكه‏ آورد و كنار كعبه سكونت داد، اسماعيل به شدت تشنه شد و مادر به دنبال آب ميان صفا و مروه دويد و سرانجام جبرئيل بال و يا پاشنه پاى خود را بر زمين كوفت و زمزم جوشيد، پس از مدتى آثار چاه از ميان رفت تا آن كه عبدالمطلب بار ديگر آن را حفر نمود و از آن زمان تا كنون حاجيان از اين آب بهره‏مند مى‏شوند. در توسعه اخير سالن‏هاى جداگانه‏اى براى زنان و مردان، در طبقه زيرزمين مطاف، در كنار چاه ساخته شده و زائران از شيرهاى آبى كه در آنجا نصب شده و نيز از ظرف‏هاى ويژه‏اى كه در نقاط مختلف مسجد الحرام از آب زمزم پر مى‏شود استفاده مى‏كنند.

صفا و مروه‏

صفا و مروه نام دو كوهى است كه در مسعى قرار دارد و در موسم حج، حاجيان هفت بار فاصله ميان آن دو را طى مى‏كنند. با افزايشى كه در مساحت مسجد الحرام صورت گرفته، مسعى و مسجد الحرام به هم متصل شده است. طول آن 5/394 و عرض آن 20 متر است و ارتفاع طبقه اول 12 و طبقه دوم 9 متر مى‏باشد. هم اكنون قسمتى از كوه صفا باقى مانده ولى بخش عمده‏اى از كوه مروه در سال‏

1374 شمسى با هدف گسترش محل، برداشته شده و تنها بخشى از كوه در محل دور زدن زير پاى سعى كنندگان باقى مانده است. مسعى مجموعاً 18 در دارد.

حِرا

 در شمال مكه كوهى است بلند، مشرف بر منا به نام كوه نور كه در دامنه جنوبى‏اش به فاصله 160 مترى از قله آن، غارى است به نام «حرا» و يكى از مكان‏هاى مقدس شهر مكه است. حضرت محمدصلى الله عليه وآله پيش از بعثت، در آنجا با خدا خلوت مى‏كرد و نخستين آيه‏هاى قرآن در آنجا بر پيامبر نازل شد.

زادگاه رسول خداصلى الله عليه وآله

رسول خداصلى الله عليه وآله در خانه‏اى، در شعب ابى طالب چشم به جهان گشود. چون آن حضرت از مكه به مدينه هجرت كرد، عقيل آن خانه را گرفت و سپس به محمد بن يوسف ثقفى فروخت، سپس خيزران مادر هارون، آن را مسجد كرد تا مردم در آن نماز بگزارند. در سال 1009 ه . ق. سلطان محمد پسر سلطان مراد آن را از نو عمارت كرد و براى آن قبه و مناره ساخت و مؤذن و

خادم و امام جماعت گمارد. آن جا اكنون كتابخانه عمومى شهر مكه است.

دار ارقم

‏ اين همان منزلى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله و مسلمانان نخستين، در آغاز اسلام، پنهانى در آنجا جمع مى‏شدند و خدا را عبادت مى‏كردند. دار ارقم نزديك صفا و خارج مسجد الحرام بوده است. سپس در آن جا كتابخانه‏اى ساختند كه در سال 1395 ه . ق. ويران شد. و در توسعه‏اى كه در زمان سعود بن عبدالعزيز صورت گرفت، داخل مسجد گرديد.

 غار ثور

 كوه ثور در سه كيلومترى جنوب شهر مكه و در جنوب منطقه‏اى به نام «مسفله» قرار دارد كه غار ثور بر روى آن واقع است. اين غار به ثور بن عبد مناف منسوب بوده و پيامبرصلى الله عليه وآله هنگام هجرت به طرف مدينه، سه شبانه روز در آن پنهان شدند و خداوند با بستن تار عنكبوت بر دهانه غار، آن حضرت را از شر مشركان نگاه داشت و پس از رفع خطر به مدينه هجرت كرد.

شعب ابى طالب‏

شعب ابى طالب، يا شعب على، جايى است كه مشركان مكه پيامبرصلى الله عليه وآله و بنى هاشم را حدود سه سال در آنجا محصور كردند و مردم را از ديدار و معامله با آنان منع نمودند. اين دره به سوى كوه ابوقبيس سرازير است و همان جايى است كه كتابخانه مكه - هم اكنون - در آن جاست و در كنار مسجد الحرام واقع است.

عرفات‏

 صحرايى است، در شرق مكه اندكى متمايل به جنوب در فاصله بيست و يك كيلومترى، بر سر راه طائف. گفته‏ اند در آنجا آدم و حوا با هم آشنا شدند. در جهت شمالى اين دشت كوهى است كه آن را جبل الرحمه يا جبل عرفات نامند. صحراى عرفات در اين سال‏ها درختكارى شده و هر حاجى بايد از ظهر روز نهم ذوالحجه تا غروب شرعى آن روز، در اين صحرا به قصد قربت وقوف نمايد.

مشعر الحرام‏

مشعر يا مزدلفه جايى است كه حاجيان پس از عرفات‏ بدان جا مى‏روند و تا سر زدن آفتاب در آن مى‏مانند. مشعر ميان دو تنگناى عرفه از يك سو و محسِّر از سوى ديگر واقع شده است.

منا

 دره‏اى است به عرض تقريباً پانصد متر و طول حدود سه كيلومتر و نيم كه حاجيان بايد از طلوع خورشيد روز دهم تا ظهر روز دوازدهم - جز ساعاتى كه اجازه داده شده - آنجا را ترك نكنند و در آن مكان بمانند. آن جا را «مُنى»، «مَنى‏» و «مِنى‏» هر سه خوانده‏اند و براى هر يك وجه تسميه‏اى نيز ذكر كرده‏ اند.

 جمرات‏

 جمع جمره، به معناى توده‏اى از سنگ است. جمره‏هاى سه گانه، در منا و نزديك به مكه است. نوشته‏اند در اينجا بود كه آدم شيطان را كه در پى وى مى‏رفت با افكندن سنگ ريزه از خود راند. و حاجيان با تأسى به آن حضرت و به عنوان يك واجب دينى، روزهاى 10 تا 12 به طرف ستون‏هاى سنگى هر يك از جمره‏ها سنگ پرتاب مى‏كنند.

مساجد مكه

مسجد تنعيم

‏ اين مسجد نزديك‏ترين مسجد به حدود حرم، و در راه مدينه واقع است كه غالباً براى عمره مفرده از اين مسجد محرم مى‏شوند.

مسجد جن

‏ اين مسجد در پايين كوه حجون، به سمت حرم، حدود 50 متر پس از پل حجون و نزديك قبرستان ابوطالب واقع است. سبب ناميده شدن آن به جن، آن است كه سوره مبارك جن در اين مكان بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد. نام ديگر آن مسجد الحرس است.

 مسجد خَيف

‏ مسجد خيف بزرگ‏ترين مسجد منا است و در سمت جنوبى و بر جانب چپ كسى است كه از سوى عرفات به منا مى‏آيد. گويند رسول خداصلى الله عليه وآله در حجة الوداع خيمه خود را در اين مكان زد و در جايى كه محراب مسجد است، پنج نماز، از نماز ظهر تا نماز صبح خواند.

معتمد عباسى به سال 256، محمد بن على اصفهانى به سال 559، ابن مرجانى به سال 720، قايتباى به سال 874، سلطان محمد قزلويه به سال 1072 و سليمان آغا از جانب سلطان محمد به سال 1092 هر يك تعميراتى در آن انجام داده‏اند. و در سال‏هاى اخير بناى قديمى ويران و مسجد زيبا، با گنجايشى وسيع در آن مكان، ساخته شده است. اين مسجد تنها در ايام منا باز است و متأسفانه اجتماع افراد بى سرپناه در آنجا مانع از حضور زائران - جز در اوقات نماز - مى‏شود و به سختى مى‏توان در آنجا نماز گزارد.

قبرستان ابوطالب‏

 محوطه وسيعى است كه در كنار پل حجون قرار دارد و اكنون گورستان مردم مكه است. در گذشته به نام «شِعب ابى دُب» معروف بوده و عبدمناف، عبدالمطلب، ابوطالب، خديجه كبرىعليها السلام و تعداد زيادى از صحابه، تابعين و علما در آنجا مدفون اند. برخى به غلط گمان كرده‏اند شعب ابى طالب اين‏جاست. نام اين قبرستان، مَعلاة است ولى در ميان ايرانيان به قبرستان ابوطالب شهرت دارد.

بقیع

بقیع

 بقيع غَرقَد، گورستان مدينه منوره است كه در زمان رسول خدصلى الله عليه وآله بسيارى از صحابه و پس از رحلت ايشان چهار تن از امامان معصومعليهم السلام و نيز تعدادى از بزرگان تابعين و سادات اهلبيت عصمت و طهارت در آن به خاك سپرده شده‏اند. از آن زمان تا كنون هزاران نفر از دانشمندان، زاهدان و صالحان، كه در مدينه از دنيا رفته‏اند، نيز در همين گورستان دفن شده‏اند. پيامبرصلى الله عليه وآله براى آرميدگان در اين قبرستان احترام خاص قائل بود. يكى از موالى پيامبر خدصلى الله عليه وآله گويد: نيمه شبى پيامبرصلى الله عليه وآله مرا از خواب بيدار كرد و فرمود: من فرمان يافته‏ام تا براى دفن شدگان در بقيع طلب آمرزش كنم، همراه من بيا. و من همراه آن حضرت حركت كردم، وقتى در ميان قبور بقيع قرار گرفت، مدتى طولانى براى مدفونين آن از

نماى بيرونى در بقيع‏ خداوند طلب مغفرت و آمرزش كرد؛ «فَاسْتَغْفَرَ لاَِهْلِهِ طَويلاً». پيامبرصلى الله عليه وآله هرگاه از كنار قبرستان بقيع مى‏گذشت، مى‏فرمود: «السَّلامُ عَلَيْكُمْ مِنْ دِيَارِ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ وَ إِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِكُمْ لاحِقُونَ». آن حضرت بسيارى اوقات در لحظات پايانى شب، كنار قبرستان بقيع مى‏آمد و به دفن شدگان آن درود مى‏فرستاد و برايشان طلب مغفرت مى‏كرد.

و نيز برخى شب‏ها تنها به بقيع آمده و در آن جا به راز و نياز با خدا مى‏پرداختند. امّ قيس گويد: كنار رسول خدصلى الله عليه وآله در بقيع ايستاده بودم، آن حضرت فرمود: «امّ قيس! از اين قبرها هفتاد هزار نفر برانگيخته شده و بدون حساب وارد بهشت مى‏شوند. چهره‏هاى آنان همچون قرص ماه مى‏درخشد.» علت آن كه بقيع را «بقيع الغرقد» ناميده‏اند آن است كه نوعى درخت خاردار در اين گورستان مى‏روييده كه نامش غرقد بوده و از اين رو به بقيع غرقد معروف شده است. اكنون آن درختان از بين رفته‏اند، ليكن نامشان مانده است. برخى نيز گفته‏اند: بقيع غرقد به زمينى گفته مى‏شود كه نوعى درخت بلند توت آن را پوشانده باشد. اين گورستان كه در قسمت شرقى مسجد النبى واقع است، در دوره جاهلى اهميت چندانى نداشته، ليكن پس از هجرت رسول خدصلى الله عليه وآله به مدينه و دفن بسيارى از چهره‏هاى سرشناس مسلمان در آن، از اهميت و قداست ويژه‏اى برخوردار گرديده است. بقيع تا يك صد سال پيش ديوار و حصارى نداشت، اما هم اكنون با ديوارى بلند محصور گشته و از گذشته تا كنون‏ قسمتى از فضاى داخلى قبرستان‏ مسلمانان از هر فرقه و مذهب، پس از زيارت رسول خدصلى الله عليه وآله به اين مكان مى‏آيند و اهل بيت پيامبرعليهم السلام و ديگر آرميدگان در اين گورستان را زيارت مى‏كنند. قبور ائمه معصومعليهم السلام و تعداد ديگرى از دفن شدگان در بقيع، پيشتر داراى قبه و سرپناه بود، ليكن اكنون همه آنها تخريب گرديده و اين قبرستان به صورت فضاى باز و ساده‏اى درآمده و تنها برخى از قبور با ديواره‏هاى كوتاه مشخص، باقى مانده است.

دفن شدگان در بقيع‏

روبروى درِ كنونى، كمى در سمت راست، قبور مطهر چهار امام معصومعليهم السلام قرار دارد:

 1 - امام حسن بن على عليهما السلام‏ امام

 مجتبىعليه السلام در نيمه رمضان سال سوم هجرت در مدينه زاده شد و از همان دوران كودكى مورد علاقه شديد رسول خدصلى الله عليه وآله قرار گرفت، پس از رحلت آن حضرت، در كنار پدر بزرگوارش امير مؤمنانعليه السلام، در جنگ‏هاى جمل، صفين و نهروان شركت جست و پس از شهادت پدر، به امامت‏منصوب‏وحدود شش ماه خلافت كرد. سپس معاويه جنگى را بر آن حضرت تحميل نمود و مردم ايشان را تنها گذاشتندتااين‏كه سرانجام به تحريك معاويه پسر ابو سفيان، درسال‏50ه .ق.توسطهمسرش‏جَعده‏دختراشْعَث بن قيس، مسموم و به شهادت رسيد و در بقيع به خاك سپرده شد.

 2 - امام زين العابدين على بن الحسين عليهما السلام

‏ امام سجادعليه السلام در سال 38 ه . ق. به دنيا آمد و در دوران امامت حسن بن علىعليهما السلام و پدر بزرگوارش حسين بن علىعليهما السلام رشد يافت. در كربلا همراه پدر بود اما به دليل‏

بيمارى نتوانست سلاح به دست گيرد. آن حضرت را با ديگر اسيران به شام بردند و از آن پس نزديك سى و چهار سال امامت داشت و سرانجام در سال 94 ه . ق. به تحريك وليد بن عبدالملك مسموم و به شهادت رسيد و در كنار امام مجتبىعليه السلام در بقيع آرميد. زهد و عبادت و كرم و بزرگوارى آن حضرت زبان زد خاص و عام و دوست و دشمن بود.

3 - امام محمد بن على بن الحسين عليهم السلام‏

امام باقرعليه السلام در سال 58ه . ق. به دنيا آمد و تا سال 94ه . ق. در كنار پدر بزرگوارش در مدينه زندگى كرد. پس از شهادت پدر رهبرى را در دست گرفت و شاگردان فراوانى را تربيت كرد. در نشر معارف اسلامى و اهل بيت پيامبرعليهم السلام گام‏هاى بلندى برداشت. آن حضرت را «باقر العلوم» يعنى شكافنده دانش‏ها لقب دادند. امام باقرعليه السلام در سال 114 و يا 117ه . ق. به تحريك هشام بن عبدالملك به شهادت رسيد و در كنار پدر بزرگوارش در بقيع به خاك سپرده شد. 4

 - امام جعفر بن محمد الصادق عليهما السلام

‏ آن حضرت در سال 80 يا 83ه . ق. به دنيا آمد و پس از شهادت پدر، رهبرى پيروان اهل بيتعليهم السلام را بر عهده گرفت و در دوران حيات پر بار خود، هزاران شاگرد را در رشته‏ها و علوم مختلف تربيت كرد. منصور دومين خليفه عباسى بر آن حضرت به شدّت سخت گرفت و سرانجام در 25شوال‏148ه . ق. به تحريك وى، آن حضرت مسموم گرديد و به شهادت رسيد و در بقيع كنار جد و پدرش دفن شد. در كنار قبور چهار امام از اهل بيت رسول خدصلى الله عليه وآله دو قبر ديگر وجود داد كه يكى از آنها قبر

عباس بن عبدالمطلب

عموى پيامبرصلى الله عليه وآله و ديگرى قبر فاطمه بنت اسد مادر اميرمؤمنان علىعليه السلام است. عباس بن عبدالمطلب‏ وى از شخصيت‏هاى بزرگ قريش و 2 يا 3 سال از رسول‏خدصلى الله عليه وآله بزرگتربود. در مكه از اظهار ايمان خوددارى مى‏كرد، در سال دوم با اكراه به همراه قريش در جنگ بدر شركت جست سپس به اسارت مسلمانان درآمد و با فديه آزاد شد و سرانجام در زمره بهترين ياران پيامبرصلى الله عليه وآله به شمار آمد. پس از رحلت رسول خدصلى الله عليه وآله به امير مؤمنان على بن ابى طالبعليه السلام وفادار ماند و در سال 32 ه . ق. در زمان عثمان در مدينه درگذشت و در قبرستان بقيع دفن گرديد.

قبور ائمه بقيععليهم السلام: 1 - امام حسن مجتبىعليه السلام، 2 - امام سجّادعليه السلام، 3 - امام محمّد باقرعليه السلام، 4 - امام جعفرصادقعليه السلام‏ و نيز عباس بن عبدالمطّلب‏

فاطمه بنت اسد

او همسر ابوطالب، مادر على بن ابى طالبعليه السلام و از نخستين بيعت كنندگان با رسول خدصلى الله عليه وآله بود و به عنوان همسر ابوطالب در سرپرستى پيامبر سهم به سزايى داشت. وى از آن چنان قداستى برخوردار گرديد كه به درون كعبه راه يافت و فرزندش على بن ابى طالب عليه السلام را در آن جا به دنيا آورد.

مزار فاطمه بنت اسد، مادر امير مؤمنان علىعليه السلام‏ در رحلت او رسول خدصلى الله عليه وآله به شدت متأثر شد و بر جنازه‏اش نماز گزارد و در حالى كه بر وى مى‏گريست او را در قبر نهاد.

 قبور فرزندان رسول خدصلى الله عليه وآله

در قبرستان بقيع سه تن از دختران رسول خدصلى الله عليه وآله به نام‏هاى زينب، ام كلثوم و رقيّه و نيز ابراهيم پسر آن حضرت دفن شده‏اند. زينب‏ بزرگترين دختر پيامبرصلى الله عليه وآله زينب بود كه از خديجه متولد شد. او با ابوالعاص بن ربيع ازدواج كرد و در سال هشتم هجرى قمرى بدرود حيات گفت. ام كلثوم‏ همسر عُتيبه بن ابى‏لهب بود. او در سال سوم هجرت به عقد عثمان‏ درآمد ودرسال 9 ه . ق. وفات يافت و در حالى كه پيامبرصلى الله عليه وآله بر او مى‏گريست در بقيع به خاك سپرده شد.

رقيه‏ درمكه‏ به‏ عقد عتبة بن ابى لهب و پس از وى به عقد عثمان درآمد. او به حبشه هجرت كرد و از حبشه به مدينه آمد و سرانجام در سال دوم هجرت بر اثر بيمارى وفات يافت. برخى وفات او را سال چهارم هجرت ذكر كرده‏اند. پيامبرصلى الله عليه وآله دستور داد او را در بقيع به خاك سپردند.

ابراهيم عليه السلام‏ ابراهيم فرزند رسول خدصلى الله عليه وآله در سال 8 ه . ق. در مدينه‏

از مادرش ماريه قبطيّه متولد شد. پيامبرصلى الله عليه وآله به وى علاقه شديد داشت و عاطفه نشان مى‏داد، اما او سرانجام در سال دهم هجرت، پس از يك سال و ده ماه از دنيا رفت و به دستور رسول خدا، در كنار قبر عثمان بن مظعون در بقيع به خاك سپرده شد. محلّ ولادت او «مَشربه امّ ابراهيم» لقب گرفت كه هم اكنون از آثار اسلامى مدينه به شمار مى‏آيد.

آرامگاه ابراهيم فرزند پيامبرصلى الله عليه وآله‏

همسران پيامبر مدفون در بقيع

‏ 1 - ام سلمه: وى از زمره نخستين گروندگان به اسلام بود و در سال 6ه . ق. بدرود حيات گفت و در بقيع به خاك سپرده شد.

2 - زينب بنت جحش (دختر عمه پيامبر)

وى ابتدا به عقد زيد بن حارثه درآمد و پس از آن كه زيد در سال پنجم هجرت طلاقش داد، با رسول خدصلى الله عليه وآله ازدواج كرد و سرانجام در سال 20 ه . ق. در سن پنجاه سالگى درگذشت و در بقيع به خاك سپرده شد.

 3 - ماريه قبطيه: مادر ابراهيم، پسر رسول خدصلى الله عليه وآله است. وى در سال 16 ه . ق. در مدينه درگذشت و در بقيع دفن گرديد.

 4 - زينب بنت خُزَيمه: وى همسر يكى از صحابه رسول خدا (عبداللَّه بن جحش) بود كه پس از شهادت او، به عقد پيامبرصلى الله عليه وآله درآمد و پس از دو يا سه ماه در حالى كه بيش از سى سال نداشت، در سال چهارم هجرت بدرود حيات گفت و در بقيع آرميد

. 5 - عايشه دختر ابوبكر: وى در سال چهارم بعثت به دنيا آمد و سه سال پس از مرگ خديجه با رسول خدصلى الله عليه وآله ازدواج كرد و در سال 57 يا 58 ه . ق. درگذشت و در بقيع دفن شد.

- حفصه دختر عمر بن خطاب: وى 5 سال قبل از بعثت زاده شد. ابتدا با خُنيس بن حُذافه ازدواج كرد و پس از درگذشت او به عقد پيامبر در آمد و بنا به گفته واقدى، در سال 45 ه . ق. در مدينه از دنيا رفت و در بقيع دفن شد.

7 - ام حبيبه دختر ابوسفيان: وقتى عبداللَّه بن جحش، شوهر ام حبيبه در حبشه نصرانى شد، و از دنيا رفت، وى به عقد رسول خدصلى الله عليه وآله درآمد و در سال 42 يا 44 ه . ق. در مدينه درگذشت و در بقيع به خاك سپرده شد. 8

 - جُويريه بنت حارث: وى‏در سال‏پنجم ياششم هجرت‏پس‏ازغزوه‏بنى المصطلق به ازدواج رسول خدصلى الله عليه وآله درآمد و در سال 50 يا 56 ه . ق. در مدينه وفات يافت و در بقيع به خاك سپرده شد.

 9 - صفيه: او ابتدا همسر «سَلاّم بن مِشْكم» و سپس همسر كنانة بن ابى الحُقيق بود كه كنانه در جنگ خيبر كشته شد و صفيه اسير گرديد و رسول خدصلى الله عليه وآله وى را آزاد كرد و به همسرى گرفت. وى در سال 50 ه . ق. در مدينه وفات يافت و در بقيع به خاك سپرده شد.

 10- سوده دختر زمعة بن قيس: وى همسر پسر عمويش «سكران بن عمرو» بود كه پس از وفات او، به عقد رسول خدصلى الله عليه وآله درآمد. در سال 50 يا 54 ه . ق. در مدينه وفات يافت و در بقيع دفن شد.

11- ريحانه بنت زيد: وى در سال ششم هجرت به عقد رسول خدصلى الله عليه وآله درآمد وپس از حجةالوداع درگذشت ودربقيع‏به خاك سپرده شد.

قبور همسران پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله‏

قبر عمه‏ هاى پيامبرصلى الله عليه وآله‏

صفيه، دختر عبدالمطّلب‏ وى همسر عوّام بن خُوَيلد و مادر زبير بود، در نبرد احد در زمره زنانى بود كه به سوى احد آمد و بر شهادت حمزه مرثيه سرايى كرد و در جنگ خندق يك يهودى مهاجم را از پاى درآورد. وى در سال 20 ه . ق. در حالى كه 75 ساله بود بدرود حيات گفت و در بقيع به خاك سپرده شد.

امّ البنين و عمّه‏هاى پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله‏

عاتكه، دختر عبدالمطّلب: در برخى نقل‏ها آمده است كه عاتكه پس از آمدن به مدينه، در اين شهر وفات يافت و در بقيع به خاك سپرده شد. برخى نيز نوشته‏اند كه عاتكه به مدينه نيامد و در مكه رحلت كرد.

]قبور ديگر زنان با فضيلت‏

1 - ام البنين: ام البنين دختر حزام بن خالد بود كه به همسرى على ابن ابى‏طالبعليه السلام در آمد و از آن حضرت چهار پسر به نام‏هاى: عباس، جعفر، عثمان و عبداللَّه به دنيا آورد كه همگى همراه با حسين بن علىعليهما السلام در كربلا به شهادت رسيدند. ام البنين در مدينه وفات يافت و در بقيع به خاك سپرده شد. 2 - حليمه سعديه: وى مادر رضاعى پيامبرصلى الله عليه وآله بود. پس از آن كه در مدينه بدرود حيات گفت، در بقيع دفن گرديد.

مزار حليمه سعديّه‏

 ديگر مدفونين بقيع‏

 1 - عقيل بن ابى‏طالب: مادرش فاطمه بنت اسد بود. او برادر امير مؤمنان علىعليه السلام و از آن حضرت بيست سال بزرگتر بود. در راه گسترش اسلام فداكارى‏هاى بسيارى از خود نشان داد و در دوران پيرى نابينا شد. وى قبل از واقعه حَرّه در سال 20 هجرى قمرى درگذشت و در بقيع به خاك سپرده شد.

آرامگاه عقيل بن ابى‏طالب‏

2 - عبداللَّه بن جعفر: مادرش اسماء بنت عُميس بود. اسماء پس از آن كه همراه شوهرش جعفر به حبشه هجرت كرد، عبداللَّه و دو فرزند ديگرش محمد و عون را در آن جا به دنيا آورد. عبداللَّه در جنگ موته پدر را از دست داد و در طول حيات رسول خدصلى الله عليه وآله و سپس همراه با امير مؤمنان فداكارى‏هاى بسيارى در راه گسترش اسلام از خود نشان داد. حضرت علىعليه السلام زينب كبرىعليها السلام را به ازدواج او درآورد، فرزندش عون در كربلا به شهادت رسيد و دو

فرزند ديگرش نيز به دست امويان در واقعه حرّه در مدينه به شهادت رسيدند. وى در سال 80 هجرت به سن 90 سالگى در مدينه درگذشت و در كنار عقيل در بقيع دفن شد.

 3 - محمد بن على معروف به ابن حنفيّه‏ او از شخصيت‏هاى معروف صدر اسلام و فرزند بزرگوار اميرمؤمنان عليه السلام است. در جنگ‏هاى آن حضرت با قاسطين و مارقين و ناكثين شركت داشت و در سال 81 ه . ق. درگذشت و در بقيع به خاك سپرده شد.

 4 - ابوسفيان بن حارث: وى كه پسر عموى پيامبرصلى الله عليه وآله بود، در سال 20 هجرى در مدينه درگذشت و در بقيع به خاك سپرده شد. 5

 - اسماعيل بن جعفر: او فرزند امام صادق عليه السلام بود كه با اهل و عيال خود در منطقه عُرَيض به سر مى‏برد و سرانجام در دوران حيات پدر بزرگوارش در سال 143 ه . ق. زندگى را بدرود گفت و در فاصله حدود 15 مترى قبور ائمه در بقيع به خاك سپرده‏

شد. پس از احداث خيابان اباذر قبر اسماعيل به داخل بقيع منتقل گرديد.

 6 - عثمان بن مظعون: وى‏از افاضل صحابه پيامبرصلى الله عليه وآله و سيزدهمين كسى بود كه به رسول خدصلى الله عليه وآله ايمان آورد. او دوبار به حبشه هجرت كرد و در جنگ بدر شركت داشت و پس از بازگشت در بيست و دومين ماه هجرت درگذشت. عثمان بن مظعون نخستين مهاجرى بود كه در مدينه درگذشت و در بقيع دفن شد.

 7 - اسعد بن زراره: وى از بيعت كنندگان با پيامبر در عقبه و نخستين كسى بود كه به دستور رسول خدصلى الله عليه وآله نماز جمعه را در مدينه اقامه كرد. او در سال اول هجرت و در حالى كه هنوز بناى مسجد النبىصلى الله عليه وآله به پايان نرسيده بود درگذشت. رسول خدصلى الله عليه وآله بر نعش او حاضر شد و وى را غسل داد و كفن پوشانيد و در حالى كه مى‏گريست او را در بقيع به قبر نهاد. 8 - خُنيس بن حُذافه: وى از هجرت كنندگان به حبشه و از نخستين اسلام آورندگان بود و بر اثر زخمى كه در جنگ بدر برداشت،

سرانجام به‏شهادت رسيد. پيامبرصلى الله عليه وآله بر جنازه‏اش نماز گزارد و او را كنار قبر عثمان بن مظعون در بقيع به خاك سپرد.

 9 - سعد بن معاذ: سعد از قبيله اوس و از صحابه بزرگ پيامبرصلى الله عليه وآله بود و در جنگ بدر پرچم دار اوسيان بود. در جنگ خندق مجروح شد و در آستانه شهادت قرار گرفت و سرانجام همزمان با غزوه بنى‏قريظه از دنيا رفت. پيامبرصلى الله عليه وآله بر او نماز گزارد و او را در بقيع، نزديك قبر فاطمه بنت اسد به خاك سپرد.

 10 - عبداللَّه بن مسعود: او از نخستين كسانى است كه به رسول خدصلى الله عليه وآله ايمان آورد و در خواندن و آموختن قرآن به مرتبه والايى دست يافت و در جمع آورى قرآن نيز نقش داشت. وى در سال 32 ه . ق. بدرود حيات گفت و در كنار قبر عثمان بن مظعون در بقيع به خاك سپرده شد. 11

 - ابوسعيد خُدرى: وى‏از صحابه رسول‏خدصلى الله عليه وآله بودودر جنگ احد شركت داشت. داراى دو خصلت علم و شجاعت بود. پس از

رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله از راويان مناقب اهل بيت به شمار مى‏آمد. وى سرانجام در سال 64 يا 74 ه . ق. در مدينه وفات يافت و در نزديكى قبر فاطمه بنت اسد به خاك سپرده شد. 12 - مقداد بن اسود: او از صحابه جليل القدر رسول خدصلى الله عليه وآله و مورد علاقه آن حضرت بود. در سال 33 ه ق. در سن 70 سالگى در جُرُف، سه مايلى مدينه درگذشت. جنازه‏اش را به مدينه حمل كرده، در بقيع به خاك سپردند.

13 - ارقم ابن ابى ارقم: از نخستين گروندگان به اسلام بود و خانه‏اش در مكه مركز تبليغ و تعليم رسول خدصلى الله عليه وآله گرديد. در بسيارى از نبردها و حوادث صدر اسلام حضور داشت و سرانجام در سن 80 سالگى درگذشت و در بقيع به خاك سپرده شد.

14 - حكيم بن حِزام: وى پسر برادر حضرت خديجه بود كه در روز فتح مكه اسلام آورد و پس از سال 54 ه . ق. در مدينه درگذشت و در بقيع آرميد.

15 - جابر بن عبداللَّه: از صحابى مشهور بود. او در 19 غزوه شركت داشت. سرانجام پس از 94 سال، به سال 90 ه . ق. درگذشت و در بقيع جاى گرفت. 16

 - زيد بن ثابت: وى از جمع آورندگان قرآن بود كه در سال 45 يا 50 هجرى وفات يافت و در بقيع به خاك سپرده شد.

 17 - سهل بن سعد ساعدى: وى در سال 88 ه . ق. پس از يك صد سال زندگى در مدينه درگذشت.

18 - مالك بن انس: وى از ائمه چهار گانه اهل سنت و پيشواى مالكى‏ها است كه در ميان سال‏هاى 174 تا 179 ه . ق. در مدينه وفات يافت و در بقيع به خاك سپرده شد.

 19 - نافع المدنى: او از بزرگان تابعين بود و در ميان سال‏هاى 117 تا

120 ه . ق. در مدينه درگذشت و در كنار قبر مالك بن انس در بقيع به خاك سپرده شد. 20 - نافع، شيخ القراء: وى يكى از قراء سبعه است كه حدود 70 سال براى مردم مدينه قرآن خواند. وى در سال 169 در مدينه وفات نمود و در بقيع آرميد

. 21 - اُسامة بن زيد: وى در سال 54 ه . ق. در سن 57 سالگى در مدينه درگذشت.

 22 - زيد بن سهل، ابوطلحه انصارى‏ او از صحابه رسول خدصلى الله عليه وآله است كه در سال 34 ه . ق. و يا در سال چهلم وفات رسول خدصلى الله عليه وآله در مدينه درگذشت.

23 - شهداى حَرّه: تعدادى از شهداى واقعه حَرّه نيز كه به دستور يزيد و توسط مسلم بن عقبه و سربازان وى به شهادت رسيدند، در قبرستان بقيع مدفون‏اند.

مزار شهداى واقعه حرّه‏ برخى از چهره‏هاى سرشناس ديگر صدر اسلام كه در بقيع به خاك سپرده شده‏اند عبارتند از: 1 - عبدالرحمان بن عوف‏ 2 - عثمان بن عفان‏ 3 - سعد بن ابى وقاص‏ 4 - ابوهريره‏ 5 - صُهَيب بن سنان‏ 6 - اُسيد بن حُضير

7 - حُوَيطب بن عبدالعُزّى‏ 8 - رُكانة بن عبد يزيد 9 - عبداللَّه بن سَلام‏ 10 - عبداللَّه بن عمرو 11 - ابوسلمة بن عبدالاسد 12 - عبداللَّه بن عتيك‏ 13 - قتادة بن نعمان‏ 14 - عمرو بن حَزم‏ 15 - محزمة بن نوفل‏ 16 - عبداللَّه بن اُنيس‏ 17 - براء بن معرور 18 - جُبير بن مُطْعِم‏ 19 - مِسْطَح بن اُثاثه‏ 20 - معاذ بن عَفْراء 21 - ابن عمرو بن نفيل‏ 22 - مالك بن تيّهان‏ 23 - ابوالسيد ساعدى‏ 24 - محمد بن مَسْلمه‏ 25 - عُوَيْم بن ساعده‏ 26 - كعب بن عمرو

بيت الأحزان‏ در قسمت شمالى قبور ائمه بقيع، مكان كوچكى وجود داشته كه فاطمه زهرعليها السلام پس از مرگ پدر، به آن جا مى‏آمده و به شدت مى‏گريسته است. اين مكان به بيت الاحزان و يا مسجد فاطمه معروف بوده، و تا اوايل سده اخير بنايى داشته كه مردم در آن جا زيارت خوانده و نماز مى‏گزاردند. زيارت ائمه بقيع عليهم السلام‏ چون خواستى اين بزرگواران را زيارت كنى آنچه در آداب زيارت ذكر شده (از غسل، طهارت، پوشيدن جامه‏هاى پاك و پاكيزه، استعمال بوى خوش و اذن دخول و امثال آن) اينجا نيز به جاى آور، و در اذن دخول بگو: «يا مَوالِىَّ يا اَبْناءَ رَسُولِ اللَّهِ ، عَبْدُكُمْ وَ ابْنُ اَمَتِكُمْ ، اَلذَّلِيلُ بَيْنَ اَيْدِيكُمْ ، وَ الْمُضْعَفُ فِي عُلُوِّ قَدْرِكُمْ ، وَ الْمُعْتَرِفُ بَحَقِّكُمْ ، جاءَكُمْ مُسْتَجِيراً بِكُمْ ، قاصِداً اِلى‏ حَرَمِكُمْ ، مُتَقَرِّباً اِلى‏ مَقامِكُمْ ، مُتَوَسِّلاً اِلَى اللَّهِ تَعالى‏ بِكُمْ ، ءَ اَدْخُلُ يا مَوالِىَّ ، ءَ اَدْخُلُ يا اَوْليِاءَ اللَّهِ ، ءَ اَدْخُلُ يا مَلائِكَةَ اللَّهِ الْمُحْدِقِينَ بِهذَا

الْحَرَمِ ، اَلْمُقِيمِينَ بِهذَا الْمَشْهَدِ». و بعد از خضوع و خشوع و رقت قلب داخل شو و پاى راست را مقدم دار و بگو: «اَللَّهُ اَكْبَرُ كَبِيراً ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيراً ، وَ سُبْحانَ اللَّهِ بُكْرَةً وَ اَصِيلاً ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَرْدِ ِالصَّمَدِ ، اَلْماجِدِ الْأَحَدِ ، اَلْمُتَفَضِّلِ الْمَنَّانِ ، اَلْمُتَطَوِّلِ الْحَنَّانِ ، اَلَّذِي مَنَّ بِطَوْلِهِ ، وَ سَهَّلَ زِيارَةَ ساداتِي بِاِحْسانِهِ ، وَ لَمْ يَجْعَلْنِي عَنْ زِيارَتِهِمْ مَمْنُوعاً ، بَلْ تَطَوَّلَ وَ مَنَحَ». پس نزديك قبور مقدّسه ايشان برو، و رو به قبر ايشان كن و بگو: «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ اَئِمَّةَ الْهُدى‏ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ اَهْلَ التَّقْوى‏ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ اَيُّهَا الْحُجَجُ عَلى‏ اَهْلِ الدُّنْيا ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ اَيُّهَا الْقُوَّامُ فِي الْبَرِيَّةِ بِالْقِسْطِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الصَّفْوَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ آلَ رَسُولِ اللَّهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ اَهْلَ النَّجْوى‏ ، اَشْهَدُ اَنَّكُمْ قَدْ بَلَّغْتُمْ وَ نَصَحْتُمْ وَ صَبَرْتُمْ فِي ذاتِ اللَّهِ ، وَ كُذِّبْتُمْ وَ اُسِيئَ اِلَيْكُمْ فَغَفَرْتُمْ ، وَ اَشْهَدُ اَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمُهْتَدُونَ ، وَ اَنَّ طاعَتَكُمْ مَفْرُوضَةٌ ، وَ اَنَّ قَوْلَكُمُ الصِّدْقُ ،

وَ اَنَّكُمْ دَعَوْتُم فَلَمْ تُجابُوا ، وَ اَمَرْتُمْ فَلَمْ تُطاعُوا ، وَ اَنَّكُمْ دَعائِمُ الدِّينِ وَ اَرْكانُ الْأَرْضِ ، لَمْ تَزالُوا بِعَيْنِ اللَّهِ ، يَنْسَخُكُمْ مِنْ اَصْلابِ كُلِ‏ّ مُطَهَّرٍ ، وَ يَنْقُلُكُمْ مِنْ اَرْحامِ الْمُطَهَّراتِ ، لَمْ تُدَنِّسْكُمُ الْجاهِلِيَّةُ الْجَهْلاءُ ، وَ لَمْ تَشْرَكْ فِيكُمْ فِتَنُ الْأَهْواءِ ، طِبْتُمْ وَ طابَ مَنْبَتُكُمْ ، مَنَّ بِكُمْ عَلَيْنا دَيَّانُ الدِّينِ ، فََجَعَلَكُمْ فِى بُيُوتٍ اَذِنَ اللَّهُ اَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ ، وَ جَعَلَ صَلاتَنا عَلَيْكُمْ رَحْمَةً لَنا وَ كَفَّارَةً لِذُنُوبِنا ، اِذِ اخْتارَكُمُ اللَّهُ لَنا ، وَ طَيَّبَ خَلْقَنا بِما مَنَّ عَلَيْنا مِنْ وِلايَتِكُمْ ، وَ كُنَّا عِنْدَهُ مُسَمِّينَ بِعِلْمِكُمْ ، مُعْتَرِفِينَ بِتَصْدِيقِنا اِيَّاكُمْ ، وَ هذا مَقامُ مَنْ اَسْرَفَ وَ اَخْطَأَ وَ اسْتَكانَ وَ اَقَرَّ بِما جَنى‏ ، وَ رَجى‏ بِمَقامِهِ الْخَلاصَ ، وَ اَنْ يَسْتَنْقِذَهُ بِكُمْ مُسْتنْقِذُ الْهَلْكى‏ مِنَ الرَّدى‏ ، فَكُونُوا لِي شُفَعاءَ ، فَقَدْ وَفَدْتُ اِلَيْكُمْ اِذْ رَغِبَ عَنْكُمْ اَهْلُ الدُّنْيا ، وَاتَّخَذُوا آياتِ اللَّهِ هُزُواً ، وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها. يا مَنْ هُوَ قائِمٌ لا يَسْهُو ، وَ دائِمٌ لا يَلْهُو ، وَ مُحِيطٌ بِكُلِ‏ّ شَىْ‏ءٍ ، لَكَ الْمَنُّ بِما وَ فَّقْتَنِي ، وَ عَرَّفْتَنِي بِما اَقَمْتَنِي عَلَيْهِ ، اِذْ صَدَّ عَنْهُ عِبادُكَ وَ جَهِلُوا مَعْرِفَتَهُ ، وَ اسْتَخَفُّوا بِحَقِّهِ ، وَ مالُوا اِلى‏ سِواهُ ، فَكانَتِ الْمِنَّةُ مِنْكَ عَلَىَّ مَعَ اَقْوامٍ خَصَصْتَهُمْ بِما خَصَصْتَنِي بِهِ ، فَلَكَ الْحَمْدُ اِذْ كُنْتُ عِنْدَكَ فِي مَقامِي هذا

مَذْكُوراً مَكْتُوباً ، فَلا تَحْرِمْنِي ما رَجَوْتُ ، وَ لا تُخَيِّبْنِي فِيما دَعَوْتُ ، بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ». پس دعا كن براى خود، هر چه خواهى. به تصريح بسيارى از بزرگان، بهترين زيارت براى ائمه بقيع همان زيارت جامعه كبيره است كه در ادعيه و زيارات مشتركه ذكر شده و داراى مفاهيم عالى و بيان اوصاف و مناقب اهل بيت است.

 زيارت اهل قبور «اَلسَّلامُ عَلى‏ اَهْلِ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ ، مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ ، يا اَهْلَ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ ، بِحَقِّ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ ، كَيْفَ وَ جَدْتُمْ قَوْلَ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ ، مِنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ ، يا لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ ، بِحَقِّ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ ، اِغْفِرْ لِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ ، وَ احْشُرْنا فِي زُمْرَةِ مَنْ قالَ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِىٌّ وَلِىُّ اللَّهِ». از امير مؤمنانعليه السلام روايت شده كه هر كس به قبرستان وارد شود و زيارت بخواند، خداوند متعال ثواب پنجاه سال عبادت به او عطا فرمايد و گناه پنجاه سال او و پدر و مادرش را ببخشد. از پيغمبر خدصلى الله عليه وآله نقل است هر كس‏ هفت مرتبه سوره « اِنّا اَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ القَدْرِ» را نزد قبر مؤمنى بخواند، خداوند متعال فرشته‏اى را نزد قبر او مى‏فرستد كه پرستش خدا كند، و ثوابش را به نام آن ميت مى‏نويسد. پس چون روز قيامت شود، به هر هولى از اهوال قيامت برسد، خداوند آن هول را از او بر طرف كند، تا اين كه داخل بهشت شود.

 زيارت وداع ائمه بقيع عليهم السلام‏ مرحوم شيخ طوسى و سيد بن طاووس گفته‏اند كه چون خواستى ائمه بقيع را وداع كنى، بگو: «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ اَئِمَّةَ الْهُدى‏ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ ، اَسْتَوْدِعُكُمُ اللَّهَ وَ اَقْرَأُ عَلَيْكُمُ السَّلامَ ، آمَنَّا باِللَّهِ وَ باِلرَّسُولِ وَ بِما جِئْتُم بِهِ وَ دَلَلْتُمْ عَلَيْهِ ، اَللَّهُمَّ فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ». پس دعا بسيار كن و از خداوند بخواه كه بار ديگر تو را به زيارت ايشان برگرداند و اين آخرين عهد و زيارت تو نباشد.

مسجد النبی صلی الله علیه و آله و سلم

مسجد النبی صلی الله علیه و آله و سلم

مسجد النبىصلى الله عليه وآله‏ نخستين اقدام رسول خدا در مدينه منوره ساختن مسجد بود. پيش از آن، در قبا نيز مسجدى به دست آن حضرت و اصحاب بزرگوارشان ساخته شد كه چنين اقدامى نشان از اهميت نقش مسجد در اسلام دارد. مسجد النبىصلى الله عليه وآله‏ شريف‏ترين مسجد پس از مسجد الحرام، مسجد النبى است كه در مدينه منوّره واقع شده است. رسول خدصلى الله عليه وآله درباره نماز خواندن در اين مسجد فرمود: «صَلَاةٌ فِي مَسْجِدِي هَذَا تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَشَرَةَ آلافِ صَلَاةٍ فِي غَيْرِهِ مِنَ الْمَسَاجِدِ إِلَّا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ فَإِنَّ الصَّلَاةَ فِيهِ تَعْدِلُ مِائَةَ أَلْفِ صَلَاةٍ». «نماز در مسجد من نزد خداوند، برابر با ده هزار نماز در مساجد ديگر است، جز مسجد الحرام، كه نماز در آن برابر با صد هزار نماز است.»

مسجد النبىصلى الله عليه وآله در بناى نخستين‏ بيشتر مورّخان معتقدند كه مساحت مسجد در آغاز، حدود 1060 متر مربّع بوده است. (يعنى 70 ذراع طول و 63 ذراع عرض) امّا پس از بازگشت رسول خدصلى الله عليه وآله از غزوه خيبر در سال 7ه . ق، به دليل افزايش تعداد مسلمانان، به مساحت مسجد افزوده شد و طول و عرض آن هر يك، به حدود يكصد ذراع افزايش يافت و مساحت آن به 2475 متر مربّع رسيد و در نتيجه مسجد به شكل مربّع در آمد. مسجد النبىصلى الله عليه وآله در توسعه عمر بن خطاب‏ عمر بن خطّاب در سال 17ه . ق. از طرف غرب 20 ذراع (10متر)، از جانب قبله 10 ذراع (5متر) و از سوى شمال 30 ذراع (15متر) به مسجد افزود و در نتيجه طول مسجد به 140 متر و عرض آن به 60 متر و مساحت آن به 3575 متر مربّع رسيد. مسجد النبىصلى الله عليه وآله در توسعه عثمان بن عفان‏ عثمان بن عفان در سال 29 - 30ه . ق، 496 متر مربّع به‏

مسجد النبىصلى الله عليه وآله افزود و مساحت آن به 4071متر مربّع رسيد و تا زمان وليد بن عبدالملك به همين شكل باقى ماند. مسجد النبىصلى الله عليه وآله در توسعه وليد بن عبدالملك‏ وليد در سالهاى (88 - 91ه . ق.) 2369متر مربّع به مساحت مسجد افزود و مساحت آن به 6440متر مربّع رسيد. مسجد النبىصلى الله عليه وآله در توسعه مهدى عباسى‏ مهدى عباسى در سال 161ه . ق، بار ديگر دست به توسعه مسجد زد و مساحت آن را به 8890 متر مربّع رساند. توسعه مسجد النبىصلى الله عليه وآله در عصر مماليك‏ در عصر مماليك، قايتباى به سال 888ه . ق. 120 متر مربّع به مساحت مسجد افزود و مساحت آن را به 9010 متر مربع رساند. مسجد النبىصلى الله عليه وآله در توسعه دوران عثمانى‏ سلطان عبدالمجيد عثمانى در سالهاى (1265 -

1277ه . ق.)، 1293متر مربّع به مساحت مسجد افزود و مساحت آن را به 10303 متر مربع رساند. افزوده‏هاى دوره سعودى در مسجد النبىصلى الله عليه وآله‏ پس از روى كار آمدن سعوديان، در توسعه اوّل سال (1372ه . ق.) 6024 متر مربّع به مساحت مسجد افزوده شد و مساحت كلّ مسجد را به 16327 متر رسيد. در توسعه دوّم كه از سال 1405ه . ق. آغاز شد. 82000 متر مربع ديگر به مساحت مسجد افزوده شد و مساحت آن به 98500 متر مربع رسيد كه بيش از 167000 نمازگزار را در خود جاى مى‏دهد. گفتنى است كه با توسعه اطراف حرم هزاران‏

نفر ديگر به ظرفيت نمازگزاران افزوده شده است. آنچه از آثار و اسامى امامان شيعه و خلفا و برخى صحابه بر كتيبه‏هاى مسجد النبىصلى الله عليه وآله به چشم مى‏خورد، يادگارى از سلاطين عثمانى است كه ميانِ فرق اسلامى جمع كرده است. و جالب است كه نام امام زمان به صورت «محمّد المهدى» بر يكى از كتيبه‏ها به گونه‏اى نوشته شده كه كلمه «حى» از درون اين طرح جلوه‏گر است.

بخش‏هاى مختلف مسجد النبىصلى الله عليه وآله‏ روضه شريف: قسمتى از مسجد النبى كه در ناحيه جنوب شرقى (رو به سمت قبله) قرار دارد، به نام روضه مطهر شناخته مى‏شود. اين قسمت فضيلت زيادى دارد و در حديثى از رسول خدصلى الله عليه وآله به عنوان باغى از باغ‏هاى بهشتى معرفى شده است؛ «مَا بَيْنَ قَبْرِي وَ مِنْبَرِي رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ» روضه شريف 330 متر است كه طول آن 22 متر و عرض آن 15 متر مى‏باشد. در محدوده روضه مطهّره سه مكان مقدّس ديگر نيز وجود دارد كه عبارتند از: 1 - مرقد مطهّر پيامبرصلى الله عليه وآله 2 - منبر 3 - محراب. مرقد مطهّر رسول خدصلى الله عليه وآله‏ يكى از بهترين نقاط مسجد، مدفن رسول خداست. پيامبرى كه محبوب خدا و خلق بود و ميراث‏هاى گرانبهاى اسلام، حاصل تلاش بيست و سه ساله آن حضرت است. در كناره شرقى مسجد، رسول خدصلى الله عليه وآله حجره‏هايى براى زندگى همسران خود ساخته بود كه تا قريب نود سال پس از

رحلت آن حضرت نيز سرپا بود. ابتدا حجره‏اى براى سوده، پس از آن براى عايشه و در امتداد آن حجره‏اى براى حضرت فاطمهعليها السلام ساخته شد. مورّخان نوشته‏اند كه رسول خدصلى الله عليه وآله در حجره‏اى كه وفات يافت، دفن شد. مرقد رسول خدصلى الله عليه وآله در زمان خليفه دوّم در اتاق كوچكى قرار داشت و تا زمان توسعه مسجد در عهد وليد، به همان شكل باقى بود، در آن زمان كه قسمت شرقى مسجد توسعه يافت مرقد مطهّر نيز در مسجد قرار گرفت. اكنون محدوده حجره طاهره كه مرقد نيز داخل آن قرار دارد 240 متر (16متر طول و 15متر عرض) مساحت دارد كه ضريحى مطلّا در اطراف آن كشيده شده است. در چهار گوشه حجره طاهره چهار ستون مستحكم بنا شده است كه گنبد سبزى بر روى آن قرار دارد. اين حجره داراى چند در است. درِ حجره‏فاطمهعليها السلام كه نشانه محلّ حجره آن حضرت است. درِ تهجّد در شمال حجره و درِ وفود يا باب الرحمه در جهت غرب و درِ توبه ياباب الرسول در جهت جنوب (قبله). در حجره طاهره محلّى به عنوان قبر فاطمهعليها السلام با بقعه كوچكى مشخص شده و در داخل ضريح جاى گرفته است. در قسمت جنوبى اين بقعه نيز محراب فاطمهعليها السلام قرار دارد.

منبر: يكى از مكانهاى مقدّس در مسجد، محلّ منبر رسول خدصلى الله عليه وآله است. در روايات آمده است كه پيامبر در آغاز با تكيه بر درخت خرما، به ايراد خطبه مى‏پرداخت، يكى از اصحاب پيشنهاد ساختن منبرى را داد تا رسول خدصلى الله عليه وآله روى آن بنشيند تا هم مردم او را ببينند و هم آن حضرت از ايستادن خسته نشود. اين منبر داراى سه پلّه بوده است. منبر رسول خدصلى الله عليه وآله هشت بار نوسازى شده هر بار در جاى پيشين خود قرار داده شده است.

منبرى كه در حال حاضر وجود دارد منبرى است كه سلطان مراد عثمانى در سال 999ه . ق. دستور ساخت و نصب آن را داد. اين منبر داراى دوازده پلّه مى‏باشد و يك اثر ارزشمند هنرى است. محراب: محراب در محلّى ساخته شده است كه رسول خدصلى الله عليه وآله در آنجا نماز مى‏گزارد. و در اينكه محلّ نماز آن حضرت همين محراب فعلى است ترديدى نيست. زمانى كه وليد دستور توسعه مسجد را داد و عمر بن عبدالعزيز آن را اجرا كرد، بر جايگاه نماز رسول خدا محرابى ساخته شد. محراب‏هاى ديگرى نيز كه محلّ نماز برخى خلفا بوده در مسجد ساخته شده است.

ستون‏هاى مسجد سقف‏مسجدپيامبرصلى الله عليه وآلهبرستون‏هايى‏قرارداشت‏كه علاوه برنگهدارى‏سقف، مورد استفاده رسول خدا و اصحاب آن حضرت بود، از ستون‏هاى هشتگانه زمان آن حضرت خاطرات ويژه‏اى باقى مانده كه موجب تقدّس آن شده است. هر بار كه مسجد باز سازى مى‏شده محل اين ستون‏ها تغيير نمى‏كرده، جز اين كه ستون‏هاى قديمى جاى خود را به ستون‏هاى جديد مى‏داده است. طبيعى است با توسعه مسجدستون‏هاى‏جديدى‏نيزبر آن افزوده مى‏شد؛ به طورى كه اكنون نزديك به 706 ستون در مسجد وجود دارد. ستون‏هايى كه در محلّ قديمى مسجد، در قسمت جنوبى آن قرار داشته اكنون با رنگ سفيد از بقيّه ستون‏ها مشخص شده كه ويژگى برخى از آنها عبارت است از: 1 - ستون مَحْرَس: على بن ابى‏طالبعليه السلام در كنار اين ستون مى‏ايستاد و از رسول خدصلى الله عليه وآله محافظت مى‏كرد. اسطوانه محرس را به نام استوانه على بن ابى‏طالبعليه السلام نيز مى‏شناسند؛ زيرا آن حضرت در كنار آن نماز مى‏گزارده است.

2 - ستون توبه: اين ستون را «استوانه ابولبابه» نيز ناميده‏اند. چه اينكه ابولبابه، پس از كارى كه به سود يهوديان بنى‏قريظه از او سر زد، تحت فشار وجدان قرار گرفت و به منظور توبه و تنبيه خويش، خود را به ستون بست و افزون بر ده شبانه روز بر آن حال باقى ماند و تنها در اوقات نماز و هنگام قضاى حاجت دخترش او را از ستون مى‏گشود. تا اينكه بر پيامبر خدصلى الله عليه وآله در مورد پذيرش توبه ابولبابه وحى نازل شد، آن حضرت به مسجد آمد و او را از ستون باز كرد. نماز و توبه در كنار اين ستون فضيلت دارد.

3 - ستون وفود: يكى از كارهاى روزانه رسول خدصلى الله عليه وآله ملاقات با سران قبايل بود. محلّ اين ملاقاتها در كنار ستونى از ستون‏هاى مسجد بود كه بعدها به نام اسطوانة الوفود معروف شد و اكنون نيز به همين نام شناخته مى‏شود. 4 - ستون سرير: محلّى است كه رسول خدصلى الله عليه وآله تختى از شاخه‏هاى خرما در كنار آن مى‏گذارد و روى آن به استراحت مى‏پرداخت. 5 - ستون مهاجرين: علّت انتخاب نام مهاجرين براى اين ستون، شايداين بوده است كه مهاجران مكّه در كنار اين ستون نماز مى‏گزاردند و مى‏نشستند. اين‏ستون به نام عايشه نيز شناخته مى‏شود؛ زيرا از عايشه نقل شده است كه اگر مردم فضيلت نماز در كنار اين ستون را مى‏دانستند بر سر آمدن كنار آن قرعه مى‏زدند و به همين دليل به آن «ستون قرعه» هم گفته شده است.

6 - ستون تهجّد: در روايت است كه پيامبر خدصلى الله عليه وآله شب هنگام كه مردم، مسجد را به سوى خانه‏هايشان ترك مى‏كردند، حصيرى در كنار اين ستون مى‏گستراند و به تهجّد و نماز شب مى‏پرداخت و به همين مناسبت به اين اسم معروف شد. 7 - ستون مربَّعَة القبر: اين استوانه كه به آن مقام جبرئيل نيز مى‏گويند چسبيده به ضلع شمالى ضريح مطهّر است و درِ خانه حضرت فاطمهعليها السلام از آنجا گشوده مى‏شده است. و اين همان درى است كه به روايت ابن عبّاس پيامبر خدصلى الله عليه وآله هر روز پنج بار - در وقت نمازهاى پنجگانه - به مدّت نه ماه كنار آن در مى‏ايستاد و مى‏گفت: «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ " إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً " ».(احزاب 33)

8 - ستون مخلّقه: رسول خدصلى الله عليه وآله در آغاز بر تنه درخت خرمايى تكيه مى‏كرد و خطبه مى‏خواند. نوشته‏اند زمانى كه براى آن حضرت منبر ساخته شد از اين درخت ناله‏اى برخاست شبيه ناله شتر ماده‏اى كه از بچه خود جدا شود و از اين رو، اين ستون را، ستون حنّانه ناميده‏اند. ستون مخلقه در محلّ همان تنه نخل نصب شده است و از آنجا كه با خَلُوق خوشبو و معطّر مى‏شده، ستون مخلّقه ناميده شده است. صفّه‏ صفّه نام مكانى است كه گروهى از مهاجران مسلمان بى‏سرپناه در سال‏هاى اوّليه هجرت در آنجا سكونت داشتند. زمينى كه به آنها اختصاص داده شده بود حدود 96متر مساحت داشت و مسقّف بود و در ميان باب جبرئيل و باب النساء قرار داشت. افرادى مانند بلال، ابوذر، مقداد، حذيفه و... از اصحاب صفّه بوده‏اند. مقام جبرئيل: اين محلّ بدان جهت به عنوان مقام جبرئيل شناخته‏

شد كه اين فرشته مقرّب الهى از آنجا بر رسول خدصلى الله عليه وآله وارد مى‏شد و به خدمت آن حضرت مى‏رسيد. اين محلّ اكنون داخل حجره شريفه قرار دارد و قابل دسترسى نيست. درهاى نخستين مسجد 1 - باب الرَّحمه: اين در، در ديوار غربى مسجد قرار دارد. نامگذارى اين در به «رحمت» برگرفته از حديثى رسول خدصلى الله عليه وآله است كه به درخواست شخصى كه از اين در وارد شده بود، از خداوند طلب نزول باران كرد و پس از هفت روز نيز طبق درخواست همان شخص تقاضاى قطع باران گرديد. اين در را باب «عاتكه» نيز مى‏نامند. 2 - باب جبرئيل: اين در، مدخل ورودى رسول خدصلى الله عليه وآله بوده و در ديوار شرقى مسجد قرار دارد، در روايت آمده است: رسول خدصلى الله عليه وآله در مدخل اين در با جبرئيل ملاقات كرد و از اين رو به باب جبرئيل نامگذارى شد.

3 - باب السلام: اين در نيز در ديوار غربى مسجد قرار دارد و از زمان بناى نخستين مسجد وجود داشته است. 4 - باب النساء: يكى از درهاى مهم، كه با توسعه مسجد در عهد خليفه دومّ ايجاد شد، باب النساء است. كه هم‏اكنون نيز بدين نام شهرت دارد. اين در، اختصاص به رفت و آمد زنها به مسجد داشته است. در توسعه‏هاى بعدى، ده‏ها درِ جديد به مسجد افزوده شده است.

مناره‏هاى مسجد زمانى كه وليد مسجد را توسعه داد، چهار مناره بر چهار گوشه مسجدالنبى ساخت، اين مناره‏ها در گذر زمان جاى خود را به مناره‏هاى بزرگتر و محكم‏ترى داده و مناره‏هاى جديدى نيز براى مسجد ساخته شد. چهار مناره اصلى مسجد عبارتند از: مناره‏هاى سليمانيه و مجيديه كه در دو سوى ضلع شمالى قرار گرفته و مناره‏هاى قايتباى و باب السلام كه در دو سوى ضلع جنوبى (قبله) واقع شده‏اند. در حال حاضر مناره‏هاى ديگرى نيز بر مسجد افزوده شده و تعداد آنها به ده رسيده است.

زيارت حضرت رسولصلى الله عليه وآله‏ هرگاه به مدينةالرّسول وارد شدى، پس از غسل زيارت وخواندن اذن دخول از درِ جبرئيل داخل شو، ومُقدّم دار پاى راست را، پس صدمرتبه اَللَّهُ اَكْبَرُ بگو. آنگاه دو ركعت نماز تحيّت مسجد بگزار و به سمت حجره شريفه حركت كن و در آنجا بايست وبگو: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يارَسُولَ اللَّهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نَبِىَّ اللَّهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَبْنَ عَبْدِاللَّهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خاتَمَ النَّبِيِّينَ ، اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ الِرّسالَةَ ، وَ اَقَمْتَ الصَّلاةَ ، وَ آتَيْتَ الزَّكاةَ ، وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ ، وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ ، وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّى‏ اَتيكَ الْيَقِينُ ، فَصَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَتُهُ وَ عَلى‏ اَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ». پس رو به قبله بايست به گونه‏اى كه دوش چپ به جانب قبر باشد، و دوش راست به جانب منبر، و بگو: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَ حْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ ،

وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ، وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ ، وَ اَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ ، وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسالاتِ رَبِّكَ ، وَ نَصَحْتَ لاُِمَّتِكَ ، وَ جاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ، وَ عَبَدْتَ اللَّهَ حَتّى‏ اَتيكَ الْيَقِينُ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ، وَ اَدَّيْتَ الَّذِي عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِ‏ّ ، وَ اَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِينَ ، وَ غَلُظْتَ عَلَى الْكافِرِينَ ، فَبَلَّغَ اللَّهُ بِكَ اَفْضَلَ شَرَفِ مَحَلِ‏ّ الْمُكَرَّمِينَ ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَ الضَّلالَةِ ، اَللَّهُمَّ فَاجْعَلْ صَلَواتِكَ وَ صَلَواتِ مَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَ اَنْبِياءِكَ الْمُرْسَلِينَ وَ عِبادِكَ الصَّالِحِينَ ، وَ اَهْلِ السَّمواتِ وَ الْأَرَضِينَ ، وَ مَنْ سَبَّحَ لَكَ يا رَبَّ الْعالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلينَ وَ الْآخِرينَ ، عَلى‏ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ اَمِينِكَ وَ نَجِيِّكَ وَ حَبِيبِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ خاصَّتِكَ وَ صَفْوَتِكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ ، اَللَّهُمَّ اَعْطِهِ الدَّرَجَةَ الرَّفِيعَةَ ، وَ آتِهِ الْوَسِيلَةَ مِنَ الْجَنَّةِ ، وَ ابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ ، اَللَّهُمَّ اِنَّكَ قُلْتَ: «وَ لَو اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ‏

تَوَّاباً رَحِيماً» ، وَ اِنِّي اَتَيْتُكَ مُسْتَغْفِراً تائِباً مِنْ ذُنُوبِي ، وَ اِنِّي اَتَوَجَّهُ بِكَ اِلَى اللَّهِ رَبِّي وَ رَبِّكَ لِيَغْفِرَ لِي ذُنُوبِي». وحاجت خود را بطلب، اميد است كه برآورده شود إن شاء اللَّه تعالى. پس درودهاى مخصوص رسول خدصلى الله عليه وآله را بخوان: «اَللَّهُمَّ صَلِ‏ّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ كَما حَمَلَ وَ حْيَكَ وَ بَلَّغَ رِسالاتِكَ ، وَ صَلِ‏ّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ كَما اَحَلَّ حَلالَكَ ، وَ حَرَّمَ حَرامَكَ ، وَ عَلَّمَ كِتَابَكَ ، وَ صَلِ‏ّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ كَما اَقامَ الصَّلاةَ ، وَ آتَى الزَّكاةَ ، وَ دَعا اِلى دِينِكَ ، وَ صَلِ‏ّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ كَما صَدَّقَ بِوَعْدِكَ ، وَ اَشْفَقَ مِنْ وَعِيدِكَ ، وَ صَلِ‏ّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ كَما غَفَرْتَ بِهِ الذُّنُوبَ ، وَ سَتَرْتَ بِهِ الْعُيُوبَ ، وَ فَرَّجْتَ بِهِ الْكُرُوبَ ، وَ صَلِ‏ّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ كَما دَفَعْتَ بِهِ الشَّقاءَ ، وَ كَشَفْتَ بِهِ الْغَماءَ ، وَ اَجَبْتَ بِهِ الدُّعاءَ ، وَ نَجَّيْتَ بِهِ مِنَ الْبَلاءِ ، وَ صَلِ‏ّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ كَما رَحِمْتَ بِهِ الْعِبادَ ، وَ اَحْيَيْتَ بِهِ الْبِلادَ ، وَ قَصَمْتَ بِهِ الْجَبابِرَةَ ، وَ اَهْلَكْتَ بِهِ الْفَراعِنَةَ ، وَ صَلِ‏ّ عَلى‏

مُحَمَّدٍ كَما اَضْعَفْتَ بِهِ الْأَمْوالَ ، وَ اَحْرَزْتَ بِهِ مِنَ الْأَهْوالِ ، وَ كَسَرْتَ بِهِ الْأَصْنامَ ، وَ رَحْمِتَ بِهِ الْأَنامَ ، وَ صَلِ‏ّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ كَما بَعَثْتَهُ بِخَيْرِ الْأَدْيانِ ، وَ اَعْزَزْتَ بِهِ الْإِيمانَ ، وَ تَبَّرْتَ بِهِ الْأَوْثانَ ، وَ عَظَّمْتَ بِهِ الْبَيْتَ الْحَرامَ ، وَ صَلِ‏ّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيارِ وَ سَلِّمْ تَسْلِيماً».

مدینه منوره

مدینه منوره

‏ مدينه، هجرتگاه پيامبرصلى الله عليه وآله مركز تأسيس حكومت اسلامى و نام‏آورترين شهرهاى اسلامى پس از مكه معظمه است. اين شهر در پانصد كيلومترى شمال شرقى مكه قرار گرفته، و ارتفاع آن از سطح دريا 916 متر است. نام پيشين آن «يثرب» بوده و برخى تاريخ نگاران عقيده دارند كه حدود قرن دوم پيش از ميلاد مسيح، مردمى از نژاد مصر قديم اين شهر را در دست داشته‏اند. شهرت اين شهر به خاطر هجرت پيامبر بدان جاست. آن حضرت در سال 622 م.كه مصادف با ماه ربيع الأول بود، به اين شهر درآمد و اين هجرت مبدأ تاريخ مسلمانان گشت ليكن آغاز سال هجرى را از ماه محرم گرفتند. در قرآن و سنت پيغمبر و عرف مسلمانان، مردم شهر مدينه «انصار» و مسلمانان مكه «مهاجران» لقب گرفتند.

رسول خدصلى الله عليه وآله در ماه‏هاى نخستين هجرت، ميان دو گروه مهاجر و انصار عقد و پيمان برادرى بست و پيمان نامه مدينه، كه بايد آن را كاملترين و جامع‏ترين اعلاميه حقوق بشر خواند، در اين شهر و به فاصله كمتر از يك سال از هجرت نوشته شد و پس از آن مدينه مركز حكومت اسلامى گرديد.

 مسجد النبىصلى الله عليه وآله

‏ مسجد پيغمبرصلى الله عليه وآله كه در قسمت شرقى مدينه بنا شده پس از مسجد الحرام، مشهورترين مسجد در تاريخ اسلام است. هنگامى كه رسول خدصلى الله عليه وآله به مدينه رسيد در خانه ابوايوب انصارى منزل گزيد؛ جايى كه شتر وى آنجا خوابيد. زمين مسجد النبى از آنِ دو يتيم بود و در آنجا خرما خشك مى‏كردند. رسول خدصلى الله عليه وآله آن را به مبلغ ده دينار از ولىّ دو طفل خريدند و مسجد را در آن ساختند. مساحت زمين در آن روز حدود 2071 متر مربع بوده است. صحن مسجد را با ريگ سياه فرش كردند و ديوارها را با خشت و گل بالا بردند. در ساختن بناى اين مسجد شخص پيامبرصلى الله عليه وآله شركت داشتند. سقف قسمتى از مسجد را با شاخ و برگ درخت خرما

پوشانيدند و از تنه درخت خرما براى ستون‏هاى آن استفاده كردند. سه در از جانب شرق، غرب و جنوب براى آن قرار دادند. قبله نخستين مسلمانان «مسجد الاقصى بود كه بعداً به سمت خانه كعبه تغيير يافت. مساحت مسجد النبى در سال‏هاى اخير به حدود يك صد هزار متر رسيده است.

صُفّه‏

در داخل مسجد النبى صفه يا ايوانچه مانندى آماده ساخته بودند كه مهاجران بى‏سر پناه در آن جا به سر مى‏بردند. اينان همان دسته از مسلمانان‏اند كه به «اصحاب صُفه» معروف گشتند. در تاريخ آمده است: پيش از آن كه قبله از بيت المقدس به طرف كعبه تغيير كند محراب رسول خدا صلى الله عليه وآله در ناحيه شمال مسجد بود. پس از تغيير قبله به دستور پيامبر، آن قسمت را مسقف كردند و آن مكانى براى استراحت و سكونت مسلمانان مهاجر و بى پناه گرديد كه در توسعه مسجد در سال هفتم هجرى داخل مسجد قرار گرفت. آنچه امروزه به صفه معروف است، روزگارى «دكة الاغوات» و جايگاه خواجه‏ هاى حرم بوده كه وظيفه‏

حراست و خدمتگزارى حرم را به عهده داشته‏اند. و آن به دستور نور الدين زنكى در سال 569 ه . ق. بنا گرديد. خانه ‏هاى زنان پيامبرصلى الله عليه وآله‏ خانه ‏هاى زنان پيغمبر كه به صورت حجره‏هايى بود، در سه طرف شمال، جنوب و شرق مسجد قرار داده شد و چون آن حضرت به جوار پروردگار شتافت، ايشان را در حجره عايشه كه در كنار مسجد بود به خاك سپردند. روضه نبوى‏ روضه نبوى در ناحيه جنوب شرقى (رو به سوى قبله) مسجد، يعنى مسافت ميان قبر پيغمبرصلى الله عليه وآله و منبر آن حضرت است كه طول آن بيست و دو متر و عرض آن پانزده متر مى‏باشد. در محدوده روضه، مرقد مطهر، منبر و محراب واقع است. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: «ميان منبر و خانه من باغى است از باغ‏هاى بهشت.» منبر در سمت غربى محراب مسجد، منبرى است از سنگ مرمر در كمال زيبايى كه سلطان مراد سوم آن را در محرم‏

 

سال 998 هجرى به مسجد هديه كرد و آن را به جاى منبر قايتباى قرار دادند كه در جايگاه منبر پيامبر خدصلى الله عليه وآله گذاشته شده است. محراب‏ محراب جايگاه نماز پيامبرصلى الله عليه وآله مى‏باشد. در زمان آن حضرت‏چيزى‏به‏نام‏ محراب‏ وجودنداشت،درجريان توسعه مسجد در زمان وليد بن عبدالملك اموى، در محل نماز پيامبرصلى الله عليه وآله محرابى ساخته شد. اين محراب در طول زمان دگرگونى‏ها را تحمل كرده و بناى فعلى آن از دوره سلطان اشرف قايتباى از سلاطين مملوكى مصر، باقى مانده است. ستون‏هاى مسجد نبوى‏ در مسجد نبوى ستون‏هايى است كه هر يك نامى خاص دارد. هشت ستون از زمان پيامبرصلى الله عليه وآله هنوز در مسجد باقى است كه با رنگ سفيد مشخص شده‏اند كه عبارتند از: ستون مُخَلَّقه: اين ستون بر جايى نهاده شده كه تنه درخت خرمايى كه پيامبرصلى الله عليه وآله به هنگام ايراد خطبه بر آن تكيه مى‏كرد، در آنجا بوده است و پس از آن كه براى آن حضرت منبرى ساختند از آن ستون ناله‏اى برخاست و به‏

 

همين دليل به آن ستون «حنّانه» مى‏گفتند. ستون توبه: آن را ستون ابولبابه نيز مى‏نامند پس از شكست بنوقريظه ابولبابه به خاطر گناهى كه مرتكب شد، مورد بى توجهى پيامبرصلى الله عليه وآله و ياران آن حضرت قرار گرفت و سرانجام خود را به ستون مسجد بست تا آن كه آيه‏اى در پذيرفته شدن توبه او به رسول خدصلى الله عليه وآله نازل گرديد. ستون مَحرَس: در كنار اين ستون، علىعليه السلام مى‏ايستاد و از رسول خدا محافظت مى‏كرد. اين ستون را به نام استوانه علىعليه السلام نيز مى‏شناسند؛ زيرا جايگاه نماز آن حضرت بوده است. ستون وُفُود: در كنار اين ستون رسول اللَّهصلى الله عليه وآله با سران قبايل و هيأت‏هاى نمايندگى و سياسى ديدار كرده و آنان را به حضور مى‏پذيرفتند. ستون سرير: رسول خدصلى الله عليه وآله در كنار اين ستون تختى از شاخه‏هاى خرما مى‏گذاشت و شب بر روى آن استراحت مى‏كرد. مقام جبرئيل‏ جبرئيل امين در اين مكان خدمت رسول اللَّه مشرف مى‏شده است.

 

درهاى مسجد النبى‏ زمانى كه مسجد النبى ساخته شد، سه در براى ورود و خروج مردم ساختند، برخى از اصحاب نيز در حاشيه مسجد خانه ساخته، درى به درون مسجد باز كردند. در سال سوم هجرت، قبل از غزوه احد، به دستور پيامبرصلى الله عليه وآله همه درهاى خانه‏ها به جز در خانه علىعليه السلام به مسجد بسته شد. تعداد درهاى مسجد در امتداد زمان تغييراتى يافته است مشهورترين آنها عبارتند از: 1 - باب الرحمه 2 - باب جبرئيل‏ 3 - باب السلام 4 - باب النساء با توسعه‏هاى اخير، مسجد النبى هم اكنون هفت در دارد. مناره‏هاى مسجد در توسعه زمان وليد بن عبدالملك بر چهار گوشه مسجد النبى چهار مناره ساخته شد، پس از آن مناره ديگرى نيز ساخته شد كه مناره اصلى مسجد عبارت بود از: مناره‏هاى سليمانيه، مجيديه كه در دو سوى ضلع شمالى قرار داشت و مناره‏هاى قايتباى و باب السلام كه در دو سوى ضلع جنوب شرقى و ضلع غربى مسجد واقع بود.

در افزوده‏هاى جديد مسجد، شش مناره ديگر ساخته شده و بدين ترتيب مجموع آنها به ده عدد مى‏رسد. بقيع‏ قبرستان بقيع قديمى‏ترين و شناخته‏ترين قبرستان در اسلام است. آن را «بقيع غرقد» نيز مى‏نامند. اين قبرستان در ناحيه شرقى مدينه واقع شده است. مزار امام حسن مجتبى، امام سجاد، امام محمد باقر و اما جعفر صادقعليهم السلام و به قولى حضرت زهرعليها السلام در آن جاست. قبر ابراهيم، رقيه، ام كلثوم و زينب برخى از فرزندان رسول خدصلى الله عليه وآله در آنجاست. فاطمه بنت اسد مادر امير مؤمنانعليه السلام، عباس بن عبدالمطلب عموى پيامبر، زينب فرزند خزيمه، ريحانه، ماريه قبطيه، زينب بنت جحش، ام حبيبه، حفصه، سوده، صفيه، جويريه، عايشه و ام سلمه همسران رسول خدصلى الله عليه وآله نيز در آنجا مدفونند. چهره‏هاى سرشناس ديگرى چون: محمد حنفيه، فرزند امير مؤمنانعليه السلام عقيل بن ابى طالب برادر آن حضرت، عبداللَّه بن جعفر همسر حضرت زينبعليها السلام، اسماعيل فرزند امام صادقعليه السلام، عاتكه، صفيه عمه‏هاى رسول خدصلى الله عليه وآله و بسيارى از صحابه و تابعين و علما در بقيع مدفون‏اند.

مساجد مدينه‏

در مدينه مساجد فراوانى وجود دارد كه اسامى برخى از آنها عبارت است از: 1 - مسجد قبا، مسجد ذوقبلتين، 3 - مسجد جمعه، 4 - مسجد فضيخ، 5 - مسجد فتح، 6 - مسجد على، 7 - مسجد غمامه، 8 - مسجد الاجابه (مباهله)، 9 - مسجد فاطمة الزهراء، 10 - مسجد امام على بن ابى طالب، 11 - مسجد سلمان، 12 - مسجد شجره، 13 - مسجد معرس، 14 - مسجد ثنية الوداع، 15 - مسجد ابوذر، 16 - مسجد سقيا، 17 - مسجد و مشربه ام ابراهيم.

 مسجد قبا

قبا دهكده‏اى بوده در دو ميلى مدينه كه مقارن هجرت پيامبرصلى الله عليه وآله به اين شهر، طايفه بنى عمرو بن عوف در آن‏ سكونت داشتند.

 پيامبرصلى الله عليه وآله پس از ورود به مدينه با كمك اصحاب و يارانش اولين مسجد را كه به قبا نامگذارى شد در همين مكان ساختند. هم اكنون مساحت تقريبى مسجد و بناهاى جانبى مربوط به آن به 13500 متر مربع رسيده و به شكل زيبايى ساخته شده است. كه جاى 20000 نمازگزار را دارد و چهار مناره كه هر كدام 47 متر طول دارد. آيه «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى» درباره همين مسجد نازل شده است. مسجد قبلتين‏ اين مسجد در فاصله 5/3 كيلومترى مسجد النبىصلى الله عليه وآله در شمال غربى مدينه قرار دارد و در ماه شعبان، سال دوم از هجرت، هنگامى كه پيغمبر نماز ظهر را مى‏خواندند آيه «فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَ» نازل و آن حضرت براى نماز روى خود را از بيت المقدس به طرف كعبه برگرداندند. در اين مسجد، به ياد بود اين تغيير، دو محراب به سوى قبله نخستين و قبله دوم ساخته بودند ليكن در نوسازى اخير آنها را برداشته‏اند. مساحت مسجد در بازسازى اخير در سال 1408 ه . ق. به سه هزار و نهصد و بيست متر مربع رسيده است.

 

مسجد جمعه

‏ پس از مسجد قبا، اين مسجد از جهت تاريخى دومين مسجد است. پيامبرصلى الله عليه وآله پس از حركت از قبا به طرف مدينه در محله‏اى كه خاندان بنى عمرو بن عوف ساكن بودند روز جمعه فرود آمدند و اولين نماز جمعه را در آنجا اقامه كردند سپس جاى آن مسجدى ساخته شد. اين مسجد در سال 1412 توسط دولت سعودى در مساحت 1630 متر بازسازى شد. مسجد فضيخ‏ اين مسجد در انتهاى شارع العوالى واقع شده و از مساجد تاريخى و معروف است. فضيخ درخت خرما است و از آنجا كه در محل اين مسجد درخت خرما بوده به اين اسم ناميده شده است، نام ديگر آن مسجد رد شمس مى‏باشد. اين مسجد اخيراً تخريب گرديده و احتمال دارد بناى جديدى در آن احداث گردد.

مسجد فتح‏

 اين مسجد در شمال غربى مدينه در دامنه كوه سلع بر بلندى قرار دارد. در اين مكان بود كه رسول خدصلى الله عليه وآله در

مسجد فتح‏

 اين مسجد در شمال غربى مدينه در دامنه كوه سلع بر بلندى قرار دارد. در اين مكان بود كه رسول خدصلى الله عليه وآله در جنگ خندق از خداوند طلب فتح و پيروزى كرد و خداوند دعاى آن حضرت را مستجاب نمود و مشركان شكست خوردند. برخى نيز گفته‏اند سوره فتح در اين مكان بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد. پس از آن روى اين تپه مسجد فتح را بنا نهادند. بناى فعلى مسجد فتح كه مربوط به سال 1270 هجرى قمرى است حدود 24 متر مربع و ارتفاع آن 5/4 متر مى‏باشد.

 مسجد علىعليه السلام

‏ اين مسجد در جنوب مسجد فتح و مشرف بر وادى بطحان است. گويند در مدت محاصره شهر مدينه در جنگ احزاب امير المؤمنين عليه السلام در آن به عبادت مى‏پرداخته است. در نزديكى اين مسجد مسجد ديگرى است كه به نام مسجد فاطمهعليها السلام معروف است و همراه با مساجد فتح، سلمان، ابوبكر، عمر و مسجد قبلتين به نام مساجد سبعه معروف‏اند. مسجد غمامه‏ غمامه به معناى ابر است. واقدى مى‏نويسد: نخستين‏

نماز عيد كه رسول خدصلى الله عليه وآله به سال دوم هجرت در مدينه خواند، در صحرا بود. آن حضرت نماز را در صحرا خواند سپس در سده دوم هجرت، آن نمازگاه را مسجد كردند. در سبب نامگذارى آن به «غمامه» نوشته‏اند: رسول خدا در آنجا براى باران دعا كرد و چون دعا خواند ابرى پديد آمد و باران باريد. اين مسجد هم اكنون توسعه يافته و به سبكى نو ساخته شده است.

مَشْرَبه ام ابراهيم

‏ در سبب نامگذارى آن نوشته‏اند: ماريه قبطيه، ابراهيم فرزند رسول خدصلى الله عليه وآله را در اين مكان به دنيا آورد. و در تاريخ آمده است: رسول خدصلى الله عليه وآله در مشربه ام ابراهيم نماز گزارد. مشربه بستانى بوده است در منطقه عاليه يا عوالى مدينه، در شمال مسجد بنى قريظه، در حال حاضر آثار آن از ميان رفته و به صورت يك قبرستانى باقى مانده است. مسجد ابوذر اين مسجد در انتهاى شارع ابوذر فعلى است و اخيراً آن را تخريب كرده و از نو با مساحتى بيشتر ساخته‏اند.

مسجد شجره‏

 اين مسجد در فاصله يك فرسنگ و نيم از مدينه قرار داشته كه اكنون با گسترش شهر، اين مسافت كمتر شده است. چون درخت كنارى در كنار مسجد بوده، اين مسجد به نام «شجره» معروف گرديده است. اهميت اين مسجد بيشتر در آن است كه رسول خدصلى الله عليه وآله در عمره حديبيه، عمرة القضاء و در حجة الوداع، در آنجا محرم شد. هم اكنون حاجيان ايرانى كه پيش از اعمال عمره به مدينه مى‏روند، در مسجد شجره احرام مى‏بندند. اين مسجد در سال‏هاى پيش بسيار محقر و خالى از نظافت بود. در نوسازى اخير (از 1366 به بعد) بر مساحت مسجد افزوده‏اند؛ چنانكه مساحت مسجد حدود 26000 متر مربع مى‏باشد. در بيرون مسجد بيش از پانصد دوش حمام و بيش از سيصد و پنجاه عدد دستشويى ساخته شده است.

مسجد مباهله‏

مسجدى را كه به نام «مسجد مباهله» نشان مى‏دهند، نماينده رويدادى تاريخى و بزرگ است. «مباهله» در لغت «بر يكديگر نفرين و لعنت كردن» است. در سال دهم هجرت گروهى از ترسايان نجران‏

(ناحيه‏اى است در يمن در جنوب عربستان) نزد حضرت رسولصلى الله عليه وآله آمدند و درباره عيسىعليه السلام با او گفتگو كردند. رسول خدصلى الله عليه وآله فرمود: عيسى بنده خدا و كلمه او بود كه آن را بر مريم القا فرمود. گفتند چگونه ممكن است انسانى بى پدر به دنيا آيد؟ قرآن در اين باره نازل شد كه مَثَل عيسى، مثل آدم است. چون گفتگو دراز گرديد رسول خدصلى الله عليه وآله به حكم خدا فرمود: ما و شما پسران، زنانمان و خودمان مباهله مى‏كنيم تا دروغ گويان مشمول لعنت الهى گردند. در آن روز كه بيست و چهارم و به قولى بيست و يكم ذوالحجه بود، رسول خدا با على مرتضى و فاطمه زهرا و حسن و حسينعليهم السلام براى مباهله بيرون شدند. ترسايان چون شكوه و جلال آن بزرگواران را ديدند، ترسيدند و از مباهله چشم پوشيدند و با رسولصلى الله عليه وآله مصالحه كردند و جزيه پذيرفتند.

 احد

دره و كوهى است كه بدين نام شهرت دارد و در يك فرسنگى شمال مدينه واقع شده، و هم اكنون به خاطر گسترش شهر، قسمت فراوانى از اين فاصله را ساختمان‏ها پر كرده است. اين جا بود كه دومين جنگ ميان مسلمانان و مشركان‏

مكه در سال سوم هجرت رسولصلى الله عليه وآله درگرفت. هنگامى كه به رسول خدا خبر دادند ابوسفيان با سپاهيانش به مدينه روى نهاده‏اند، حضرتش شوراى جنگى تشكيل داد. نظر سالخوردگان اين بود كه شهر حالت دفاعى داشته باشد ولى جوانان كه قاطعيت بيشترى داشتند، گفتند: به بيرون شهر مى‏رويم و بر دشمنان حمله مى‏بريم چون اينان در اكثريت بودند. رسول خدصلى الله عليه وآله رأى آنان را پذيرفت. سلاح پوشيد و آماده رفتن شد. از سوى ديگر مشركان مكه خود را به ذوالحليفه رساندند و از آنجا به شمال يثرب رفتند و در كنار احد موضع گرفتند. شمار سپاهيان اسلام يك هزار تن بود. پيش از شروع جنگ عبداللَّه بن اُبَى - سردسته منافقان - به عنوان اعتراض با سيصد تن از مردم خود به مدينه برگشت و گفت: محمد از بچه‏ها پيروى كرد و رأى مرا ناديده گرفت. مشهور است كه آيه 167 سوره آل عمران درباره او نازل شد. با جدا شدن عبداللَّه و پيروان او از پيامبر، تنها هفتصد تن باقى ماندند. رسول خدصلى الله عليه وآله عده‏اى از تيراندازان را بر جبل رمات گمارد و به عبداللَّه بن جبير، سردسته تيراندازان فرمود مواظب باشيد دشمن از پشت سر به ما حمله نكند. تا پايان جنگ بر جاى خود باشيد، جنگ به سود ما باشد يا به‏

زيان ما. با نخستين حمله مسلمانان، سپاه مكه عقب نشست و سربازان اسلام به گردآورى غنيمت پرداختند. گروه تيرانداز نيز براى آن كه از به دست آوردن غنيمت عقب نماند، موضع خود را رها كرد و عبداللَّه هرچه كوشيد مانع آنان شود نپذيرفتند. همين كه آنان مدخل دره را رها كردند سواره نظام دشمن به سركردگى خالد بن وليد، ناگهان بر سپاه اسلام حمله برد، در جريان اين حمله حمزه عموى رسول خدصلى الله عليه وآله و نزديك به هفتاد تن از مسلمانان شهيد گرديدند. مزار حمزه سيدالشهدا و ديگر شهيدان در دامنه كوه قرار دارد. در شمار شهداى احد افرادى چون: مصعب بن عمير، حنظله غسيل الملائكه نيز به چشم مى‏خورند. پيامبرصلى الله عليه وآله از شهادت حمزه بسيار غمگين شد و به او لقب «سيد الشهدا» داد.