فرهنگ كلمات سرزمين وحي

1-   احرام: احرام عبارت است از كندن لباسهاي معمولي و پوشيدن دو قطعه پارچه سفيد و بي رنگ توسط مردان و لباسهاي معمولي و ساده و سفيد توسط بانوان. اين عمل همراه با نيت و توجه مخصوص است. و به منظور تحول روحي،‌ اخلاقي، اجتماعي و پاكي ظاهر و باطن انجام مي شود. يكرنگي لباسها نشان از آن دارد كه ما همه از هر مملكت و هر نژادي كه هستيم در وراي تقدس در برابر حق تعالي يكرنگيم و دو رنگي را دور نهاده ايم و در روز قيامت به همين شكل محشور مي شويم. نيت احرام: محرم مي شوم به احرام عمره مفرده قربه الي ا...


2-   اركان كعبه: چهار زاويه كعبه را اركان مي نامند كه عبارتند از: 1- ركن شمالي (ركن عراقي) 2-ركن غربي (ركن شامي) 3- ركن جنوبي (ركن يماني) 4- ركن شرقي (ركن اسود). فضيلت ركن يماني از همه اركان بالاتر است.


3-   اعمال عمره مفرده: 1- احرام از ميقات (مسجد شجره) 2- طواف كعبه 3- نماز طواف ( پشت مقام ابراهيم) 4- سعي صفا و مروه (شروع از صفا) 5- تقصير (كوتاه كردن مو يا ناخن) 6- طواف نساء 7- نماز طواف نساء (پشت مقام ابراهيم)


4-   ايام تشريق: نام چند روزي كه بعد از عيد قربان، حاجيان در سرزمين مني مي مانند، ايام تشريق است. قرآن در زمينه ياد خدا در اين ايام مي فرمايد: «واذكرو الله في ايام معدودات فمن تعجل في يومين فلا اثم عليه و من تاخر فلا اثم عليه»(بقره/302). «خدا را در روزهاي معيني ياد كنيد (روزهاي 11و 12و 13) و كساني كه براي خروج از منا عجله كنند و ذكر كنند و ذكر خدا را در دور روز انجام دهند، گناهي بر آنها نيست، و هر كه تأخير كند و سه روز در منا مانده ياد خدا نمايد،‌ مانعي ندارد.»


5-   بيت الاحزان: نام ديگر آن به مسجد فاطمه معروف است. در قسمت شمالي قبور ائمه بقيع (ع) مكان كوچكي وجود داشته كه حضرت فاطمه زهرا (س) پس از مرگ پدر به آن جا مي آمده و به شدت مي گريسته است.


6-   پرده كعبه: روپوشي از پارچه ضخيم ابريشمي  نيلي رنگ مايل به سياه كه روي كعبه قرار دارد كه آن را «كسوه» يا پرده كعبه مي نامند. نخستين كسي كه خانه كعبه را پرده پوشانيد به به قولي «تبع حميري» پادشاه يمن  بود. امير مؤمنان علي بن ابي طالب (ع) نيز همه ساله از عراق براي كعبه پرده‌اي مي فرستاد. چون مهدي عباسي به خلافت رسيد خادمان كعبه از انبوهي پردها بر روي كعبه،‌ شكايت كردند و گفتند بيم آن مي رود كه خانه صدمه ببيند مهدي دستور داد پرده‌ها را بردارند و تنها يك پرده بر آن بگذارند و سالي يك بار آن را عوض كنند اين سنت تا به امروز ادامه دارد در حاشيه فوقاني پرده آيه هايي از قرآن كريم قلاب دوزي شده است. روي پرده عبارت «الله جل جلاله و لا اله الا الله و محمد رسول الله» نوشته شده است و بالاي اين عبارت كمربند زردي است كه آيات قرآن روي آن بافته شده قرار دارد و هر سال تعويض مي گردد.


7-   تقصير: كوتاه كردن مقداري از موي سر يا ناخن را تقصير مي گويند. نيت تقصير: تقصير مي كنم براي خارج شدن از احرام عمره مفرده قربه الي ا...


8-      تلبيه: ذكر تلبيه: لبيك اللهم لبيك،‌ لبيك لا شريك لك لبيك،‌ ان الحمد و النعمه لك و الملك،‌ لا شريك لك لبيك.


9-   جده: شهر بندري جده به عروس شهرهاي عربستان معروف است. فرودگاه جده در موسم حج از پرجمعيت ترين فرودگاههاي دنيا به شمار مي رود. مسير جده تا مدينه 7 الي 8 ساعت مي باشد.


10-  جمرات: جمع جمره، به معناي توده‌اي از سنگ است. جمره‌هاي سه گانه، در منا و نزديك به مكه است. (جمره اولي،‌ وسطي و عقبه)،‌ نقل است كه در اين محل،‌ حضرت آدم (ع)،‌ شيطان را كه به دنبال او حركت مي كرد،‌ با افكندن سنگ ريزه از خود راند. حاجيان به عنوان يك واجب ديني با تأسي به آن حضرت روزهاي 10،‌ 11، 12 ذيحجه به طرف ستون‌هاي سنگي هر يك از جمره‌ها سنگ پرتاب مي كنند.


11-  حجر اسماعيل: ميان ركن شامي و ركن عراقي ديوار قوسي شكل نيم دايره اي به ارتفاع 40/1 و عرض  50 سانتي متر قرار دارد كه حجر اسماعيل ناميده مي شود. حجر اسماعيل محلي است كه هنگام طواف كردن بايد آن را در داخل طواف قرار داد يعني خارج آن طواف نمود. حجر اسماعيل مدفن حضرت اسماعيل و مادر پاكدامنش هاجر و حدود هفتاد پيامبر (صلوات الله عليهم اجمعين) است و هر سال صدها هزار نفر از اطراف عالم به سراغ آن آمده و موظفند در طواف خانه خدا آن حريم را كه مدفن آن زن و فرزند است همچون جزئي از كعبه قرار دهند. حجر اسماعيل يادگار زمان ابراهيم و اسماعيل (عليهما السلام) و مدت زماني پس از بناي كعبه مي‌باشد. بنابراين،‌ قدمت و پيشينه آن به زمان بناي كعبه به دست ابراهيم (عليه السلام) مي رسد. نقل‌هاي تاريخي حكايت از آن دارد كه اسماعيل (عليه السلام) در همين قسمت زندگي مي كرده و خيمه گاه او در اين سوي بوده است. مادرش هاجر نيز با وي در همين جا مي زيست و پس از رحلت، در حجر دفن شد. از امام صادق (عليه السلام)‌ نقل شده است كه فرمود: «الْحِجْرُ بُيْتِ اسماعيلَ و فيهِ قبرُ هاجرَ و قبرُ اسماعيلَ»؛ «حجر، خانه اسماعيل و محل دفن هاجر و اسماعيل است». از آنجا كه حجر اسماعيل داخل مطاف است،‌ مي تواند نشانه اي بر عظمت آن باشد. در برخي از روايات آمده است كه  پيامبران زيادي در اينجا مدفون شده‌اند. در اصل،‌ حجر اسماعيل جزئي از كعبه به شمار مي آيد. گويا براي نخستين بار،‌ منصور عباسي حجر اسماعيل را با سنگ هاي سفيد پوشانيد. پس از آن در دوره مهدي و نيز هارون عباسي اين سنگ ها تعويض و نو شد. ناودان طلا نيز كه بر بام كعبه نصب شده،‌ به سمت حجر اسماعيل است.


12-  حجر الاسود: حجرالاسود در ركن شرقي به ارتفاع يك و نيم متر از زمين قرار گرفته، سنگي است سياه مايل به سرخي،‌ بيضي شكل به قطر 30 سانتي متر كه در آن نقطه هاي قرمز ديده مي شود و در پوششي از نقره قرار گرفته است. و در ركن شرقي كنار در كعبه قرار دارد. استلام و بوسيدن آن نيز سفارش شده است. امام صادق (ع) مي فرمايد:«كسي كه با حجرالاسود مصافحه كند مانند آن است كه با خدا مصافحه كرده باشد». رسول خدا (ص) فرمودند: « اين سنگ در آغاز از كاغذ هم سفيدتر بود. وليكن گناهاني كه فرزندان آدم انجام دادند آنرا سياه كرد. رسول خدا و همه ائمه (ع) در حج و عمره آن را مي بوسيدند و به آن دست مي كشيدند.


13-  حرم مطهر نبوي: اين حرم متصل به مسجد النبي است و ساختمان آن اكنون بناي مسجد قرار دارد. اين همان خانه پيامبر است كه پس از هجرت در آن زندگي مي كرده و به مرور زمان تغييراتي در آن صورت گرفت.


14-  حطيم: اكثر محققان حطيم را نيم دايره‌اي فرض مي كنند كه از حجر الاسود شروع شده و به مقام ابراهيم (ع) و چاه زمزم تا حجر اسماعيل را در برمي گيرد كه قطر آن ديوار خانه خداست. حطيم از مكان هاي محترم در مسجد الحرام، در كنار كعبه است چون در اين نقطه مردم براي دعا جمع مي شوند و به يكديگر فشار مي آورند،‌ حطيم ناميده مي شود. در اين كه آيا حطيم تنها همان محدوده كنار حجر الاسود و باب كعبه را شامل مي شود يا وسعت بيشتري دارد، اختلاف است. در روايتي از امام صادق (ع) تنها همين موضع را حطيم مي نامند. چنان كه شيخ صدوق نيز آورده است كه حطيمه فاصله ميان در كعبه و حجر الاسود را گويند،‌ جايي كه خداوند توبه آدم را پذيرفت. به تعريف ديگر، حطيم قسمتي از سطح مسجدالحرام است كه از حجر الاسود آغاز مي شود و به سمت اصل چاه زمزم- نه مدخل ورودي آن- و از آنجا تا مقام ابراهيم و پس از آن تا حجر اسماعيل ادامه مي يابد. اين محدوده را تا ديوار كعبه «حطيم» مي نامند. در تعريف ديگر، حطيم محدوده داخلي حجر اسماعيل است. حطيم از آغاز مورد توجه مسلمانان بوده و مردم براي استغاثه و دعا در آنجا جمع مي شوند. خواندن نماز در اين قسمت فضيلت بسيار دارد و سفارش شده است.


15-   حلق: تراشيدن سر را حلق مي گويند.


16-  حلق و تقصير: روز عيد قربان در مني،‌ بعد از سنگ زدن و قرباني كردن بايد مرداني كه سفر اول آنهاست، سر خود را بتراشند،‌ و زنان كمي از موي سر خود را كوتاه نمايند. و كساني كه در سفر اول حج نيستند،‌ مي توانند به جاي تراشيدن سر، كمي از موي سر يا ريش و يا شارب خود را كوتاه كنند و با اين عمل از احرام خارج شوند و لباسهاي طبيعي خود را بپوشند،‌ و جز همسر و بوي خوش و شكار،‌ همه آنچه در اين چند روز عرفات و مشعر و مني بر آنان حرام بود،‌ حلال مي شود. قرآن در اين باره مي فرمايد: «ثم ليقضوا ثفثهم» (صف/8). پس از ذبح و قرباني بايد كثافات خود را زايل نمايند. در مناسك،‌ ناخن و موي بغل و سر را تراشيدن در روزهاي حج را «تفث» مي گويند.


17-  خانه هاي همسران پيامبر (ص) : خانه هاي زنان پيغمبر نيز كه حجره هايي بود،‌ در اطراف مسجد قرار داده شد و چون آن حضرت به جوار پروردگار شتافت،‌ ايشان در حجره عايشه كه در كنار مسجد بود به خاك سپردند.


18-  دار ارقم: منزلي كه پيامبر (ص) و مسلمانان نخستين،‌ در آنجا اسلام را به طور پنهاني تبليغ مي كردند و درو هم جمع مي شدند و خدا را عبادت مي كردند. دار ارقم نزديك صفا و خارج مسجدالحرام بوده است و در توسعه اي كه در زمان سعود بن عبدالعزيز صورت گرفت،‌ داخل مسجد گرديد.


19-  دارالندوه: دارالندوه،‌ نخستين و تنها مجلس مشاوره در سراسر عربستان بوده است. اين مجلس سپس منزلگاه خلفا و امراء گرديد. سپس اندك بناي آن رو به ويراني نهاد و سرانجام جزء مسجد گرديد و امروزه هيچ نشاني از آن باقي نمانده است.


20-  درب كعبه: درب كعبه،‌ در ضلع شمال شرقي خانه خدا قرار دارد. پس از فتح مكه پيامبر اكرم (ص) كليد كعبه را به عثمان بن طلحه از آل شيعه سپرد،‌ كه هنوز اين سنت كليدداري در خاندان مزبور باقي مانده است. كعبه داراي دو در داخلي و خارجي بوده است.


21-  درهاي مسجد النبي: زماني كه مسجدالنبي ساخته شد، چند در براي ورود و خروج مردم ساختند. برخي از اصحاب نيز در حاشيه مسجد خانه ساخته،‌ دري به درون مسجد باز كردند. در سال سوم هجرت،‌ قبل از غزوه احد،‌ به دستور پيامبر (ص) همه درهاي خانه ها به جز در خانه علي (ع) به مسجد بسته شد. تعداد درهاي مسجد در امتداد زمان تغييراتي يافته است. مشهورترين ابواب،‌ عبارتند از: 1- باب الرحمه يا باب «عاتكه» در غرب مسجد 2- باب جبرائيل در شرق مسجد (اين در مدخل ورودي رسول ا... بوده است) 3-باب السلام در غرب مسجد 4-باب النساء در شرق مسجد. با توسعه هاي اخير،‌ مسجد النبي هم اكنون 10 در دارد.چ


22-   ذبح يا قرباني در منا: بعد از رمي مي بايستي ذبح انجام گيرد، يكي از واجبات منا، قرباني است. دهم ذيحجه عيد قربان است.


23-  ركن يماني: پيامبر (ص) فرمود: «هيچگاه كنار ركن يماني نيامدم مگر اينكه ديدم جبرئيل زودتر از من خود را به آن ركن چسبانيده است». امام صادق (ع) فرمود: «خداوند فرشته اي را نزد ركن يماني گمارده كه كارش آمين گفتن به دعاي مؤمنان است». و همچنين فرموده اند: «ركن يماني دري از درهاي بهشت است، از هنگامي كه خداوند آن را باز كرده هرگز بسته نشده است». «ركن يماني دري است كه ما از آن وارد بهشت مي شويم»،‌ « در اين مكان هيچ بنده مؤمني نزد خدايش اقرار به گناه نمي كند مگر اينكه آمرزيده مي شود». «بين ركن يماني و حجرالاسود هفتاد پيامبر مدفونند».چ


24-  روضه شريفه (روضه النبي) : روضة النبي مسافت ميان قبر پيغمبر (ص) و منبر آن حضرت است كه طول آن 22متر و عرض آن 15 متر مي باشد. پيامبر اكرم (ص) فرمود: «ميان منبر و خانه من باغي است از باغهاي بهشت». چون اين مكان قطعه اي از زمين بهشت است و روايات بسياري داريم كه پيغمبر (ص) فرمود: «منبر من بر دري از درهاي بهشت قرار دارد»، لذا اين محدوده با فضليت‌ترين قسمت مسجد به شمار مي رود. در واقع قسمتي از مسجدالنبي كه رو به سمت قبله قرار دارد و شامل خانه نبي اكرم (ص) و خانه فاطمه زهرا (س) مي باشد. كه به نام روضه مطهره نيز شناخته مي‌شود داراي فضيلت زيادي است: بنابراين در محدوده روضه شريفه سه مكان مقدس وجود دارد كه عبارتند از: مرقد مطهر پيامبر (ص)، منبر و محراب.


25-   ربذه: محلي در بيست فرسنگي مدينه،‌ مدفن اباذر،‌ صحابي بزرگ پيامبر (ص) و يار و ياور حضرت علي (ع).


26-  رمي جمرات: رمي، يعني ريگ انداختن به جمره كه از اعمال حج تمتع است. زائران خانه خدا،‌ همين كه از مشعر به مني مي رسند،‌ بعد از كمي استراحت اعمال سه گانه آن روز را شروع مي نمايند. اولين عمل پرتاب كردن هفت سنگ ريزه اي است كه شب قبل در مشعر جمع آوري كرده اند، اين عمل را در اصطلاح «رمي جمره» مي نامند. «رمي» به معناي پرتاب كردن و آواز سنگ كه انداخته شود معني شده است و «جمره» نيز به سنگ ريزه معني شده است. امام كاظم (ع) مي‌فرمايد: در اين محل بود كه ابليس در برابر حضرت ابراهيم (ع) مجسم شد و وسوسه كرد، ولي حضرت با پرتاب سنگها او را از خود دور نمود،‌ و اين عمل در تاريخ به عنوان يك قانون و سنت در‌آمد. خداوند سبحان در سوره حج آيه 52 مي فرمايد: «ما هيچ رسول و پيامبري را پيش از تو نفرستاديم،‌ مگر اينكه هر گاه آرزو مي كرد شيطان القائات و وسوسه هايي در آن مي كرد،‌ اما خداوند آن وسوسه هاي شيطان را از بين مي برد». پيامبر (ص) فرمود: «رمي جمرات ذخيره روز قيامت است».


27-  روز ترويه: زائرين در قم، هنگام خروج از مكه براي عرفات،‌ آب تهيه كرده،‌ با خود به آن سرزمين مي بردند، روز هشتم ذي الحجه را روز «ترويه» نيز مي نامند.


28-  زادگاه پيامير اكرم (ص): رسول خدا (ص) در خانه اي در شعب ابي طالب در خانه محمد بن يوسف ثقفي چشم به جهان گشود سپس خيرزان مادر هارون آن خانه را مسجد ساخت كه مردم در آن نماز گزارند. چون رسول خدا (ص) از مكه به مدينه هجرت كرد،‌ عقيل آن خانه را گرفت و سپس فروخت. در سال 1009 ه. ق سلطان محمد پسر سلطان مراد آن را از نو عمارت كرد و براي آن قبه و مناره ساخت و مؤذن و خادم و امام جماعت گمارد. در پي روي كار آمدن دولت سعودي با اصرار شهردار وقت مكه (1347 ق) از ملك عبدالعزيز قرار شد تا در آنجا كتابخانه اي بنا كنند و آن را «مكتبه مكه المكرمه» نام نهادند، كه اكنون محل كتابخانه عمومي شهر مكه دركنار مسجدالحرام است.


29-  زمزم: چاه زمزم، از ديگر آثار مسجدالحرام است كه با نامهاي چاه اسماعيل، حفيره عبدالمطلب،‌ شفاء سقم،‌ عافيه،‌ ميمونه،‌ طعم،‌ بركه،‌ بره و... شناخته مي شود. اين چاه در قسمت شرقي مسجدالحرام، در نزديكي مقام و در 18 متري كعبه قرار دارد و همانند ديگر مشاهد حج، از آثار ابراهيم، اسماعيل و هاجر است. در روايات اسلامي آمده است: پس از آنكه ابراهيم (ع)، همسر و فرزندش را ترك كرد،‌ تشنگي بر آنها چيره شد و خداوند به وسيله جبرئيل، چاه زمزم را براي حفظ جان اسماعيل (ع) و هاجر پديد آورد. بدين صورت، چاه زمزم آيتي از آيات الهي است. اين چاه در آغاز، منبع تأمين آب مكه بود و پس از آن چاه هاي ديگري در مكه و اطراف آن ايجاد شد. عرب ها براي اين چاه تقدس بسيار قائل بودند و حتي مي گويند كه ساسان بن بابكان جد سلسله ساساني نيز از اين چاه آب نوشيده است! اين را نشاني از آن دانسته اند كه ايرانيان هم براي زمزم حرمتي قائل بوده اند. وجود اين چاه و اهميت‌ آن براي مردم مكه سبب شده بود تا در قريش منصب «سقايت» به وجود آيد. اين منصب در اوان ظهور اسلام،‌ در دست عباس عموي پيامبر (ص) بود. گفته شده كه در جاهليت مدت زماني اين چاه پر شده بود و عبدالمطلب آن را از نو گشود. از آن زمان تا به امروز اين چاه مورد استفاده قرار مي گيرد،‌ گرچه آب آن،‌ كم و زياد مي شود. در روايات اهل بيت (ع)، نوشيدن از آب زمزم سفارش شده و همه مسلمانان به متبرك بودن آن،‌ باور دارند. امام علي (ع) فرمود: «ماء زمزم خير ماء‌ علي وجه الارض». « آب زمزم، بهترين آب روي زمين است». روايات موجود نشان مي دهد كه پيامبر (ص) و امامان (ع) به طور معمول بعد از طواف،‌ از آب زمزم استفاده مي كردند.


30-  ستون هاي مسجد النبي: در مسجد نبوي، ستون هايي است كه هر يك نامي خاص دارد كه عبارتند از: ستون مخلقه،‌ ستون توبه،‌ ستون محرس، ستون وفود، ستون سرير، ستون مهاجرين،‌ ستون حنانه و ستون تهجد.


31-  ستون حنانه: نام ديگر اين ستون،‌ الجزعه مي باشد. اين ستون نزديك منبر مسجد النبي واقع است. نوشته اند زماني كه براي پيامبر (ص) منبر ساخته شد از تنه درخت خرمايي كه پيامبر (ص) به آن تكيه مي داد و خطبه ايراد مي نمود ناله اي برخاست شبيه ناله شتر ماده اي كه از بچه خود جدا مي شود و حضرت دست نوازشي به درخت كشيد و درخت آرام شد. لذا به آن ستون حنانه گفته اند.


32-  ستون توبه: نام ديگر اين ستون،‌ «ابولبابه» است. ابولبابه پس از شكست بني قريظه به خاطر گناهي كه مرتكب شده بود، مورد بي توجهي پيامبر (ص) و ياران آن حضرت قرار گرفت. لذا خود را به مدت بيش از 10 شبانه روز بر اين ستون بست تا اينكه آيه 4-1 سوره توبه در پذيرفته شدن توبه او به رسول خدا (ص) نازل گرديد و آن حضرت او را از ستون باز كرد. نماز و توبه در كنار اين ستون فضيلت دارد.


33-  ستون تهجد: در روايت است كه پيامبر خدا (ص)،‌ شب هنگام كه مردم،‌ مسجد را به سوي خانه هايشان ترك مي كردند،‌ حصيري در كنار اين ستون مي گستراند و به تهجد و نماز شب مي پرداخت و به همين مناسبت به اين مراسم معروف شد.


34-  ستون سرير: رسول خدا (ص) در ايام اعتكاف در كنار اين ستون تختي از شاخه هاي خرما مي گذاشت و شب را بر روي آن استراحت مي كرد. اين ستون بين حرم و ستون توبه قرار دارد.


35-  ستون محرس: نامهاي ديگر اين ستون، ستون علي و ستون حرس مي باشد. اين ستون را به نام مصلاي علي (ع) نيز مي شناسند. در كنار اين ستون حضرت علي (ع) مي ايستاد و هنگام ملاقات اشخاص از رسول خدا (ص) محافظت مي‌كرد. اين ستون بعد از ستون سرير در امتداد ضريح قرار دارد.


36-  ستون مخلقه: اين ستون محلي است كه پيامبر نماز مي خوانده و چون با «خلوق» (نوعي از بوي خوش كه قسمت اعظم آن از زعفران است) خوشبو و معطر مي شد به آن ستون مخلقه گفته اند.


37-  ستون مربعه القبر: اين ستون به نام ستون عايشه و ستون قرعه نيز گفته مي شود. از ستونهاي روضه النبي (ص) است كه دقيقاً وسط ستونهاي ديگر مسجد و در امتداد ستون بر سرآمدن كنار آن قرعه مي زدند. علت نامگذاري آن،‌ به دليل اين بوده كه مهاجرين مكه در كنار اين ستون نماز مي گزاردند و مي نشستند.


38-  ستون وفود: در كنار اين ستون، رسول ا... با سران قبائل و هيئتهاي نمايندگي و سياسي ديدار فرموده و آنان را به حضور مي پذيرفتند. اين ستون بعد از ستون حرس در امتداد ضريح قرار دارد.


39-  شاذروان: در پايين ديوار كعبه برآمدگي كوتاهي ديده مي شود كه ارتفاع آن از زمين حدود 30 سانتي متر و عرض آن 50-30 سانتي متر است كه به آن شاذروان مي گويند. اين محل سجده گاه نبي اكرم (ص) بوده است.


40-  شعب ابي طالب: شعب ابي طالب،‌ يا شعب علي جايي است كه مشركان مكه پيامبر (ص) و بني هاشم را حدود سه سال در آنجا محصور كردند و مردم را از ديدار و معامله با آنان منع نمودند. اين دره به سوي كوه ابوقبيس سرازير است و همان جايي است كه هم اكنون كتابخانه مكه در آن محل در كنار مسجد الحرام واقع است.


41-  صفه: در داخل مسجدالنبي صفه‌اي (ايوانچه اي مانند) آماده كرده‌اند كه مستمندان در آنجا به سر مي  بردند،‌ اينان همان دسته از مسلمانانند كه به «اصحاب صفه» معروف گشتند. در تاريخ آمده است: «قبل از آنكه قبله از بيت المقدس به طرف كعبه تغيير كند محراب رسول خدا (ص) در ناحيه شمال مسجد قرار داشت. پس از تغيير قبله،‌ به دستور پيامبر، آن قسمت را مسقف نموده،‌ مكاني براي استراحت و سكونت مسلمانان مهاجر و بي پناه گرديد كه در توسعه مسجد در سال هفتم هجري داخل مسجد واقع شد». اين مكان يادآور 92 نفر اصحاب صفه است مانند: بلال‌،‌ ابوذر، مقداد و... كه در نهايت فقر و بيچارگي در پناه رسول خدا (ص) بودند. اين مكان مقابل حجره فاطمه زهرا(س) قرار دارد.


آنچه كه امروز به نام صفه معروف است «دكه الاغوات» نام دارد و جايگاه خواجه هاي حرم كه وظيفه حراست و خدمتگزاري حرم را به عهده داشته‌اند بوده و به دستور نورالدين زنكي در سال 569 قمري بنا گرديده است.


42-  طواف: طواف خانه خدا،‌ يكي از باشكوه ترين و پرجاذبه ترين اعمال و مناسك حج است،‌ وقتي انسان به عرفان حقيقي اين ركن اساسي حج و عمره پي مي برد كه به علو مقام مولود كعبه دست يابد،‌ اگر خداوند سبحان تمام ملل مسلمان را مكلف كرده است كه از دور و نزديك،‌ حداقل در طول عمرشان (در صورت استطاعت) يك مرتبه به اين سرزمين بيايند، و گرد خانه اش بچرخند،‌ نه به خاطر چند سنگ سياهي است كه از كوههاي اطراف در يك نقطه فراهم آمده است،‌ بلكه فلسفه اين چرخش آن است كه اين خانه زادگاه علي (ع) است. و هر مسلمان مؤمني هنگام چرخيدن به گرد اين مكعب سياه و هنگام رسيدن به مستجار،‌ به ياد شكافتن ديوار كعبه و ورود فاطمه بنت اسد (س) به درون كعبه و تولد امير المؤمنين (ع) و همچنين به ياد پا نهادن علي بن ابيطالب (ع) بر شانه رسول اكرم (ص) و فرو ريختن بتهاي جاهلي مي‌افتد. امام صادق (ع) مي‌فرمايند: طواف براي غير ساكنان مكه، از نماز افضلتر و نماز براي ساكنين مكه از طواف فضيلت بيشتري دارد. همچنين ايشان فرمودند: «هر كس هفت مرتبه گرد اين خانه طواف نمايد، خداوند عز و جل شش هزار حسنه براي او مي نويسد. و شش هزار گناهش را مي بخشد و شش هزار درجه او را بالا مي برد». پيام اكرم (ص) فرمود: «كمترين چيزي كه در روز قيامت در نامه عمل شما يافت مي شود،‌ همانا طواف است». ثواب طواف و منافع آن به قدري زياد است كه امام صادق (ع) حتي در شدت بيماري براي آن به بيت الحرام مي آمدند. نيت طواف: هفت شوط دور خانه خدا در عمره مفرده انجام مي دهم قربه الي ا...،‌ نيت نماز طواف: دو ركعت نماز طواف عمره مفرده مي خوانم قربه الي ا...،‌ نيت طواف نساء: هفت شوط طواف نساء در عمره مفرده انجام مي دهم قربه الي ا...، نيت نماز طواف نساء: دو ركعت نماز طواف نساء مي خوانم قربه الي ا...


43-  قبرستان ابوطالب: محوطه وسيعي است كه در كنار پل حجون قرار دارد و اكنون گورستان مردم مكه است در گذشته به نام «شعب ابي دب» معروف  بوده و ابوطالب،‌ خديجه كبري (س)، عبد مناف، عبدالمطلب، قاسم فرزند رسول الله و تعداد زيادي از صحابه،‌ تابعين و علما در آنجا مدفون اند. برخي به غلط گمان كرده اند شعب ابي طالب اينجاست. نا گفته نماند كه قبور اجداد پيامبر (ص) درگذشته داراي گنبد و بارگاه بود كه در دوران معاصر تخريب گرديد.


44-  قبرستان بقيع: محوطه وسيعي است كه در اسلام است. آن را «بقيع الغرقد» نيز مي نامند. بقيع الغرقد به زميني گفته مي شود كه نوعي درخت بلند توت آن را پوشانده باشد. اكنون اين درختان از بين رفته‌اند. بقيع الغرقد گورستان مدينه منوره است كه در ناحيه شرقي مدينه واقع شده است. قبور مطهر چهار امام معصوم(ع): امام حسن مجتبي،‌ امام سجاد، امام محمد باقر و امام جعفر صادق (ع) و به قولي حضرت فاطمه زهرا (س) نيز در آنجا مدفون است و همچنين 20 هزار نفر از خاندان نبوت (ع) از جمله فاطمه بنت اسد (همسر ابوطالب و مادر گرامي حضرت علي (ع)، عباس بن عبدالمطلب (عموي پيامبر) و خواهرش صفيه،‌ زينب بنت خزيمه،‌ ريحانه،‌ ماريه قبطيه، زينب بنت جحش، ام حبيبه،‌ حفصه،  سوده،‌ صفيه، جويريه،  عايشه و ام سلمه همسران پيامبر (ص) به غير از حضرت خديجه (س) و ميمونه،‌ فرزندان پيامبر (زينب، ام كلثوم،‌ رقيه و ابراهيم،‌ حضرت ام البنين (مادر بزرگوار حضرت ابوالفضل (ع) )،‌ اسماعيل (فرزند امام صادق (ع))، عبدالله بن جعفر (همسر حضرت زينب (س))،‌ محمد حنيفه (فرزند امير مؤمنان (ع)،‌ عقيل بن ابي طالب (برادر امام علي (ع)، حليمه سعديه (مادر رضاعي حضرت محمد (ص)) عاتكه و صفيه (عمه هاي رسول خدا (ص)) و تعدادي از شهداي احد و بسياري از صحابه و تابعين و علما در بقيع مدفون اند.


45-  قبة الخضراء: يكي از بهترين نقاط مسجد،‌ مدفن رسول خداست. مورخان نوشته اند كه رسول خدا (ص) در حجره اي كه وفات يافت، دفن شد. اكنون محدوده حجره طاهر كه مرقد نيز داخل آن قرار دارد ضريحي مطلا در اطراف آن كشيده شده است. در چهار گوشه حجره،‌ چهار ستون مستحكم بنا شده كه گنبدي سبز (قبة الخضرا) بر روي آن قرار دارد. اين حجره داراي چند در است: 1- در حجره فاطمه (س) كه در اين مكان مقدس محلي به نام قبر فاطمه (س) مشخ شده است. 2- در تهجد 3-در وفود يا باب الرحمه مرقد مطهر رسول خدا (ص) 4- در توبه يا باب الرسول.


46-  قرباني: خداوند در سوره مائده، مسأله «قرباني در مكه» را همراه با كعبه، وسيله قيام مردم بيان فرموده است: جعل الله الكعبه البيت الحرام قياماً للناس و الشهر الحرام و الهدي و القلائد» (مائده/97)، خداوند، كعبه را كه خانه محترم است بر پا دارنده مردم قرار داده و همچنين ماه محترم (ذي الحجه) و قرباني و علائم قرباني را وسيله قيام قرار داد. همانگونه كه صفا و مروه از شعائر الهي است، مسأله قرباني نيز از شعائر است: «والبدن جعلناها لكم من شعائر الله» (حج/36). شترهاي چاق و فربه را از شعائر الهي قرار داديم. ذبح صدها هزار گوسفند و نحر هزاران شتر، يك نوع جلوه و زيبايي در اين مراسم است و مظهر روحيه ايثار دسته جمعي مي باشد كه خود از شعائر الهي است. يكي از اسرار قرباني سير كردن نيازمندان است. قرآن در اين باره مي فرمايد: «فكلوا منها و اطعموا القانع  و المعتر» (حج/36). از گوشت هايي كه قرباني مي كنيد، بخوريد و به قانع و نيازمند بخورانيد. «قانع»، نيازمندي است كه فروتن است يعني به آن چه مي گيرد،‌ بسنده كند. «معتر»،‌ نيازمندي است كه براي دريافت بخشش پيش آيد. و اين نشان دهنده بينش وسيع اسلام است كه سفارش مي كند نه خود را فراموش كنيد نه ديگران را. هدف اصلي در مسأله قرباني،‌ رسيدن به مقام عالي تقوا است و درخواست نكند. (قرآن در اين زمينه مي فرمايد: «لن ينال الله لحومها و لا دماؤها و لكن يناله التقوي منكم» (حج/37). اين قربانيان كه زائران خانه خدا به هنگام توقف در منا ذبح مي كنند،‌ گوشت يا خون آنها به خدا نمي رسد، بلكه هدف از قرباني،‌ شكوفا شدن روح ايثار،‌ و نشان دادن مقدار عشق و قرب به خدا و تقوا است. آري، خداوند جسم نيست كه نيازي به گوشت داشته باشد و هرگز خون اين قرباني‌ها هم به او نمي رسد. چون بت پرستان خون حيوان قرباني را به سر و صورت بت ها مي ماليدند).


47-  عرفات: عرفات يعني شناختن و آگاهي يافتن، بنا بر قولي،‌ حضرت ابراهيم (ع) در اين سرزمين خواب ديد كه اسماعيل را در راه خدا قرباني مي كند،‌ و به وظيفه خود عارف شد. عرفات،‌ صحرايي است كه در شرق مكه قرار دارد و در جهت شمالي آن كوهي است كه آن را جبل الرحمه يا جبل عرفات مي نامند. فاصله سرزمين عرفات تا مكه حدود 20كيلومتر است. در اين سرزمين حجاج (حج تمتع)،‌ به قصد قربت بايد از ظهر روز عرفه (روز نهم ذي الحجه) تا غروب شرعي آن روز در اين صحرا وقوف نمايند. با همه اهميتي كه صحراي عرفات براي زائران خانه خدا دارد،‌ كربلا و زيارت امام حسين (ع) حساب ديگري دارد،‌ امام صادق (ع) فرمود: «ان الله تبارك و تعالي يتجلي لزوار قبر الحسين (ع)،‌ مثل اهل عرفات،‌ يقضي جوائجهم و يغفر ذنوبهم و يشفعهم في مسائلهم ثم يأتي اهل عرفات فيفعل بهم ذلك». خداوند متعال، قبل از زائران خانه خدا به زائران امام حسين (ع) لطف مي كند،‌ براي آنان تجلي نموده،‌ دعاهايشان را مستجاب مي كند،‌ گناهانشان را مي بخشد و در مشكلاتشان امداد مي دهد،‌ بعد نظر مرحمت خود را به اهل عرفات و حجاج مي افكند.


48-  غار ثور: كوه ثور در سه كيلومتري جنوب شهر مكه و در جنوب منطقه اي به نام «مسفله» قرار دارد كه غار ثور بر روي آن واقع است. اين غار به «ثور بن عبدمناف» منسوب بوده است و در دامنه كوه مخروطي شكلي وجود دارد كه مشهور است در سال سيزدهم بعثت، پيامبر اكرم (ص) هنگام هجرت به طرف مدينه،‌ به مدت سه شبانه روز در اين غار پنهان شدند و خداوند با بسته شدن تار عنكبوت بر دهانه غار،‌ آن حضرت را از شر مشركان محافظت نمود و پس از رفع خطر به مدينه هجرت كرد.


49-  غار حرا: «حرا»،‌ كوهي است بلند در شمال مكه، مشرف بر منا كه در دامنه جنوبي آن،‌ به فاصله 160متري از قله آن غاري است به نام «حرا» و يكي از مكانهاي مقدس شهر مكه است. اين غار در دامنه كوه «جبل النور» مي باشد. بنا به روايتي پيام اكرم (ص) از سه تا پانزده سال قبل از بعثت،‌ ماه رمضان را در اين غار، معتكف مي گرديد و نخستين آيه‌هاي قرآن (اقراء بسم ربك الذي خلق) در اينجا بر پيامبر نازل شد. از ويژگيهاي اين غار،‌ آن است كه انتهاي آن كاملاً به سوي مسجدالحرام و دهانه آن به سوي بيت المقدس است.


50-  كعبه: خانه كعبه از حدود 1900 سال قبل از ميلاد مسيح تا كنون، به عنوان اولين و مشهورترين پرستشگاه مقدس قلبها برقرار بوده است. خانه كعبه ابتدا به دست حضرت آدم (ع) ساخته شد كه به آن «بين العتيق» (خانه آزاد و گرامي) گفته مي شود. كعبه مركز قيام است؛ يعني،‌ مركزي است كه مي توان مردم را براي قيام، دور آن دعوت نمود،‌ همانگونه كه امام حسين (ع) قبل از حركت به كربلا، چند ماه در مكه توقف كرد و هنگام اجتماع مردم براي اعمال حج، آنان را آگاه ساخت و رفت. همچنين قيام حضرت مهدي (ع) نيز از آنجا آغاز و مايه خواهد گرفت. كعبه ساختمان چهارگوشه مسقفي است در داخل مسجدالحرام كه نماي ظاهري آن را سنگهاي مايل به رنگ خاكستري تشكيل مي دهد و در تمام مدت سال با پرده اي سياه كه حاشيه فوقاني آن با نخهاي طلايي قلاب دوزي شده،‌ پوشيده است. داخل خانه كعبه سه ستون وجود دارد. در بازسازي سال 1375 ه. ش ديوارهاي داخلي آن تعمير و سنگهاي جديدي بر آن نصب كرده اند. بلندي خانه كعيه تقريبا 15 متر است. ضلع غربي (كه ناودان قرار دارد) 5/12 متر،‌ ضلع شرقي 92/15 متر و طول ضلع جنوبي 25/10 متر است. در خانه بر ضلع شرقي قرار دارد و بلندي آن از زمين دو متر است و در تمام سال، جز هنگامي كه بخواهند داخل خانه را شستشو كنند،‌ بسته است. در روايت است نگاه كردن به كعبه،‌ ثواب نگاه كردن به صورت حضرت علي (ع) را دارد.

1-   لباس احرام: لباس احرام يعني لباسي كه در آن بسياري از چيزها را بر خود حرام مي كنيم،‌ همانگونه كه به جمله «الله اكبر»،‌ تمام اعمالي را كه سبب بطلان نماز است بر خود حرام مي نمائيم. لباس احرام لباس وحدت است چون همه مردم از هر نژاد و هر زباني كه باشند،‌ هم شكل و همرنگ مي شوند. پيامبر اكرم (ص) فرمود: «وجب الاحرام لعله الحرم». كسي كه مي خواهد وارد حريم حرم شود بايد محرم شود. لباس احرام،‌ حركت به سوي كعبه را تشديد مي كند و شوق ديدار را مي افزايد و گويا انسان خودش را در مدار وارد مي يابد. لباس احرام،‌ لباس تعظيم در برابر خدا است. لباس احرام، به ما مي گويد از اين به بعد ديگر عوض شده ايد،‌ دنيا را كنار زده ايد،‌ مرگ و معاد و آخرت و حضور در برابر خدا را بايد ببينيد. ورود در لباس احرام براي حاجي يك موفقيت است. بعد از پوشيدن اين لباس،‌ حتي اگر بميرد،‌ آمرزيده است.


 

2-      محراب: محلي است در مسجد النبي كه رسول الله در آنجا نماز مي گزاردند.


 

3-   محرمات احرام: زائر پس از پوشيدن لباس احرام و نيت و گفتن لبيك محرم مي شود و بايد تا پايان اعمال عمره از كارهايي كه بر محرم حرام است پرهيز كند. مجموع كارهاي حرام 24 مورد است كه 4 مورد آن فقط بر مردان و 2 مورد آن فقط بر بانوان حرام است و مابقي آنها هم بر مرد و هم بر زن محرم حرام است.


 

4-   محرمات مشترك بين زن و مرد: 1-شكار حيوانات صحرائي (وحشي) 2- آميزش يا هر نوع لذت جويي شهواني 3-عقد كردن زن براي خود يا غير 4-استمناء 5-استعمال عطريات و بوي خوش 6-سرمه كشيدن 7-نگاه كردن در آينه 8-فسوق (اعم از دروغ گفتن و فحش دادن يا فخر و مباهات كردن). 9-جدال و گفتن «لا والله» و«بلي والله»، قسم ياد كردن به نام خدا 10- كشتن جانوراني كه در بدن ساكن مي شوند 11-انگشتر به دست كردن به جهت زينت 12-روغن ماليدن به بدن 13-ازاله مو از بدن خود يا غير خود چه محرم باشد چه محل 14-بيرون آوردن خون از بدن 15-ناخن گرفتن 16-كندن دندان 17-كندن درخت يا گياه در محدوده حرم 18-سلاح برداشتن (حمل سلاح).


 

5-      محرمات (فقط براي زنان): 1-پوشيدن زيور براي زن 2-پوشانيدن صورت براي زنان.


 

6-   محرمات (فقط بر اي مردان): 1- پوشيدن پوششهاي دوخته 2-پوشيدن كفشي كه تمام روي پا را بگيرد 3-پوشاندن سر با هر چه آن را بپوشاند 4-زير سايه قرار گرفتن، در حال راه رفتن و طي طريق.


 

7-   مدينه: مدينه هجرتگاه پيامبر (ص) مركز تأسيس حكومت اسلامي و نام آورترين شهرهاي اسلامي پس از مكه معظمه است. اين شهر قريب به 500 كيلومتري شمال شرقي مكه قرار گرفته،‌ و ارتفاع آن از سطح دريا 916 متر است. فاصله مدينه تا جده 419 كيلومتر مي باشد. اين شهر قبل از هجرت پيامبر،‌ «يثرب» ناميده مي شد. برخي از تاريخ نويسان عقيده دارند، حدود قرن دوم پيش از ميلاد مسيح، مردمي از نژاد مصر قديم اين شهر را در دست داشته اند. شهرت اين شهر به خاطر هجرت پيامبر بدان جاست. آن حضرت در سال 622 ميلادي كه مصادف با ماه ربيع الاول بود،‌ به اين شهر درآمد و اين هجرت مبداء تاريخ مسلمانان گشت ليكن آغاز سال هجري را از ماه محرم گرفتند. در قرآن و سنت پيغمبر و عرف مسلمانان، مردم شهر مدينه «انصار» و مسلمانان مكه «مهاجران» لقب گرفتند. رسول خدا (ص) در ماههاي نخستين هجرت،‌ ميان دو گروه مهاجر و انصار عقد برادري بست و پيمان نامه مدينه، كه بايد آن را كاملترين و جامع ترين اعلاميه حقوق انساني خواند، در اين شهر و به فاصله كمتر از يك سال از هجرت نوشته شد،‌ و پس از آن مدينه مركز حكومت اسلامي گرديد.


 

8-   مستجار: مقابل ملتزم،‌ در سوي ديگر كعبه،‌ ديوار كنار ركن يماني را «مستجار» مي نامند. «جار» به معناي همسايه و «مستجار»،‌ به معناي پناه بردن به همجوار و به صورت كلي تر «پناه بردن» است. لذا در اين نقطه زائر به صاحب خانه مستجير (پناهنده) مي شود و محل دعا و استغاثه است. زماني كه خانه كعبه دو در داشت، در ديگر آن در كنار مستجار بود كه مسدود شد. اينجا نيز از مكان هاي استجابت دعا است و محلي است كه مردم به آنجا پناهنده مي شوند به همين دليل بدانجا مستجار گفته مي شود. محل ورود فاطمه بنت اسد در كعبه،  براي تولد امام علي (ع) همين بخش از ديوار كعبه بوده است. امام سجاد (ع) فرمود: «وقتي كه آدم به زمين فرود آمد،‌ كعبه را طواف كرد،‌ چون به مستجار رسيد،‌ خود را به كعبه نزديك كرد و دستهايش را به سوي آسمان گرفت و عرض كرد: بارالها مرا ببخش، خطاب شد: «تو را بخشيدم». عرض كرد: «خدايا فرزندانم را نيز ببخش». خطاب شد: «اي آدم هركس از فرزندانت در اين مكان به گناه خود اقرار كند، او را مورد مغفرت و آمرزش قرار مي دهم».


 

9-   مساجد سبعه (مساجد هفتگانه): مسجد حضرت علي (ع)،‌ مسجد حضرت فاطمه زهرا (س) همراه با مساجد فتح، سلمان، ابوبكر،‌ عمر و مسجد ذوقبلتين به نام مساجد سبعه معروند.


 

10-   مسجد ابوذر: اين مسجد در انتهاي شارع ابوذر فعلي است. و اخيراً آن را تخريب كرده و از نو با مساحتي بيشتر ساخته اند.


 

11-   مسجد البيعه: اكنون اين مسجد به صورت مخروبه است.


 

12-  مسجد الحرام: نام مسجدي كه گرداگرد كعبه قرار دارد،‌ و قديمي ترين و معروف ترين مسجد در تاريخ اسلام به شمار مي رود. تاريخ نشان مي دهد كه تا پس از رحلت رسول اكرم (ص) مردم خانه هاي خود را نزديك به خانه كعبه مي ساختند. سپس در دوران خلفا از آن جلوگيري كرده و رفته رفتته بر مساحت مسجد افزودند،‌ به شكلي كه هم اكنون حدود 180000 متر مربع مساحت دارد. داراي 62 در بزرگ و كوچك مي باشد. سه در اصلي و بزرگ آن به نامهاي «باب العمره»، «باب السلام» و «باب ملك عبدالعزيز» معروف است. بر هر يك دو مناره به ارتفاع 92 متر با قاعده اي به ابعاد 7×7 متر قرار دارد و بر تارك هر مناره،‌ هلالي به ارتفاع 6/5 متر از برنز طلاكاري است. هفتمين مناره مسجد بر در «باب الصفا» است. مسجد با وسعت فعلي گنجايش حدود پانصد هزار نمازگزار را دارد.


 

13-   مسجد الصفانح: در اين مسجد سوره مرسلات بر پيامبر نازل شده است. اكنون از آن مسجد اثري باقي نمانده است.


 

14-   مسجد الكبش: نام ديگر مسجد النحر است. اين مسجد اكنون ويران شده است.


 

15-   مسجد الكوثر: اين مسجد در وسط منا بوده و احتمالاً سوره كوثر در آن نازل شده ولي اكنون از آن مسجد اثري باقي نمانده است.


 

16-  مسجد النبي: مسجد پيامبر (ص) كه در قسمت شرقي مدينه بنا شده،‌ پس از مسجد الحرام، مشهورترين مسجد در تاريخ اسلام است. هنگامي كه رسول خدا (ص) به مدينه رسيد، در خانه ابو ايوب انصاري منزل كرد، جايي كه شتر وي آنجا خوابيد. در زمين مسجد النبي خرما مي خشكاندند و از آن دو يتيم بود. آن را به مبلغ ده دينار از ولي دو طفل خريده، مسجد را در آن ساختند. مساحت زمين در آن روز حدود 750 متر بوده است، صحن مسجد را با ريگ سياه فرش كردند،‌ و ديوارها را با خشت و گل بالا بردند. پيغمبر (ص) شخصاً در ساختن بناي اين مسجد كمك كرد. سقف قسمتي از مسجد را با شاخ و برگ درخت خرما پوشانيدند و از تنه درخت خرما براي ستونهاي آن استفاده كرده،‌ سه در از جانب شرقي و غرب و جنوب براي آن قرار دادند،‌ جهت شمال متوجه قبله مسلمانان (مسجد الاقصي) بود، سپس جهت قبله به خانه كعبه تغيير يافت. مساحت مسجد النبي درسالهاي اخير به 000/100 مترمربع رسيده است. مسجد شريف نبوي امروزه به يك بناي فوق العاده با شكوه و وسيع در تاريخ اسلام تبديل شده است. رسول خدا (ص) فرمودند: نماز در مسجد من نزد خداوند،‌ برابر با ده هزار نماز در مساجد ديگر است،  جز مسجد الحرام،‌ كه نماز در آن برابر با صدهزار نماز است. نام امام زمان (ع) به صورت «محمد المهدي» بر يكي از كتيبه هاي اين مسجد به گونه اي نوشته شده است كه كلمه «حي» از درون اين طرح جلوه گر است.


 

17-   مسجد تنعيم: نزديك ترين مسجد به حدود حرم و در راه مدينه واقع است. غالباً براي عمره مفرده از اين مسجد محرم مي شوند.


 

18-   مسجد جحفه: حجاجي كه از جده به مكه مي روند در اين مسجد محرمي مي گردند.


 

19-  مسجد جعرانه: يكي ديگر از ميقاتهاي عمره مفرده،‌ منطقه جعرانه است. روايت شده است كه رسول خدا (ص) پس از بازگشت از جنگ حنين،‌ نزديك به پانزده روز در «جعرانه» توقف نمود و غنائم جنگ با هوازن را ميان مردم تقسيم كرد. در جعرانه مسجدي وجود دارد كه به «مسجد الرسول» معروف است. معماري آن شبيه مسجد تنعيم است.


 

20-  مسجد جمعه: پس از مسجد قبا، اين مسجد از جهت تاريخي دومين مسجد است. پيامبر (ص) پس از حركت از قبا به مدينه در محله اي كه خاندان عمر و بن عوف ساكن بودند روز جمعه فرود آمدند و اولين نماز جمعه را در آنجا اقامه كردند. سپس جاي آن مسجدي ساخته شد. اين مسجد به نام مسجدالنبي سالم يا مسجد وادي نيز معروف است.


 

21-  مسجد جن: اين مسجد در پائين كوه حجون به سمت حرم و نزديك قبرستان ابوطالب واقع است. سبب ناميده شدن آن به اين نام از آنجا است كه سوره مباركه «جن» در اين مكان بر پيامبر (ص) نازل شده است و از آن جهت كه اين مكان،‌ محل اجتماع پاسداران اسلام بوده، آن را «مسجد الحرس» نيز خوانده اند.


 

22-  مسجد خيف: خيف دامنه و سراشيبي كوه را گويند و حدود 25000متر مربع مساحت دارد و 30000 هزار نماز گزار را درون خود جاي مي دهد. مسجد خيف در سمت جنوبي و بر جانب چپ كسي است كه از سوي عرفات مي آيد. گويند رسول خدا (ص) در «حجه الوداع» خيمه خود را در اين مكان زده و در جايي كه محراب مسجد است پنج نماز را از نماز ظهر تا نماز صبح خوانده اند. معتمد عباسي به سال 256، محمدبن علي اصفهاني به سال 559، ابن مرجاني به سال 720،‌ قايتباي به سال 874، سلطان محمد قزلويه به سال 1072 و سليمان آغا از جانب سلطان محمد به سال 1092 هر يك تعميراتي در آن انجام داده اند و در سالهاي اخير بناي قديمي ويران و مسجدي زيبا با گنجايشي وسيع در آن مكان، ساخته شده است. اين مسجد،‌ بزرگترين مسجد منا است. در وسط مسجد محلي است كه گفته مي شود خداوند گوسفند قرباني را براي حضرت ابراهيم فرستاد. اين مسجد تنها در ايام منا باز است.


 

23-  مسجد ذوقبلتين: اين مسجد در شمال غربي مدينه قرار دارد و در ماه شعبان، سال دوم هجري،‌ هنگامي كه پيامبر نماز ظهر را مي خواندند جبرئيل در بين نماز ظهر به پيامبر آيه «فلنونلينك قبله ترضاها» را نازل كرد و آن حضرت براي نماز روي خود را از بيت المقدس به طرف كعبه برگرداندند. در اين مسجد به ياد اين تغيير دو محراب به سوي دو قبله نخستين و قبله دوم ساخته بودند. ليكن در نوسازي اخير آنها را برداشته اند. مساحت اين مسجد در بازسازي اخير به 3920 مترمربع رسيده است.


 

24-  مسجد ذات عرق: نام ديگر اين مسجد، وادي عقيق است. زائريني كه از راه عراق و نجد به مكه وارد مي شوند در اين محل محرم مي شوند.


 

25-  مسجد شجره: اين مسجد در فاصله يك و نيم فرسنگي مدينه قرار داشته كه اكنون با گسترش شهر، اين مسافت كمتر شده است. چون درخت كُناري در گوشه مسجد بوده،‌ اين مسجد به نام «شجره» معروف گرديده است. اهميت اين مسجد بيشتر در آن است كه رسول خدا (ص) در حجه الوداع از آنجا محرم شد. نام ديگر اين مسجد،‌ مسجد «ذوالحليفه» است. هم اكنون اين مسجد يكي از ميقاتهاي حاجيان مي باشد و حاجياني كه از مدينه به مكه مي روند از اينجا محرم مي شوند. اين مسجد در سالهاي پيش بسيار محقر و خالي از نظافت بود. در نوسازي اخير (1366 به بعد) بر مساحت مسجد افزوده اند،‌ چنانكه گنجايش 5000 نمازگزار دارد. در بيرون مسجد بيش از 500دوش حمام و بيش از 350 سرويس بهداشتي ساخته شده است.


 

26-  مسجد حضرت علي (ع): اين مسجد در جنوب مسجد فتح و مشرف به روادي بطحان است. گويند در مدت محاصره شهر مدينه در جنگ احزاب اميرالمؤمنين (ع) در آن به عبادت مي پرداخته است. در نزديكي اين مسجد،‌ مسجد ديگري است كه به نام مسجد فاطمه (س) معروف است و همراه با مساجد فتح، سلمان، ابوبكر، عمر و مسجد ذوقبلتين به نام «مساجد سبعه» معروفند.


 

27-  مسجد فتح: اين مسجد در شمال غربي مدينه در دامنه كوه سلع بر بلندي قرار دارد. در اين مكان بود كه رسول خدا (ص) در جنگ خندق از خداوند طلب فتح و پيروزي كرد و خداوند دعاي آن حضرت را مستجاب نمود و مشركان شكست خوردند. برخي نيز گفته اند سوره فتح در اين مكان بر پيامبر (ص) نازل شد. پس از آن روي اين تپه مسجد فتح را بنا نهادند. نام ديگر اين مسجد، مسجد احزاب است.


 

28-  مسجد فضيح: اين مسجد در انتهاي شارع العوالي واقع شده و از مساجد تاريخي و معروف است. فضيح شرابي است كه از خرما مي گيرند. گفته اند: جمعي از مسلمانان در خانه اي به باده گساري مشغول بودند بر اثر مستي به جان هم افتادند در اين هنگام آيه حرمت خمر نازل شد و چون خبر به آنان رسيد توبه كرده،‌ كوزه هاي خمر را شكستند و سپس به جاي آن مسجدي ساختند. نام ديگر اين مسجد،‌ مسجد بني نضير، (مسجد ردالشمس) مي باشد. مشهور است در اين محل مبارك پيامبر اكرم (ص) روي زانوي حضرت علي (ع) بوده و آفتاب غروب كرده و چون پيامبر (ص) بيدار شد و مطلع گرديد كه حضرت علي (ع) نماز عصر را نخوانده،‌ به امر الهي خواست تا آفتاب بازگردد و حضرت علي (ع) نماز بخواند و چنين شد.


 

29-  مسجد قبا: منطقه قبا كه در 6 كيلومتري جنوب مسجدالنبي واقع است. طايفه بني عمروبن عوف در آن سكونت داشتند. پيامبر (ص) پس از ورود به مدينه با كمك اصحاب و يارانش اولين مسجدي را كه به نام قبا نامگذاري شد در همين مكان ساختند. هم اكنون مساحت مسجد به 13500 متر مربع رسيده و به شكل زيبايي نيز ساخته شده است. آيه «لمسجد اسس علي التقوي» درباره اين مسجد نازل شده است. حضرت زهرا (س) در اين مسجد گندم آسياب كرده و نان مي پختند. حضرت رسول (ص) درباره نماز خواندن در اين مسجد مي فرمايند: «كسي كه در خانه اش وضو بگيرد، آنگاه به مسجد قبا در آيد و دو ركعت نماز بگزارد،‌ ثواب يك عمره را برده است».


 

30-   مسجد غره: نام ديگر آن مسجد جامع ابراهيم (ع) است. اين مسجد در ابتداي عرفات است.


 

31-  مسجد غمامه: غمامه به معناي ابر است. واقدي مي نويسد: نخستين نماز عيد كه رسول خدا (ص) به سال دوم هجرت در مدينه خواند،‌ در صحرا بود. آن حضرت نماز را در صحرا خواند سپس در سده دوم هجرت‌، آن نمازگاه را مسجد كردند. در سبب نامگذاري آن به غمامه نوشته اند: رسول خدا (ص) در آنجا براي باران دعا كرد و چون دعا خواند ابري (غمامه) پديد آمد و باران باريد. نام ديگر اين مسجد، مسجد مصلي يا مسجد صحابه مي باشد.


 

32-  مسجد مباهله: مسجد «مباهله» نماينده رويدادهاي تاريخي بزرگ است. مباهله در لغت «بر يكديگر نفرين و لعنت كردن» است. در سال دهم هجرت گروهي از ترسايان نجران (ناحيه اي است در يمن در جنوب عربستان) نزد رسول خدا (ص) آمدند و درباره عيسي (ع) با او گفتگو كردند. پيامبر (ص) فرمودند: عيسي (ع) با او گفتگو كردند. پيامبر (ص) فرمودند: عيسي (ع) بنده خدا و كلمه او بود كه آن را بر مريم (س) القاء فرمود. گفتند: چگونه ممكن است انساني بي پدر به دنيا آيد؟ قرآن در اين باره نازل شد كه: «مثل عيسي، مثل آدم است» چون گفتگو به درازا كشيد، پيامبر (ص) به حكم خداوند فرمودند: «ما و شما،‌ پسران، زنانمان و خودمان به مباهلت شويم تا لعنت خدا به دروغ گويان باشد». در آن روز كه 24 و به قولي 21 ذي الحجه بود، رسول خدا (ص) با حضرت علي (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) و امام حسن و امام حسين (ع)  بيرون رفتند. ترسايان ( گروهي از مسيحيان نجران) چون هما و جلال آن بزرگواران را ديدند، ترسيدند،‌ و از مباهله چشم پوشيدند و با پيامبر (ص) مصالحه كردند و جزيه پذيرفتند. نام ديگر اين مسجد، (مسجد الاجابه) مي باشد.


 

33-  مسجد مشربه ام ابراهيم: در سبب نامگذاري آن نوشته اند: ماريه قبطيه، ابراهيم فرزند حضرت رسول (ص) را در اين مكان به دنيا آورد. و در تاريخ آمده است: رسول خدا (ص) در مشربه ام ابراهيم نماز گزارد. مشربه را چند معناست: «زمين نرمي كه در آن رستني رويد»، «آبشخور»، در اينجا ظاهرا به معناي نخستين است كه بستاني بوده است. معروف است كه پيامبر (ص) در آنجا خمره هاي آب نهاده بود تا از بنوشند.


 

34-  مسجد منبر: در سمت غربي محراب مسجد النبي جايگاهي است كه پيامبر در آن مكان به ايراد خطبه مي پرداختند. منبر فعلي، منبري است كه سلطان مراد عثماني دستور ساخت آن را داد و داراي 12 پله مي باشد.


 

35-  مسعي (سعي بين صفا و مروه): مسعي، ميان كوه صفا و مروه است كه حاجيان بايد در آنجا به سعي بپردازند. سعي از اعمال اصلي عمره و حج است و خداوند در قرآن از صفا و مروه به عنوان شعائر الله ياد مي كند. خداوند در قرآن كريم از صفا و مروه اين گونه ياد كرده است: «ان الصفا و المروه من شعائر الله فمن حج البيت او اعتمر فلا جناح عليه ان يطوف بهما و من تطوع خيرا فان الله شاكر عليم» (بقره/158) امام صادق (ع) فرمودند: «ما من بقعه احب الي الله من المسعي لانه يذل فيها كل جبار»، «هيچ بقعه اي در روي زمين دوست داشتني تر از مسعي نيست، چرا كه هر زور گويي در آنجا تحقير مي شود». صفا و مروه نام دو كوهي است كه در مسعي قرار دارد و در هنگام حج (تمتع يا عمره)،‌ حاجيان هفت بار فاصله بين آن دو را طي مي كنند. با افزايشي كه در مساحت مسجد الحرام صورت گرفته،‌ مسعي و مسجد الحرام به هم متصل شده است. طول آن 5/394 و عرض آن 20 متر است و ارتفاع طبقه اول 12 و طبقه دوم 9 متر مي باشد. مسعي مجموعا 18 در دارد. صفا را از آن جهت گفته اند،‌ براي اينكه وجود مبارك حضرت آدم (ع) روي كوه صفا برابر بيت ايستاد. از مصطفي بودن آدم،‌ اين كوه صفا شد. كوه مروه را نيز از آن جهت كه حواء (ع) كه «مراه» بود و در آن جا قرار گرفت «مروه» خوانده اند. صفا و مروه دو كوه كوچكي است كه در دامن كوه ابوقبيس و كوه قعيقعان قرار دارد و امروزه خيابان ها و بناهاي جديد آنها را از يكديگر جدا كرده است. كوه صفا در قسمت جنوبي مسجد الحرام و كوه مروه در ناحيه شمال شرقي آن قرار دارد. امام سجاد (ع) فرمود: «كسي كه ميان صفا و مروه سعي مي كند،‌ فرشته ها،‌ شفاعتش مي كنند و شفاعت  آنان پذيرفته مي شود». نيت سعي: هفت مرتبه سعي مي كنم بين صفا و مروه در عمره مفرده قربه الي ا...


 

36-  مشربه ام ابراهيم: علت نامگذاري اين محل بواسطه تولد ابراهيم فرزند رسول (ص)، از همسرش ماريه قبطيه مي باشد. رسول خدا (ص) در اين مكان نماز گزارد. در حال حاضر آثار آن از ميان رفته و به صورت يك قبرستان باقي مانده است.


 

37-  مشعرالحرام: سرزمين مشعر الحرام تقريباً در ده كيلومتري عرفات و در مسير مكه است. وقوف در مشعر (مزدلفه) ركن حج است جايي كه حاجيان (حج تمتع) پس از عرفات به آن محل مي روند يعني از نيمه شب دهم ذيحجه (شب عيد قربان) و تا طلوع آفتاب در اين مكان توقف مي كنند. مشعر ميان دو تنگناي عرفات و منا واقع شده است. طول آن تقريباً 4 كيلومتر است.


 

38-  معجن: در ميانه ضلعي كه در كعبه در آن است، در روي زمين و كنار ديوار كعبه، حفره اي وجود داشت كه اين حفره را «معجن» مي نامند،‌ جايي كه ملاط براي بناي كعبه درست مي كرده اند. و گفته اند محلي قبلي مقام ابراهيم بوده است. همچنين درباره اين محل، گفته اند كه رسول خدا (ص) در آنجا به نماز ايستاده است. در سال 1377 اين حفره را به دليل ازدحام جمعيت براي اقامه نماز، پركرده و با سنگ محل آن را مشخص ساختند.


 

39-  مقام ابراهيم: در فاصله حدود 13 متري ديوار كعبه در سمت حجر الاسود،‌ بنايي يا قبه اي كوچك و طلايي رنگ ديده مي شود كه مقام ابراهيم نام دارد. درون آن سنگي است كه جاي پايي در آن وجود دارد و آن منسوب به جاي پاي ابراهيم (ع) است. در گذشته بر روي اين محل قبه اي بزرگ از آجر و سنگ و چوب بنا شده بود كه اطراف آن را با آيات قرآن مزين كرده بودند و چون از فضاي مطاف مي كاست در سال 1385 ه.ق به دستور دولت سعودي تخريب و به جاي آن ضريحي كوچك شكل كنوني ساخته شد. امام باقر (ع) فرمود: «دو ركعت نماز نزد مقام، معادل آزاد كردن شش بنده است» اين مقام،‌ يكي از شعائر الهي خوانده مي شود و خداوند درباره آن فرموده است: «و اتخذوا من مقام ابراهيم مصلي» (بقره/125) اين مكان مربوط به زماني است كه ابراهيم (ع) ديوارهاي كعبه را بالا مي برد؛ آنگاه كه ديوار بالا رفت، به حدي كه دست بدان نمي رسيد، سنگي آوردند و ابراهيم (ع) بر روي آن ايستاد و سنگ ها را از دست اسماعيل (ع) گرفت و ديوار كعبه را بالا برد. در روايات ديگري آمده است كه ابراهيم (ع) بر روي اين سنگ ايستاد و مردم را به حج فرا خواند. بر روي اين سنگ،‌ اثر پاي ابراهيم (ع) مشخص است اما اثري از انگشتان آن حضرت نيست. اين سنگ به شكل تقريبي مربع با طول و عرض 40 سانتي متر و ارتفاع تقريبي 50 سانتي متر است. رنگ آن، رنگي ميانه زرد و قرمزي متمايل به سفيد است. از زمان مهدي عباسي،‌ اين سنگ با طلا پوشانده شد و در محفظه اي قرار گرفت تا صدمه اي نبيند. بنا به برخي روايات، مقام ابراهيم تا فتح مكه داخل كعبه بوده و پس از فتح، رسول خدا (ص) آن را درآورد و كنار كعبه،‌ نزديك در نصب كرد.زماني كه آيه «و اتخذوا من مقام ابراهيم مصلي» نازل شد، آن حضرت دستور داد تا مقام را جايي كه اكنون قرار گرفته انتقال دهند. نكته قابل توجه اينكه ايرانيان برابر مقام ابراهيم به سوي كعبه نماز مي خوانند؛ يعني جهت جغرافيايي ايران به سمت قبله، در زاويه ميان حجرالاسود و ركن عراقي است. واجب است حجاج نماز طوافشان را پشت آن (و يا دو طرف آن در صورت ازدحام) بخوانند. خواندن زيارت عاشورا نزديك مقام ابراهيم، مستحب است.


 

40-  مقام جبرائيل: اين محل بدان جهت به عنوان مقام جبرئيل شناخته شده است كه اين فرشته مقرب الهي از آنجا بر رسول خدا (ص) وارد مي شد و به خدمت آن حضرت مي رسيد. اين محل اكنون داخل حجره شريفه قرار دارد و قابل دسترسي نيست.


 

41-  مكه: مكه،‌ به معناي كمي آب مشتق شده و علاقه مردم به اين شهر، كه در اين سرزمين بسيار كمياب است را نشان مي دهد. قدمت اين شهر تاريخي و مذهبي به 1892 سال قبل از ميلاد مربوط مي شود كه حضرت ابراهيم (ع) قدم به اين سرزمين مقدس گذاشت. مكه در ارتفاع 330 متري از سطح دريا قرار دارد و رشته كوههاي متعددي آن را فرا گرفته است. فاصله مكه تا بندر جده حدود 80 كيلومتر و درجه حرارت آن در زمستان و تابستان بين 18 تا 47 درجه بالاي صف متغيير است. براي مكه حدود 70 اسم معرفي شده است برخي از اين اسامي كه در سوره هاي مختلف قرآن وارد شده است عبارتند از: «مكه،‌ كعبه، ام القري، بلد الامين، حرم امن، بيت العتيق، بيت الحرام». نخستين آيه هاي قرآن كريم در اين شهر بر رسول خدا (ص) نازل شد همچنين زادگاه آن حضرت و حضرت علي (ع) و حضرت فاطمه (س) مي باشد.


 

42-  ملتزم: حد فاصل ميان حجرالاسود و درب خانه خدا كعبه (حدود 5/1 متر) را ملتزم نامند،‌ زيرا حاجيان خود را موظف و ملزم مي دانند كه در آنجا دعا كنند. از ائمه معصومين (ع) روايت شده است كه هيچ بنده اي به اين مكان التزام و پناه نمي گيرد مگر اينكه خداوند حاجتش را برآورده كند. اين محل را از آن روي ملتزم مي نامند كه مردم در آن قسمت مي ايستند و به ديوار ملتزم شده،‌ مي چسبند و دعا مي خوانند. در روايتي آمده است كه رسول خدا (ص) صورت و دست هاي خود را روي اين قسمت از ديوار قرار مي دادند و دعا مي كردند. همچنين،‌ از رسول خدا (ص) نقل شده است كه فرمود: «ملتزم،‌ محلي است كه دعا د رآنجا پذيرفته مي شود و بنده اي نيست كه در آنجا خدا را بخواند و خداوند دعايش را اجابت نكند». يكي از كارهايي كه در اينجا انجام مي شود،‌ آن است كه بنده دست را بر ديوار اين بخش گذاشته،‌ و به گناهان خود اعتراف كند. امام صادق فرمودند: «فان هذا مكان لم يقر عبد لربه بذنوبه ثم استغفرالله الا غفر الله له»؛ «هيچ بنده اي در اينجا اعتراف به گناهانش نمي كند،‌ و طلب استغفار نمي نمايد،‌ جز آن كه خداوند او را مي بخشد». امام علي (ع) فرمود: «كسي كه در اين مكان به گناه خود اقرار كند و آن را بر شمارد و از خداوند طلب آمرزش كند،‌ بر خداوند است كه او را ببخشد». به نظر مي رسد،‌ آيه «امن يجيب...» (سوره نمل آيه 62) در اين مكان بسيار اثر دارد.


 

43-  منا: منا دره اي به عرض تقريباً 700 متر و طول 5/2 كيلومتر است. منا يعني آرزو،‌ اميد؛ منا سرزمين پيروزي و آرزوست و خوب و بد در اين سرزمين مورد عنايت خدا هستند. منا بين مشعرالحرام و شهر مكه قرار دارد. حجاج بعد از وقوف در عرفات و مشعرالحرام يعني در صبح روز عيد قربان به محض طلوع آفتاب، براي انجام اعمال رزو دهم،‌ يازدهم و دوازدهم رهسپار منا مي گردد. منا همان جائي است كه حضرت ابراهيم خليل (ع) براي اطاعت امر خداوند سبحان،‌ عزيزترين هستي خويش،‌ يعني فرزندش اسماعيل را براي قرباني برد. همچنين در روايت است وقتي حضرت آدم (ع) به منا آمد. از وي پرسيدند: چه تمنا داري؟ آدم تمناي آمرزش كرد. از اين جهت اين سرزمين به «منا» معروف شد. در كتب لغت براي ريشه اين كلمه،‌ معاني گوناگوني آمده است،‌ از جمله: «آزمايش كردن»، «مقدر كردن»، «مبتلا كردن» و چون در اين سرزمين، خداوند براي مردم خير مقدر نموده و محل آزمايش انسان مي باشد به آن مِني مي گويند. و اگر نام اين مكان «مُني» باشد كه جمع مُنيه به معناي آرزوها است،‌ در اين مورد از امام صادق (ع) روايت شده كه مي فرمايد: چون جبرئيل در اين سرزمين به حضرت ابراهيم (ع) گفت: تمن آرزوي خود را بيان كن،‌ نامش مُني شد. همچنين مسجدي به نام مسجد مزدلفه در منا قرار دارد.


 

44-  مناره هاي مسجد الحرام: مناره هاي مسجدالحرام 9 عدد مي باشد به نامهاي: مناره باب السلام، مناره باب الحكمه،‌ مناره باب الزياره، مناره باب الوداع،‌ مناربه باب العمره،‌ مناره باب علي (ع)،‌ مناره باب قايتباي، مناره باب الصفا و باب الفتح.


 

45-  مناره هاي مسجد النبي: در توسعه زمان وليدبن عبدالملك بر چهار گوشه مسجد النبي چهار مناره ساخته شد، پس از آن مناره ديگري نيز ساخته شد كه مناره اصلي مسجد عبارت بود از: مناره سليمانيه و مجيديه در دو سوي ضلع شمالي قرار داشت و مناره قايتباي و باب السلام در دو سوي ضلع جنوبي و سمت قبله واقع بود. امروز شش مناره ديگر نيز به مناره هاي مسجد افزوده شده است.


 

46-  منبر: در سمت غربي محراب مسجد منبري است از سنگ مرمر در نهايت زيبايي كه سلطان مراد سوم آن را در محرم سال 998 قمري به مسجد هديه كرد و آن را به جاي منبر قايتباي قرار دادند.


 

47-  منطقه احد: دره و كوهي است كه به اين نام شهرت دارد و در يك فرسنگي شمال مدينه قرار گرفته است،‌ و هم اكنون به خاطر گسترش شهر،‌ قسمت فراواني از اين فاصله را ساختمان پر كرده است. اينجا بود كه دومين جنگ ميان مسلمانان و مشركان مكه در سال سوم هجرت رسول خدا (ص) در گرفت. هنگامي كه به پيامبر خبر دادند ابوسفيان با سپاهيانش به مدينه روي نهاده است،‌ حضرت شوراي جنگي تشكيل داد. سالخوردگان نظر دادند كه شهر حالت دفاعي داشته باشد،‌ ولي جوانان گفتند: به بيرون شهر مي رويم و با دشمنان مي جنگيم. چون جوانان در اكثريت بودند، رسول خدا (ص) راي آنان را پذيرفت. لباس جنگ پوشيده و آماده رفتن شد. از سويي ديگر سپاهيان مكه خود را به «ذوالحليفه» رساندند،‌ و از آنجا به شمال يثرب رفتند و در كنار احد توقف كردند. شمار سپاهيان اسلام 1000 تن بود. پيش از شروع جنگ عبدالله بن ابي، سردسته منافقان،‌ به عنوان اعتراض با 300 تن از مردان خود برگشت و گفت: محمد از بچه ها پيروي كرد و رأي مرا ناديده گرفت. مشهور است كه آيه 167 سوره آل عمران درباره او نازل شد. با جدا شدن عبدالله و پيروان او از حضرت، تنها 700 تن باقي ماندند. رسول خدا (ص) به عبدالله پسر جبير، سر دسته تيراندازان فرمود مواظب باش دشمن از پشت سر به ما حمله نكند. تا پايان جنگ بر جاي خود باشيد، جنگ به سود ما باشد يا به زيان ما. با نخستين حمله مسلمانان،‌ سپاه مكه عقب نشست و سربازان به گردآوري غنيمت پرداختند. گروه تيرانداز به طمع جمع آوري غنيمت محل نگهباني خود را ترك كرده وارد عرصه ميدان شدند. هر چه عبدالله سعي كرد مانع شود سودي نداشت. همين كه مدخل دره رها شد،‌ سواره نظام دشمن به سركردگي خالدبن وليد از پشت به مسلمانان حمله ورد شد و مسلمانان در اين جنگ شكست سختي خوردند. حضرت حمزه (سيد الشهداء) عموي پيامبر به همراه 70 تن از مسلمانان شهيد شدند. مزار حضرت حمزه و ديگر شهيدان در دامنه كوه قرار دارد. در شمار شهيدان احد افرادي چون: مصعب بن عمير،‌ حنظله (غسيل الملائكه) نيز به چشم مي خوردند. پيامبر از شهادت حمزه غمگين شده به او لقب «سيدالشهداء» داد. همچنين حمزه را اسدالله،‌ اسد رسول ا... نيز لقب داده اند. در كنار احد تپه اي وجود دارد به نام رماه يا عينين،‌ كه رسول الله (ص) تيراندازان را در اين جنگ (جنگ احد) روي آن مستقر ساخت. پيامبر (ص) درباره اين كوه فرموده: «هذا جبل احد يحبنا و نحبه» اين كوه احد ما را دوست دارد و ما هم او را دوست داريم. بر فراز كوه احد محلي به نام «قبه هارون» معروف است كه بنا به روايتي قبر هارون برادر حضرت موسي (ع) است.


 

48-  منطقه حديبيه:  در منطقه حديبيه هم مسجدي به نام شجره وجود دارد. رسول خدا (ص) در سال ششم هجرت براي انجام عمره به مكه آمدند. اما مشركان مانع شدند و آن حضرت براي اينكه با آنها درگير نشود،‌ راه را به طرف غرب كج كرد و در حديبيه كه در مسير قديمي جده واقع است، توقف نمود. نماينده اي به مكه فرستاد و با اصحاب خود زير درختي بيعت كرد تا در برابر دشمن بايستند. اين بيعت به «بيعت رضوان» و «بيعت شجره» شناخته مي شود. با بازگشت نماينده رسول خدا از مكه، جنگ منتفي شد و صلح حديبيه ميان آنان منعقد شد. در جاي اين درخت،‌ مسجدي با نام «شجره» بنا شده بود، كه تخريب گرديده است. آنچه در محل حديبيه به عنوان محل محرم شدن وجود دارد،‌ مسجدي است با نام «شميسي» به اسم چاهي كه در اين نقطه وجود داشته «بئر شميس» ناميده شده است. اين مسجد بنايي تازه دارد و كساني كه از مسير جاده قديم به شهر مكه وارد مي شوند، در فاصله حدوداً 20 كيلومتري شهر مكه در اين مسجد محرم مي شوند.


 

49-  ميقات: كساني كه با قصد حج يا عمره عازم بيت الله الحرام مي باشند، بايد با لباس احرام وارد مكه شوند. محلي كه براي احرام بستن معين شده را ميقات مي نامند. ميقات حجاج به اختلاف راههايي كه از آنها به طرف مكه مي روند مختلف مي شود و آن پنج محل است: از مدينه: مسجد شجره يا ذوالحليفه، از شام: جحفه،‌ از عراق و نجد: وادي عقيق،‌ از طائف: قرن المنازل،  از يمن: يلملم.


 

50- ناودان: ناودان بر بام خانه بين ركن شمالي و غربي و بر فراز حجر اسماعيل واقع شده است. و به ناودان رحمت (ميزاب رحمت) معروف است كه آب آن در حج اسماعيل ريخته مي شود. گويند آن را نخست حجاج بن يوسف نهاد تا باران بر بام خانه جمع نشود. روايت است،‌ دعا در زير ناودان كعبه رد نمي شود و به اجابت نزديك است.


 

51- نمازگاه حضرت ابراهيم (ع): اين نمازگاه بر جبل الرحمه واقع است. اين كوه در انتهاي عرفات قرار دارد. نمازگاه حضرت ابراهيم(ع) و پيامبر (ص) در اين قسمت واقع است. پيامبر اكرم (ص) خطبه معروف عرفات را بر بالاي اين كوه ايراد نمود. در اين كوه قبه اي به نام حضرت آدم (ع) نيز وجود دارد.


 

52-  واجبات احرام: 1-پوشيدن لباس احرام 2-نيت (عمره مفرده) قربه الي ا... 3-ذكر تلبيه (گفتن لبيك).


 

53- وادي محسر: ميان مشعر و منا قطعه زميني است كه عرض آن كمتر از 100 متر است،‌ و وادي المحس نام دارد كه حاجيان كه در مشعرالحرام وقوف مي كنند قبل از طلوع آفتاب نبايد وارد وادي المحسر شوند.


 

54-  يلملم: زائريني كه از راه يمن به مكه مي روند در اين محل محرم مي شوند.

منبع :سایت لبیک