تخريب و بناى كعبه، از آغاز اسلام تاكنون

در سال 64 هجرى، عبدالله بن زبير شورش كرد و شهر مكه را به عنوان مركز حكومت خود برگزيد. سپاهيان شام كه در پى براندازى حكومت زبيريان بودند، براى تصرف آن، ابتدا به مدينه رفتند و سپس با سركوبى قيام آن شهر، به سوى مكه آمدند. آنها بر فراز كوه هاى اطراف رفتند و شهر مكه را در حصار خود گرفتند و با نصب منجنيق، شهر را با آتش و سنگ مورد حمله قرار دادند. در اين درگيرى ها، پرده كعبه آتش گرفت و پس از آن كعبه نيز ويران شد. در همين حال، خبر مرگ يزيد به سپاهيان شام رسيد و آنان بازگشتند.

عبدالله بن زبير، به رغم مخالفت برخى از اصحاب، باقى مانده ديوار كعبه را از پايه و اساس برداشت و بار ديگر آن را بنا كرد. وى در بناى جديد كوشيد تا تغييرى را كه قريش در ساختمان كعبه داده و مقدارى از مساحت آن را در سمت حِجْر اسماعيل كاسته بودند، ـ حدود سه متر ـ به كنارى نهد و كعبه را به همان شكل قبل از بناى قريش در آورد.

به علاوه، ابن زبير دو در براى كعبه گذاشت كه هر دو در، روى زمين قرار داشت ـ نه مانند وضع فعلى كه 5/1 متر بالاتر از زمين است ـ يك در براى ورود و در ديگر براى خروج بود. درِ فعلى در سمت شرقى است و درِ ديگر در برابر آن در سمت غربى بود. ابن زبير قدرى نيز بر ارتفاع مسجد افزود.

از زمان ابن زبير اين رسم باب شد كه به هنگام ترميم كعبه، يك ديوار چوبى بزرگ در اطراف آن نصب مى كردند تا طواف گزاران، خارج از آن ديوار طواف كنند و ناظر تجديد بنا يا ترميم كعبه نباشند.

تصوير مسجد الحرام

چند سال بعد (73 هجرى قمرى) شهر مكه به دست حَجّاج بن يوسف ثقفى افتاد و عبدالله بن زبير به قتل رسيد. حَجّاج با نوشتن نامه اى به عبدالملك مروان، خليفه وقت، از وى خواست تا اجازه دهد كعبه را به شكل قبلى خود در آورد و افزوده ابن زبير را كم كند. عبدالملك اجازه داد تا كعبه به همان صورت گذشته، كه از پيش از بعثت ساخته شده بود، تنها داراى يك در باشد و آن مقدار كه از حجر اسماعيل داخل در كعبه شده بود، بر حِجْر افزوده شود. نوشته اند كه بعدها عبدالملك از اين دستور خود پشيمان شد; چرا كه گفته مى شد عبدالله بن زبير بر اساس روايتى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آن تغييرات را ايجاد كرده بود.

سالها بعد، منصور عباسى در انديشه بازسازى آن بر اساس بناى ابن زبير بود كه مالك ابن انس او را از كار نهى كرد و گفت: نبايد او با اين اقدام خود كارى كند كه كعبه ملعبه دست ملوك و اميران بعدى قرار گيرد; به طورى كه هر روز كسى از آن كم كند و يا بر آن بيفزايد و هيبت آن را از بين ببرد.

مصالح مورد استفاده در بناى كعبه، سنگ هاى سياهى است كه از كوه هاى اطراف مى آوردند. به همين دليل بناى آن بسيار مستحكم و استوار است.

بازسازى كعبه بعدها در حدّ ترميم و تعمير ادامه يافت; اما در زمان سلطان مراد چهارم، كعبه دقيقا مانند همانچه كه از زمان حجاج باقى مانده بود، بجز در قسمت حجر الأسود از اساس بازسازى گرديد. اين بازسازى در سال 1040 هجرى صورت گرفت.

داستان از اين قرار بود كه به سال 1039 در مكه سيل عظيمى راه افتاد كه منجر به خرابى مهمى در بناى كعبه شد. گزارش اين سيل و نيز گزارش تجديد بناى ديوارهاى افتاده را ملازين العابدين كاشانى از علماى برجسته شيعه در رساله كوچكى به نام «مُفَرّحَةُ الأنام فى تأسيس بيت الله الحرام» نوشته است.

او در آغاز رساله خود چنين نوشته است:

«روز چهارشنبه، نوزدهم شعبان 1039، سيل عظيمى داخل مسجد الحرام شد و آب به درون كعبه شريفه درآمد، به قدر قامت فقير و يك شبر و دو انگشت ... و خرابى بسيار درمكه معظمه واقع شد وچهار صد وچهل ودو كس درسيل هلاك شدند; از آن جمله معلمى باسى طفل در مسجدالحرام بوده وسيل ازابواب مسجدداخل مى شده، نتوانستند كه بيرون آيند و كسى نيز نتوانست به ايشان رسيد و آب از سر ايشان گذشت...»

وى سپس شرحى مبسوط از چگونگى مسجد الحرام و تجديد بناى ديوار كعبه و نقش خود در آن بيان كرده است.

در واقع، قرار گرفتن كعبه در امتداد وادى ابراهيم، سبب مى شد تا سيل به آن آسيب رساند. در اصل، مسير سيل و مسيل، همان طريق (راه) مسجد الحرام است كه آب را به سمت حرم سوق مى دهد. پيش از اين، از زمان صدر اسلام، در محل «مسجد الرايه» كه آن را «مسجد الردم الأعلى» مى ناميده اند، سيل بند ساخته مى شد. با اين حال، بيشتر اوقات سيل به سوى مسجد الحرام سرازير مى گشت و آن را مملو از آب مى كرد. از قديم مردم مكه براى هر يك از اين سيل هاى هولناك نامى برمى گزيدند و شمارش آنها را داشتند.

فهرست سيل هايى كه تا سال 1350 قمرى در مكه جارى شده و در كتاب هاى تاريخ ثبت گرديده، به هشتاد و پنج مى رسد.(28) بعد از آن هم در سال 1384 سيل مهمى در مكه جارى شد كه عكس هاى آن باقى و موجود است.

به هر روى، كعبه پس از بناى آن در سال 1040 تاكنون، تنها اصلاحات جزئى، بر رويش انجام گرفته و تعمير شده است.(29) يكى از مهم ترين اين ترميم ها، اقدامى است كه در سال 1377 قمرى به دستور ملك سعود بن عبدالعزيز براى اصلاح سقف كعبه صورت گرفت. در اين اقدام، سقف پيشين به طور كلى برداشته شد و پس از ترميم ديوارها، مجدداً سقف تازه اى زده شد. در ادامه همين تعميرات، داخل كعبه و ناودان و پله هاى داخل براى رسيدن به سقف و ستون هاى نگاه دارنده سقف نيز ترميم شد.

درون كعبه پيش از ترميم

ترميم كعبه در سال هاى اخير

با گذشت بيش از 375 سال از بناى آخرينِ كعبه، كه به سال 1040 هجرى صورت گرفت، ديواره هاى داخلى و خارجى كعبه، دستخوش برخى تغييرها و دگرگونى ها شد كه ضرورت ترميم آن را ايجاب مى كرد; از جمله برخى از سنگ هاى بيرونى ديوار، دچار خوردگى هايى شده بود كه بى توجهى به آن، كار درستى به نظر نمى رسيد. به همين دليل، در سال 1414 هجرى بنا شد تا اصلاحاتى در كعبه صورت گيرد. اين اصلاحات شامل پر كردن خلاء ميان سنگ ها و اصلاح شكستگى آنها با جنس خود آن سنگ ها بود كه از كوه هاى مكه گرفته شده بود.

بندهاى ميانى سنگ ها نيز با ملاط مخصوص، به رنگ مايل به سفيد، به صورت خطوطى مستقيم كشيده شد و بدين ترتيب صورت كعبه به صورت يك بناى تازه درآمد، در حالى كه بنا همان بناى كهن است. اين اقدامات پس از سال 1417 صورت گرفت كه با كشيدن يك ديوار بلند به دور كعبه، به ترميم آن پرداختند. بسيارى از چوبهاى سه ستون ميانى كعبه، گرفتار خوردگى شده بود كه اصلاح گرديد. همچنين ديواره هاى داخلى نيز اصلاح شد و طى ماهها، اصلاحاتى همه جانبه در كعبه و حجر اسماعيل صورت گرفت.

مسجد الحرام و دوره هاى تاريخى توسعه آن

پيروزى اسلام در مكه، سبب شد تا خانه خدا و اطراف آن، از لوث وجود بتها پاك شود و فضاى مكه را اذان بلال، كه شعار توحيد بود، در بر گيرد. تا اين زمان، هيچ حصارى در اطراف مسجدالحرام نبود. تنها در اطراف كعبه، آن سوى محدوده اى كه براى طواف وجود داشت، خانه هاى عرب ها بنا شده بود.

با گسترش اسلام و افزوده شدن به شمار مسلمانان، احساس شد كه بايد محدوده طواف وسيع تر شود. از اين رو، خليفه دوم دستور داد تا خانه هاى اطراف را بخرند و خراب كنند و به محدوده مسجد بيفزايند. به علاوه، او دستور داد تا ديوارى كمتر از قامت يك انسان در اطراف مسجد بكشند و درهايى نيز در آن بگشايند و مشعل هايى بر فراز ديوارها نصب كنند تا مسجد در شب روشن بماند. پرده هاى كعبه نيز با پرده هاى جديد عوض شد و از آنجا كه كعبه و مسجد در معرض سيل بود، كوشش شد تا سيل بندهايى در اطراف آن احداث شود كه از هجوم آب و سرازير شدن آن به مسجد جلوگيرى كند.

در اين زمان، بر اساس رسمى كه از گذشته مانده بود، به مردمى كه در اطراف كعبه ساكن بودند دستور داده شد بناهاى خود را بالاتر از كعبه نبرند تا موقعيت كعبه و مسجد نمايان باشد. گفتنى است، پيش از اسلام مردم مكه به احترام كعبه، خانه هاى خود را به صورت مربع نمى ساختند.

پس از توسعه اى كه خليفه دوم در سال هفدهم هجرى صورت داد، خليفه سوم در سال بيست وشش هجرت، بار ديگر بر محدوده مسجد افزود. او دستور داد تا خانه هاى ديگرى را در اطراف مسجد بخرند و آنها را ضميمه مسجد سازند. ميان او و برخى از صاحبان خانه ها درگيرى پيش آمد كه سرانجام برخى از آنها راضى شدند و برخى نيز ناراضى باقى ماندند.

خليفه سوم، همزمان با توسعه مساحت مسجد، دستور داد تا رواق هايى نيز براى مسجد ساخته شود. تا آن زمان مسجد; يعنى محيط اطراف كعبه، بدون سقف بود و اين نخستين بارى بود كه در بخش هايى از آن سقف ساخته شد.

توسعه مسجدالحرام در خلافت وليد

وليد بن عبدالملك اموى (خلافت از 86 ـ 96 هـ .)، در دوره اى حكومت مى كرد كه خزانه بيت المال پر از غنايم و اموالى بود كه به عنوان خراج و جزيه و عُشْريه از اطراف و اكناف به شام مى رسيد. او خليفه اى اهل رفاه و علاقه مند به ساختن بناهاى با شكوه و پر عظمت بود. از اين رو، علاوه بر ساختن جامع اموى در دمشق و توسعه مسجد النبى در مدينه و بناى بسيارى از اماكن مدينه، بر مساحت مسجدالحرام به مقدار 1725 متر افزود و مسجد را بازسازى كرد.

 او رواق هايى در اطراف مسجد ساخت و آنها را با ستون هايى عظيم سرپا نگاه داشت. اين ستون ها به صورت زيبايى تزيين شد و در قسمت هايى از آنها طلا به كار رفت. وليد ناودان خانه خدا را نيز از طلا ساخت كه تا به امروز به همين نام شهرت دارد.

ساختمان مسجد در عهد عباسيان

منصور، دومين خليفه عباسى ( خلافت از 136 ـ 158 هـ .)، در سفرى كه براى حج گزارى به مكه آمد، احساس كرد كه مسجد گنجايش مسلمانانى را كه براى حج آمده اند، ندارد، مصمم شد تا با خريدن خانه هاى اطراف و ضميمه كردن آنها به مسجد، به توسعه آن اقدام كند. مردمى كه صاحب خانه هاى اطراف بودند، با چنين تصميمى مخالفت كردند، اما پس از آن به فروش خانه هاى خود رضايت دادند.

در اين افزايشِ مساحت، وسعت مسجد دو برابر شد و نزديك به پنج هزار متر مربع بر مساحت مسجد افزوده گرديد. اين افزايش در جهت شمال و غرب مسجد صورت گرفت. اين بار نيز رواقهايى براى مسجد در اطراف آن ساخته شد. علاوه بر آن، مناره اى نيز در ركن غربى مسجد احداث گرديد. تزيينات مسجد بر روى ديوارها و ستون ها نيز قابل توجه بود. بناى مسجد كه در سال 137 آغاز شده بود، به سال 140 هجرى خاتمه يافت.

مهدىِ عباسى فرزند منصور، (خلافت از 158 ـ 169 هـ . ق.) در سال 161 تصميم به افزايش مجدد مساحت مسجد گرفت و خانه هاى بيشترى را خريد و به مسجد ضميمه كرد. برخى از مردم از واگذار كردن خانه هاى خود ابا داشتند. وقتى مهدى عباسى در اين باره از موسى بن جعفر(عليه السلام) سؤال كرد، حضرت به او نوشت:

 اگر كعبه پس از آمدن مردم به اينجا ساخته شده، يعنى ابتدا مردم در اينجا سكونت داشته اند، مردم در واگذار نكردن خانه هاى خود اولى هستند، اما اگر ابتدا كعبه بوده و مردم پس از آن آمده اند، مسجد به زمين هاى اطراف خود اولويت دارد. مهدى عباسى با استناد به همين نكته، خانه ها را گرفت. پس از آن، صاحبان خانه ها نزد امام كاظم(عليه السلام) آمدند و از ايشان خواستند تا از مهدى بخواهد پول خانه شان رابدهد و امام چنين كرد.

مساحت افزوده شده 8380 متر مربع بود. همو بود كه درهاى متعددى را در اطراف مسجد گشود و تا قرن ها بعد، به همان صورت باقى ماند. در نقشه مربوط، درها واسامى آنها مشخص شده است.

مهدى عباسى در سال 164 از كاردانان خواست، طرحى تهيه كنند تا مسجد از ناحيه جنوبى نيز وسعت يابد، به طورى كه به صورت تقريبى، مسجد به شكل مربع در آيد به گونه اى كه كعبه در ميانه آن قرار گيرد. بدين ترتيب، مجدداً مساحت مسجد به مقدار 6560 متر مربع افزايش يافت و رواق هايى در اطراف آن ساخته شد و ستون هايى برافراشته گرديد. اين ستون ها هنوز بر جاى مانده و كتيبه اى كه يادگار دوره مهدى عباسى است، بر آن باقى مانده است.

گفتنى است، به روزگار مهدى عباسى مسجد در سمت مسعى به اندازه اى توسعه يافت كه ميان مسجد و مسعى فاصله اى نماند; با اين حال، بعدها باز در اين محدوده به تدريج خانه هايى ساخته شد.

پس از مهدى عباسى، در زمان «معتضد» و «مقتدر عباسى»، قسمت هاى كوچكى به بخش هاى شمالى و غربى مسجد افزوده شد. از آن جمله محل «دارالندوه» بود كه از زمان قُصَىّ بن كلاب در جاهليت براى مشاوره قريش درباره كارهاى مهم، در كنار مسجد الحرام ساخته شده بود. قرار بر آن بود تا تنها قريشيانى كه چهل سال از عمرشان گذشته است، به اين مجلس مشورتى وارد شوند. اين محل تا اواخر قرن سوم هجرى برپا بود و زمانى كه خلفا به حج مى آمدند، در آنجا اقامت مى كردند.

در اين زمان، به بناى دارالندوه بى توجهى شد و رو به تخريب بود. هرگاه باران مى آمد، گِل و لاى آن به مسجد الحرام سرازير مى شد. اين امر سبب شكايت امير مكه به معتضد عباسى (خلافت از 279 ـ 289) شد و وى از خليفه خواست تا اجازه دهد آنجا را به مسجد بيفزايد يا به محلّى براى اقامت حجاج تبديل كند. متعضد اين طرح را پذيرفت و دستورش را صادر كرد. اين افزايش در سال 281 هجرى صورت گرفت.

مقتدر (خلافت از 295 ـ 320) نيز در سمت باب ابراهيم، محدوده اى را به مسجد افزود.

پس از آن، جز بازسازى هاى اصلاحى، كه هر از چندى به وسيله خلفا و اميران در مسجدالحرام انجام مى يافت، كارى صورت نگرفت. با اين حال روشن است كه در تمام دوره مملوكى و عثمانى، بناى رواق هاى اطراف مسجد، هر از چندى ترميم و در مواردى از اساس بازسازى مى شد. در حال حاضر، با نگاهى به بناى رواق هاى اطراف مسجد مى توان دريافت كه معمارى آن ميراث دوره مملوكى و بهويژه، روزگار عثمانى است.

مسجدالحرام در دوره سعودى ها

در سال 1368 قمرى، عبدالعزيز سعودى دستور داد تا مسجد را از هر سو توسعه دهند. اين توسعه كه از سال 1375 قمرى آغاز شد، مساحت مسجد را تا 160861 متر رساند. اين مقدار مساحت، براى جمعيت نمازگزارى بالغ بر سيصد هزار تن در نظر گرفته شد. تعداد درهاى مسجد نيز در اين افزايش تا 64 رسيد.

ملك فهد كه به دنبال مرگ برادرش خالد، در سال 1402 هجرى به سلطنت رسيد، يكى از كارهاى اساسى خود را رسيدگى به امور حرمين شريفين قرار داد. وى به سال 1409 قمرى، تصميم گرفت تا مسجد الحرام را به صورت بى سابقه اى افزايش دهد و به اصلاح و ترميم آن و اطراف آن بپردازد. اين افزايش، بيشترين افزايشى بود كه در طول تاريخ مسجد الحرام در اين مسجد صورت گرفته بود.

افزوده پيشگفته، به طور عمده در بخش غربى مسجد صورت گرفت و محدوده اى به وسعت 76000 هزار متر مربع، در اين قسمت، به صورت يك مربع، در ضلع غربى مسجد، بر آن افزوده شد. دو مناره بزرگ نيز كه هر يك به ارتفاع 89 متر بود، در آن قسمت بنا گرديد. به علاوه، سه قبه بزرگ نيز در ميانه اين افزايش ساخته شد كه هر كدام بر چهار ستون استوار، بنا شده است. گفتنى است كه در جمع، تعداد مئذنه هاى فعلى مسجد الحرام نُه عدد مى باشد.

جداى از اين افزايش، اقداماتى اساسى براى بناى زيرزمين و نيز ايجاد يك طبقه روى طبقه همكف و نيز آماده سازى سطح بالاى طبقه نخست، از كارهايى بود كه صورت گرفت. هچنين براى رفتن به بام مسجد، افزون بر سرويس پله هاى عادى، چندين بالابر برقى در قسمت هاى مختلف مسجد نصب گرديد.

همچنين جداى از رواق هاى افزوده شده، ميادين بزرگى در شرق و غرب و نيز جنوب آن بدون سقف براى اقامه نماز آماده گرديد. مساحت تقريبى اين ميادين در شرق ـ بيرون مسعى ـ 46000 متر مربع، در جهات ديگر 42000 متر مربع وجمعاً 88000 متر مربع مى باشد.

تلاش هايى نيز براى بهبود وضع تهويه هوا در مسجد الحرام صورت گرفت كه بخشى از آن، از طريق وارد كردن هواى خنك به مسجد، از ميان ستون هاست كه از مركزى در بخش اجياد با فاصله 450 مترى از مسجد، تهيه و آماده و ارسال مى شود. اما بيشتر كار خنك كردن مسجد از طريق پنكه هاى سقفى است كه آنها را 1292 عدد ياد كرده اند.

تاريخچه بناى بخش هاى مسجدالحرام

ساختمان كعبه

پيشتر گفتيم كه ساختمان كعبه از زمان عبدالله بن زبير تا دوران ما، به همان شكل كنونى باقى مانده است. مشخصات كعبه بر اساس متر، عبارت است از:

طول ضلع درِ كعبه; يعنى از ركن اسود تا ركن عراقى 68/11 متر.

طول ركن عراقى تا شامى، طرفى كه حجر اسماعيل در آن قرار دارد: 90/9 متر.

طول ركن شامى تا ركن يمانى 04/12 متر.

طول ركن يمانى تا ركن اسود 18/10 متر.

بناى كعبه از سنگهاى سياه و سختى ساخته شده كه با كنار زدن پرده از روى آن، كاملا آشكار است. اين سنگها كه از زمان بناى كعبه از سال 1040 تا به امروز برجاى مانده، از كوه هاى مكه به ويژه جبل الكعبه كه در محله شبيكه مكه بوده، گرفته شده است. سنگ ها اندازه هاى مختلف دارد، به طورى كه بزرگترين آنها با طول و عرض و ارتفاع 190، 50 و 28 سانتيمتر و كوچكترين آنها با طول و عرض 50 و 40 سانتيمتر مى باشد.

پايه هاى آن از سرب مذاب ساخته شده و بدين ترتيب بنايى است نسبتاً مستحكم و استوار. كف داخلى خانه كعبه از سطح زمين به اندازه 5/1 متر بالاتر قرار دارد. پيش از بناى قريش، كعبه دو در داشته است: يكى در ناحيه شرقى ـ محل در فعلى ـ و ديگرى درِ ناحيه غربى، كه از يكى وارد و از ديگرى خارج مى شده اند، اما قريش تنها در ناحيه شرقى آن درىنصب كرد. همان گونه كه گذشت، بعدها ابن زبير درِ ديگرى نيز گشود كه به وسيله حجّاج بسته شد و اكنون نيز همان در باقى مانده است.

 اين در تا به حال چندين بار عوض شده است و آخرين بار در سال 1398 قمرى به دستور خالد بن عبدالعزيز درِ جديدى ساخته و نصب گرديد. ساختمان كعبه نيز از سال 1040 تا قرن اخير تعمير نشده بود، ولى در سال 1377 قمرى و سپس 1417 به دستور سعود بن عبدالعزيز و فهد بن عبدالعزيز در آن تعميراتى صورت گرفت.

سقف كعبه به صورت دو سقفى است كه با سه پايه چوبى كه در ميانه آن در يك رديف قرار گرفته، نگهدارى مى شود. اطراف آن سنگ هاى مرمر نصب شده و در كنار آن پلكانى قرار دارد كه براى رسيدن به سقف بالايى تعبيه شده است.

افزون بر توضيحى كه گذشت، توضيح ذيل را از زبان مسؤول فعلى كعبه كه از خاندان آل شيبه بوده و اينان از پيش از اسلام تا به امروز سدانت كعبه را در اختيار داشته و دارند، مى آوريم:

بناى آن از سنگ سخت (الحجارة الصلبة الزقاء) است. ارتفاع آن حدود پانزده متر (به طور دقيق 85/14) و طول جهتى كه حجر (اسماعيل) در آن است و وجه برابرش ده متر و ده (به طور دقيق 22/10) سانتيمتر است و طول دو ضلع ديگر دوازده (به طور دقيق 58/11) متر است.(34) زوايه هاى كعبه نيز تقريباً به سمت جهات اربعه; شمال، جنوب، شرق و غرب است. حجرالأسود در ارتفاع يك متر و نيمى از زمين قرار گرفته و درِ كعبه نيز دو مترى از زمين مطاف ارتفاع دارد و با نردبان بايد بالا رفت. كعبه از دريا حدود 300 متر بالاتر است. محل كعبه تقريباً در وسط مسجدالحرام است و بيشتر به ضلع شرقى ـ جنوبى مسجدالحرام نزديك است تا به دو ضلع ديگر.

اطراف كعبه، ميدان مطاف است و اين يك دايره مستطيلى است كه قطر شمالى ـ جنوبى آن 51 متر و قطر شرقى ـ غربى آن 41 متر است. دايره مطاف كه خارج از مستطيل كعبه است، در غرب و جنوب با فاصله 51 متر و شرق و شمال 41 متر است. زمانى كه ما در جهت شرقى از طرف باب السلام يا باب النبى وارد مسجدالحرام شويم و به كعبه نگاه كنيم، مى بينيم اين خانه، از پارچه اى سياه كه آياتى از قرآن را بر آن بافته اند، پوشيده شده و با احتشام و جبروت جلوه كرده. اين آيات قرآنى با رشته نقره اى طلافام بر آن بافته شده و اطراف آن را گرفته است. كعبه نيز پوشيده از نقره اى است كه با طلاى خالص روى آن را گرفته و آياتى كه با طلاى تمام بر روى آن برجسته شده است.

پرده كعبه

گفته شده كه براى نخستين بار حضرت اسماعيل(عليه السلام) پرده اى بر روى كعبه كشيد. بعدها قريش اين سنت را ادامه دادند و پرده دارى كعبه براى آنان منصبى ويژه به حساب مى آمد. رسول خدا(صلى الله عليه وآله)پس از فتح مكه پرده آن را عوض كرد. بعد از آن هميشه يكى از كارهاى خلفا و اميران توجه به همين پرده و تعويض سالانه آن بوده است. گفتنى است كه پوشاندن پرده بر كعبه، از نظر سياسى، بسيار با اهميت و براى بافنده آن مايه افتخار بوده است. بى ترديد بايد از لحاظ تخصص در بافندگى، مصر را پيشگام دانست; به همين دليل حتى زمان عباسيان، در بسيارى از سال ها، كار بافتن پرده به دست مصريان انجام مى شد.

در ميان دولت هاى اسلامى، زمانى كه در هر گوشه اى از دنياى اسلام دولتى حاكم بود، آنهايى موفق به داشتن اين افتخار مى شدند كه از قدرت سياسى بالاترى برخودار بودند. پس از امويان، عباسيان، فاطميان، حاكمان يمن، وزمانى نيز برخى از قدرت هاى پرنفوذ محلى كار تهيه پرده را بر عهده داشتند. آنان نام خويش را نيز بر پرده مى نوشتند و تا مدتى كه پرده برقرار بود، نام آنان نيز در منظر ديد طواف كنندگان قرار داشت; مثلا زمانى كه در آستانه قرن چهارم هجرى ابوالسرايا به نام علويان در عراق قيام كرد و مدتى اوضاع را در اختيار داشت، حسين ابن افطس نماينده وى در مكه، پرده اى براى كعبه فرستاد كه روى آن چنين نوشته شده بود:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ، وَصلّى اللهُ عَلى مُحَمّد وَ عَلى أَهْلِ بَيْتهِ الطّاهِرِينَ الأخْيار، أمر ابوالسرايا الأصفر، بن الأصفر داعية آل محمّد بِعَمَلِ هذِهِ الْكَسْوَة لِبَيتِ اللهِ الْحَرام.

گفتنى است داشتن هنرِ بافندگى پرده به صورت عالى نيز در اين كار دخيل بوده است. بسيارى از اوقات، اعيان و اشراف نيز در هزينه پرده سهيم مى شدند; از جمله در مصر، توسط برخى از اعيان، روستاهاى زيادى وقف بافتن پرده كعبه شد.

اخبار پرده كعبه از سوى خلفا، در منابع تاريخى آمده و كُرْدى تمامى آنها را يك به يك در جلد چهارم كتاب التاريخ القويم ياد كرده است. يكى از اين پرده ها ساخته شخصى با نام ابوالنصر استرآبادى است كه در سال 446 به حج فرستاده است.(37) فردى ايرانى نيز با نام رامشيت، در سال 532 پرده اى براى كعبه تهيه كرد. در اين سال، به دليل اختلافات ملوك، پرده اى براى كعبه ارسال نشده بود.

در دوره تيمورى در ايران، براى چند سال شاهرخ فرزند تيمور پرده براى كعبه فرستاد. در اين دوره و تا روى كار آمدن عثمانى ها، اين مماليك و عثمانى ها بودند كه خدمت حرمين شريفين را داشته و استثنائا به ديگران اجازه مى دادند كه پرده براى كعبه ارسال كنند. شايد نقل اين مورد مناسب باشد كه در سال 865 الملك الناصر مملوكى معروف به ابوسعيد خوش قدم كه در مصر به سلطنت رسيد، پرده اى براى كعبه ارسال كرد.

به طور معمول، هر سال، در وقت نصب هديه پرده، مبلغى نيز به عنوان هديه براى خدام حرم و مردم حرمين فرستاده مى شد. اين نيز معمول بود كه نام شخصى كه پرده را اهدا مى كرد، روى پرده نوشته مى شد و همين در طول سال، نشان عظمت و بزرگى آن حاكم يا امير به حساب مى آمد. پرده كعبه را هر سال با محمل مصرى يا محمل شامى به مكه مى فرستادند. اعتبار محمل مصرى از زمان دولت مماليك بود.

 پس ا ز انحلال اين دولت، نخستين بار سلطان سليم محمل رومى راه انداخت و پرده كعبه را در سال 923 با آن فرستاد.(40) اما بعدها كار محمل رومى نگرفت و همچنان محمل شامى و مصرى اعتبارشان محفوظ ماند. در دهه هاى پايانى دولت عثمانى، اميرالحاج منصوب از طرف دولت عثمانى، رئيس محمل شامى بود كه حجاج آن خطه را به حج مى آورد.

پرده كعبه به دليل قرار گرفتن در معرض آفتاب و باران و باد، هر سال نياز به تجديد و تعويض داشت. در برخى از سال ها دو بار عوض مى شد. در آخرين روزهاى پيش از تعويض پرده، به وضوح مى توان لزوم نصب پرده جديد را دريافت. ازرقى كه از سال 200 هجرى تا سال 244 تعداد پرده هاى تعويض شده كعبه را شمرده و شمار آنها را 170 جامه دانسته است.

پرده كعبه در قرون اخير به رنگ مشكى بوده كه نوشته هاى آن به صورت طلايى بافته مى شد اما در برخى موارد از رنگ هاى ديگرى هم استفاده شده است. براى نمونه زمان ملكشاه سلجوقى، پرده اى كه از زمان سلطان محمود غزنوى براى كعبه آماده شد و به رنگ زرد بود، براى كعبه ارسال گرديد.(42) در زمان الناصر عباسى، ابتدا پرده اى به رنگ سبز براى كعبه آماده شد و پس از آن، از اواخر خلافت وى، به رنگ مشكى تهيه گرديد كه گويا از آن پس همين رنگ حفظ شده است.

نصب پرده به طور معمول در روز عرفه و يا روز عيد قربان صورت مى گرفته است.

گفتنى است كعبه، پرده اى نيز در داخل دارد كه هر چند سال يك بار تعويض مى شود; دليلش نيز آن است كه اين پرده به دليل اينكه در برابر آفتاب نيست و فرسايش ناشى از دست ماليدن را هم ندارد، به سادگى دچار فرسودگى نمى شود.

زمانى كه دولت سعودى قوام يافت، كوشيد تا اين اقدام را خودش انجام دهد و به اين وسيله نفوذ ساير دولت ها را در زمينه امور دينى حج قطع كند.

وضعيت پرده در دوران سعودى

زمانى كه عبدالعزيز در سال 1343 (1924 م). زمام امور حجاز را به دست گرفت، در سال نخست; يعنى سال 1344 ق. پرده اى از مصر همراه با محمل مصرى براى كعبه فرستاده شد كه روى كعبه نصب گرديد. روشن بود كه سعودى ها نمى توانستند اين وضع را تحمل كنند.

عبدالعزيز در سال 1346 ق. (1927 م) فرمان داد كارگاه بافت ويژه اى براى تهيه و بافت جامه كعبه مشرفه احداث گردد و بى درنگ كار احداث آن در ماه محرم همان سال آغاز و در ماه رجب پايان يافت. در اين كارگاه جامه كعبه تهيه گرديد. اين جامه كه از ابريشم طبيعى و خالص بود، به وسيله سعودى ها و هندى ها بافته شد.

كارگاه مزبور به همين منوال همه ساله پوششى را براى كعبه مشرفه تهيه مى كرد تا اين كه سال 1352/1932 فرا رسيد. در اين سال نخستين جامه كعبه، به وسيله خود عربستان سعودى تهيه شد.

در سال 1958 م. بار ديگر مصر به تهيه جامه كعبه رغبت نشان داد و پس از اصرار مصر، ملك عبدالعزيز موافقت كرد تا مصر به تهيه جامه كعبه بپردازد. اما در سال 1381/1961، مصر روى علل سياسى خاصى از آماده كردن پرده امتناع ورزيد و آنگاه ملك عبدالعزيز تصميم گرفت تا كارگاه بافندگى جامه كعبه را بار ديگر راه اندازى كند. كارگاه مزبور از سال 1384 ق. كار خود را آغاز كرد كه تا امروز ادامه دارد.

عربستان سعودى در سال 1357 ق . 1938 م . كارگاه توليد و آماده سازى پرده كعبه مشرفه را در مساحت 1500 متر احداث كرد. ابتدا كليه سامان و ابزار آن دستى و معمولى بود، اما در سال 1392/1972 دستور داده شد تا كارگاه جديد در مساحت صد هزار متر مربع احداث گردد، ملك فهد كه در آن وقت پست معاون دوم رييس شوراى وزيران و وزير كشور را عهده دار بود، سنگ بناى آن را گذاشت و در سال 1395/1975 هنگامى كه ولى عهد كشور بود، آن كارگاه را افتتاح كرد.

كارگاه جديد شامل دو بخش است: در بخش نخستِ آن، پوشش داخلى كعبه و پرده و كمربند آن بافته مى شود و روى آن به رشته هاى نقره اى طلافام، تزيين مى گردد; و در بخش دوم كه به ابزارهاى مدرن مجهز است، جامه خارجى كعبه مشرفه را مى بافند.

بخش هاى ديگر اين كارگاه عبارتند از:

1ـ بخش بافندگى خودكار كه در آن قالى ها و فرش هاى مساجد توليد مى گردد.

2ـ بخش رنگ آميزى كه در آن ابريشم مورد استفاده جامه كعبه رنگ آميزى مى شود

3ـ بخش اصلاح و مرمت كارى كه عهده دار اصلاح ماشين هاى بافت و ابزار مدرن در اين كارگاه است.

ويژگى هاى جامه كعبه

جامه كعبه از 54 قطعه تركيب يافته است; طول هر قطعه 14 متر و پهناى آن 95 سانتى متر و مساحت كلّى آن به 2650 متر مربع بالغ مى گردد. كمربند پرده از 16 قطعه تركيب يافته و محيط آن 45 متر و پهنايش 95 سانتى متر است.

براى تهيه جامه كعبه به 670 كيلو گرم ابريشم سفيد خالص نياز است تا با 720 كيلو گرم مواد رنگ آميزى به انجام برسد، اما كمربند و پرده دروازه كعبه رشته هاى نقره اى و طلا فام نياز دارد كه وزن مجموع آن به 120 كيلوگرم مى رسد.

پرده داراى دو بخش است; يكى پوشش ظاهرى كه هميشه رنگ سياه دارد و ديگر پرده داخلى كه داراى رنگ غير سياه است.

پرده درِ كعبه، كه «برقع» نام دارد، از پارچه ابريشمى سياه بافته شده و در روى آن آيات قرآن كريم نقش بسته و با رسم الخط در بالاى آن نوشته شده است: اين پرده در مكه مكرمه ساخته شده و به كعبه مشرفه اهدا گرديده است. در پايين آن اين جمله نقش گرديده است: «خادم الحرمين الشريفين الملك فهدبن عبدالعزيز آل سعود تقبل الله منه».

هزينه تهيه جامه كعبه مشرفه به بيش از 17 ميليون ريال سعودى مى رسد.

آيات قرآنى نوشته شده در جامه كعبه

كلمه «لاإله الاّ الله» و «محمد رسول الله» در ميان مربع ها، بارشته هاى ابريشمى بافته شده و در دو كناره راست و چپ آن، در ميان مربع بزرگ، لفظ «جلّ جلاله» به شكل شماره 8 و در خاليگاه آن لفظ «يا الله» نقش گرديده است.

روى كمربند كعبه و قسمت شرقى آن، با رشته هاى نقره اى طلا فام، آيات مباركه { وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْناً وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلّىً وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِي لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ *

 وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَداً آمِناً وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنْ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الاْخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ * وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنْ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ * رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ با خط زيبا نقش گرديده است.

در قسمت جنوبى كمربند; يعنى در ميان ركن حجرالأسود و ركن يمانى، اين آيات مباركه نقش است: { بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ قُلْ صَدَقَ اللهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفاً وَمَا كَانَ مِنْ الْمُشْرِكِينَ * إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَهُدىً لِلْعَالَمِينَ * فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً وَللهِِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِىٌّ عَنْ الْعَالَمِينَ * قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللهِ وَاللهُ شَهِيدٌ عَلَى مَا تَعْمَلُونَ

در قسمت غربى كمربند; يعنى ميان ركن يمانى و حجر اسماعيل، آيات مباركه: { وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لاَ تُشْرِكْ بِي شَيْئاًوَطَهِّرْ بَيْتِي لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ * وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَى كُلِّ ضَامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجّ عَمِيق }نقش گرديده است.

اما در قسمت شمالى كمربند، اين عبارت درج است: «هذِهِ الْكَسْوَة صُنِعَتْ في مَكّة الْمُكَرّمة بِأَمْر خادم الْحرمين الشريفين».

در روى پرده دروازه كعبه، آياتى از قرآن كريم مثل: { رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْق وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْق وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَاناً نَصِيراً به اشكال گِرد و مربّع نقش گرديده است، و در پايين ترِ آن، آيه مباركه: { وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنْتُمْ الاَْعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ و پس از آن آية الكرسى نقش يافته است.

همه اين نوشته ها بارشته هاى نقره اى طلا فام باخط زيبا نقش گرديده است.

در روايات اهل بيت، گرفتن پرده كعبه و تضرّع و دعا در آن هنگام، تأكيد شده و نيز آمده است كه حضرت على بن الحسين(عليهما السلام) فراوان چنين مى كرد.

تا چند سال پيش از اين، بنى شيبه كه سدانت كعبه در دست آنها بود، پرده تعويض شده را ميان خود تقسيم مى كردند. آنها اين كار را با نظارت دولت انجام مى دادند. اكنون گويا به دلايل خاصى، كه شايد مهمترين آنها جلوگيرى از امر تبّرك به پرده كعبه باشد، برخى از علماى وهابى پيشنهاد حفظ پرده و عدم تقطيع و تقسيم سالانه آن را داده اند. به دنبال آن قرار شد تا پرده حفظ شود و در برابر، دولت ساليانه پولى به آل شيبه بپردازد.

توسعه مسجد الحرام در سال هفدهم هجرت

پيروزى اسلام در مكه،باعث‏شد تا خانه خدا و اطراف آن،از لوث بتها پاك شود و اذان بلال كه شعار توحيد بود،در فضاى مكه طنين افكند.تا اين زمان هيچ حصارى در اطراف مسجد الحرام نبود.تنها در اطراف كعبه،آن سوى محدوده‏اى كه براى طواف وجود داشت،خانه‏هاى عربها بنا شده بود.با گسترش اسلام و افزوده شدن بر شمار مسلمانان،احساس شد كه بايد محدوده طواف وسيع‏تر شود.از اين رو،خليفه دوم دستور داد تا خانه‏هاى اطراف را بخرند و خراب كنند و به محدوده مسجد بيفزايند.همچنين،او دستور داد تا ديوارى در اطراف مسجد بكشند و درهايى نيز در آن گشوده شود و مشعلهايى بر فراز ديوارها نصب گردد تا در شب روشنايى دهد.پرده‏هاى جديد كعبه جاى پرده‏هاى پيش را گرفت و از آنجا كه كعبه و مسجد در معرض سيل بود،كوشش شد تا سيل بندهايى در اطراف آن احداث شود تا از هجوم آب و سرازير شدن آن به مسجد جلوگيرى كند.در اين زمان به مردمى كه در اطراف كعبه ساكن بودند دستور داده شد بناهاى خود را بالاتر از كعبه نبرند تا موقعيت كعبه و مسجد نمايان باشد.

پس از توسعه‏اى كه خليفه دوم در سال هفدهم هجرى صورت داد،خليفه سوم در سال بيست و شش هجرت،بار ديگر به محدوده مسجد افزود.او دستور داد تا خانه‏هايى را در اطراف مسجد بخرند و آنها را ضميمه مسجد سازند.ميان او و برخى از صاحبان خانه‏ها درگيرى پيش آمد كه سرانجام برخى از آنها راضى شدند و برخى نيز ناراضى باقى ماندند.خليفه سوم، همزمان با توسعه مساحت مسجد;دستور داد تا رواقهايى نيز براى مسجد ساخته شود.تا آن زمان مسجد،يعنى محيط اطراف كعبه،بدون سقف بود و اين نخستين بار بود كه در بخشهايى از آن سقف ساخته شد.

تخريب و بناى مجدد كعبه در سال 64 ه.ق.

در سال 64 ه.ق.عبد الله بن زبير شورش كرد و شهر مكه را به عنوان مركز حكومت‏خود برگزيد.سپاهيان شام كه در پى براندازى حكومت زبيريان بودند،براى تصرف آن ابتدا به مدينه رفتند و پس از سركوبى قيام آن شهر،به سوى مكه آمدند.آنها بر فراز كوههاى اطراف رفته،شهر مكه را در حصار خود گرفتند و با نصب منجنيق،شهر مكه را با آتش و سنگ مورد حمله قرار دادند.در اين درگيريها،پرده كعبه آتش گرفت و پس از آن كعبه نيز ويران شد.در همين حال،خبر مرگ يزيد به سپاهيان شام رسيد و آنان باز گشتند.

عبد الله بن زبير،على رغم مخالفت برخى از اصحاب،باقى مانده ديوار كعبه را نيز برداشت و مجددا از اساس آن را ساخت.او كوشيد در بناى جديد،تغييرى را كه قريش در ساختمان كعبه داده و مقدارى از مساحت آن را در سمت‏حجر اسماعيل كاسته بودند،به كنارى نهد و كعبه را به همان شكل پيش از بناى قريش در آورد.بعلاوه،ابن زبير در ناحيه حجر اسماعيل بر مساحت مسجد افزود و دو در براى كعبه قرار داد.

چند سال بعد،شهر مكه در سال 73 ه.ق.به دست‏حجاج بن يوسف ثقفى گشوده شد و عبد الله بن زبير به قتل رسيد.حجاج بن يوسف با نوشتن نامه‏اى به عبد الملك بن مروان خليفه وقت،از وى خواست تا اجازه دهد كعبه را به شكل قبلى در آورد و آنچه را كه ابن زبير بر آن افزوده بود،كم كند.عبد الملك اجازه داد تا كعبه مجددا داراى يك در باشد و آن مقدار كه از حجر اسماعيل داخل در كعبه شده بود،بر حجر افزوده شود.نوشته‏اند كه بعدها عبد الملك از اين دستور خود پشيمان شد،چرا كه گفته مى‏شد عبد الله بن زبير بر اساس روايتى از رسول خدا-ص-آن تغييرات را ايجاد كرده بود.

سالها بعد،منصور عباسى در انديشه بازسازى آن بر اساس بناى ابن زبير بود كه مالك بن انس او را از اين كار نهى كرد و گفت كه كعبه را ملعبه دست ملوك قرار ندهد،به طورى كه هر روز كسى از آن كم و زياد كرده،هيبت آن را از بين ببرد.

مصالح ساختمانى مورد استفاده در بناى كعبه،سنگهاى سياهى بود كه از كوههاى اطراف مى‏آوردند.به همين دليل بناى آن بسيار مستحكم و استوار است.

قرار گرفتن كعبه در امتداد وادى ابراهيم،سبب مى‏شد كه سيل به آن آسيب رساند.در اصل مسير اين سيل و وادى،همان طريق(راه)مسجد الحرام است كه آب را به سمت‏حرم سوق مى‏دهد.پيش از اين از زمان صدر اسلام در محل مسجد الرايه كه آن را مسجد الردم الاعلى مى‏ناميده‏اند،سيل بندى ساخته مى‏شد.با اين حال بيشتر اوقات سيل به سوى مسجد الحرام روانه شده و آن را مملو از آب مى‏كرد.مردم مكه براى هر يك از اين سيلهاى هولناك نامى انتخاب مى‏كردند و شمارش آنها را داشتند. (1) فهرست‏سيلهايى كه تا سال 1350 قمرى در مكه جارى شده و در كتابهاى تاريخ ثبت گرديده،هشتاد و پنج‏سيل است. (2) بعد از آن هم در سال 1384 سيل مهمى در مكه آمد كه عكسهاى آن باقى است.

در سال 1039 در مكه سيلى آمد كه منجر به خرابى مهمى در بناى كعبه شد.گزارش اين سيل و نيز گزارش تجديد بناى ديوارهاى افتاده را ملا زين العابدين كاشانى از علماى برجسته شيعه در رساله كوچكى به نام‏«مفرحة الانام فى تاسيس بيت الله الحرام‏»نوشته است. (3) او در آغاز رساله خود نوشته است:

«روز چهار شنبه نوزدهم شعبان 1039 سيل عظيمى داخل مسجد الحرام شد و آب به درون كعبه شريفه در آمد به قدر قامت فقير و يك شبر و دو انگشت...و خرابى بسيار در مكه معظمه واقع شد و چهار صد و چهل و دو كس در سيل هلاك شدند;از آن جمله معلمى مع سى طفل در مسجد الحرام بوده و سيل از ابواب مسجد داخل مى‏شده،نتوانسته‏اند كه بيرون آيند و كسى نيز نتوانست به ايشان رسيد و آب از سر ايشان گذشت...»

وى سپس شرحى مبسوط از چگونگى مسجد الحرام و تجديد بناى ديوار كعبه و نقش خود در آن بيان كرده است.گويا از زمان آن تجديد بنا تاكنون،جز اصلاحات جزئى،بناى كعبه تعمير نشده است. (4)

توسعه مسجد الحرام در سال 91 ه.ق.

وليد بن عبد الملك يكى از خلفاى اموى است كه خلافتش از سال 86 تا 96 ه.ق.به طول انجاميد.وى در دوره‏اى حكومت مى‏كرد كه خزانه بيت المال مملو از غنائم و اموالى بود كه به عنوان خراج از اطراف و اكناف به شام مى‏رسيد.او خليفه‏اى بود اهل رفاه و علاقه‏مند به ساختن بناهاى با شكوه و پر عظمت!از اين رو،علاوه بر ساختن مسجدى در دمشق و توسعه مسجد النبى و بسيارى از اماكن مدينه،بر مساحت مسجد الحرام نيز افزود و آن را باز سازى كرد.وليد بن عبد الملك رواقهايى در اطراف مسجد ساخت و آنها را با ستونهايى عظيم سرپا نگاه داشت.اين ستونها به صورت زيبايى تزيين شده و در قسمتهايى از آنها طلا به كار رفته بود.وليد ناودان خانه خدا را نيز از طلا ساخت كه اكنون هم به همين نام شهرت دارد.

ساختمان مسجد در عهد عباسيان

منصور،دومين خليفه عباسى(خلافت از 136 تا 158 ه.ق.)،در سفرى كه براى حج به مكه آمد، مشاهده كرد كه مسجد گنجايش جمعيت مسلمانانى را كه براى اداى حج مى‏آيند،ندارد.از اين رو،مصمم شد تا با خريدن خانه‏هاى اطراف و ضميمه كردن آنها به مسجد،به توسعه آن اقدام كند.مردمى كه صاحب خانه‏هاى اطراف بودند با او مخالفت كردند،اما سپس به فروش خانه‏هاى خود رضايت دادند.

در اين افزايش،مساحت مسجد،نسبت به آنچه پيش از آن بود،دو برابر شد.اين افزايش در جهت‏شمال و غرب مسجد صورت گرفت.اين بار نيز رواقهايى براى مسجد در اطراف آن ساخته شد.علاوه بر آن،مناره‏اى نيز در ركن غربى مسجد احداث گرديد.تزيينات مسجد بر روى ديوارها و ستونها نيز قابل توجه بود.بناى مسجد در سال 140 هجرى خاتمه يافت.

مهدى عباسى فرزند منصور،(خلافت از 158 تا 169 ه.ق.)در سال 161 ه.ق.مصمم به افزايش مجدد مساحت مسجد شد و خانه‏هاى بيشترى را خريدارى و به مسجد ضميمه كرد.همو بود كه درهاى متعددى را در اطراف مسجد گشود كه تا قرنها بعد به همان صورت باقى ماند.در نقشه‏اى،درها و اسامى آنها مشخص شده است.

مهدى عباسى در سال 164 از كاردانان خواست كه طراحى بيابند تا مسجد از ناحيه جنوبى نيز وسعت‏يابد،به طورى كه به صورت تقريبى،مسجد به شكل مربعى در آيد كه كعبه در ميانه آن قرار گيرد.بدين ترتيب،مجددا مساحت مسجد افزايش يافت و رواقهايى در اطراف آن ساخته شد و ستونهايى بر افراشته گرديد.اين ستونها هنوز بر جاى مانده و كتيبه‏اى كه يادگار دوره مهدى عباسى است بر آن باقى مانده است.

پس از مهدى عباسى،در زمان معتضد و مقتدر عباسى،قسمتهاى كوچكى به بخشهاى شمالى و غربى مسجد افزوده شد.و اين در نقشه‏اى كه خواهد آمد،نشان داده شده است.پس از آن،جز بازسازيهاى اصلاحى كه هر از چندى وسيله خلفا و اميران در مسجد الحرام صورت مى‏گرفت،مساحت مسجد افزايش نيافت تا آن كه در عهد سعوديها در دو مرحله،بر وسعت مسجد در حد بسيار زيادى افزوده شد.آخرين مساحتى كه تا قبل از افزايش سعوديها براى مسجد ذكر شده،در حدود سى هزار متر مربع است.

مسجد الحرام در دوره سعوديها

در سال 1368 ه.ق.،عبد العزيز سعودى دستور داد تا مسجد را از هر سو توسعه دهند.اين توسعه كه از سال 1375 ه.ق.آغاز شد،مساحت مسجد را تا 160861 متر رساند.اين مقدار مساحت براى جمعيت نمازگزارى بالغ بر سيصد هزار تن در نظر گرفته شده بود.تعداد درهاى مسجد نيز در اين افزايش تا رقم 64 رسيد.

در سال 1409 ه.ق.،ملك فهد مصمم شد تا با افزايش جديدى در مساحت مسجد،از خود يادگارى بر جاى بگذارد!اين افزايش در سمت غربى مسجد صورت گرفت كه شامل 76000 متر مربع بود.

در افزايش جديد،علاوه بر ساختمانهاى زيادى كه بنا شد،از نظر تزيينات و نيز وسايل رفاه براى رفت و آمد حجاج و همچنين ايجاد طبقه فوقانى،نصب وسايل تهويه،نور و...كارهاى زيادى صورت گرفته است،به طورى كه جز در قسمت مربوط به كعبه و برخى از ستونهاى قديمى،مسجد شباهتى به وضعيت‏سابق آن ندارد.

پى‏نوشتها

1-فهرست‏سيلهاى مكه تا قرن سوم را بنگريد در اخبار مكه،فاكهى،ج 3،صص 104-112.نيز فهرست‏سيل بندها را هم در همانجا ص 112 ملاحظه فرماييد.

2-ازرقى،اخبار مكه،ملحقات،ج 2،ص 326;همچنين بنگريد مقاله‏«حوادث تاريخى مكه‏»از محمد هادى امينى،فصلنامه‏«ميقات حج‏»،ش 1،صص 72-68 كه درباره اين سيلها و سيل بندها به تفصيل سخن گفته است.

3-اين رساله به كوشش مؤلف اين سطور،در فصلنامه‏«ميقات حج‏»سال دوم،شماره مسلسل پنجم چاپ شده است.

4-روزهايى كه مشغول تجديد تدوين اين كتاب بودم،خبر رسيد كه در مسجد الحرام اطراف كعبه را با پرده‏اى پوشانده و مشغول تعمير آن هستند.هنوز گزارشى از نوع تعميرى كه قرار است در آن انجام شود به دست ما نرسيده تا آن را ثبت كنيم.